روایتی خواندنی از چهارمین رواق اهل قلم؛

20 تجربه‌‌ی خواندنی از استاد دژاکام

کم کم دارم فکر می‌کنم واقعا شعار یکی از دوستانم شعار نیست که یک واقعیت است، او تأکید می‌کند: «نویسنده بی‌تردید یک نخبه است»؛ این جمله وقتی به یادم آمد که استاد به دومین تجربه‌اش از دنیای یادداشت‌نویسی چنین اشاره کرد: «اگر حرف جدید ندارید چیزی ننویسید یا اینکه حرف قدیم را با زاویه نگاه جدید بنویسید.»

رحا مدیا | محمدرضا بابابی

پیش از دیدار مجازی، با استاد دژاکام تماس گرفتم؛ برنامه رواق را معرفی کردم، با لحن صدای گرم و صمیمی تفقدی کردند و من جلسه را یادآوری کردم. قبل از ساعت 9 شب که قرار بود جلسه برگزار شود وارد اتاق مجازی چهارمین نشست رواق اهالی قلم شدم، من بودم و مدیر اتاق، برای نویسندگان فاضل حوزوی که می‌آمدند نوشتم: تا لحظاتی دیگر چهارمین نشست رواق اهالی قلم برگزار می‌شود.

چند دقیقه‌ای به پیشینه‌ی رسانه‌ای استاد خیره بودم تا هنگام معرفی از آن استفاده کنم، یکی از موارد نظرم را جلب کرده؛ «عضو شورای تیتر کیهان.» به این فکر می‌کردم که من همیشه برای نوشته‌هایم آسان‌ترین چیزی را که در نظر می‌گیرم تیتر است؛ اما خبرگزاری‌ها برای آن شورا تشکیل می‌دهند و راجع به آن مشورت می‌کنند. غرق در یادداشت‌نویسی حرفه‌ای بودم که حضور بزرگواران در اتاق افکارم رو پاره کرد، ساعت 9 شده بود و من که سعی می‌کنم نسبت به نظم اهتمام ویژه‌ای داشته باشم رأس ساعت 9 جلسه را سلام و بسم الله شروع کردم.

خدا را شاکریم که قطار نشست‌های رواق اهل قلم به چهارمین ایستگاه خود رسیده است و در این هفته از حضور استاد تقی دژاکام، پیشکسوت عرصه روزنامه‌نگاری بهره‌مند می‌شویم.

آقای دژاکام با لحنی گرم شروع به صحبت کردند و در ابتدا از عنوان «20 تجربه از دنیای یادداشت‌نویسی» که از تحریریه پایگاه رسانه‌ای رحا مدیا به ایشان پیشنهاد داده بودند، قدردانی کرد.

شروع تجربه‌ها از اینجا بود؛ در نوشتن قبل از هر چیزی خودتان را عادت بدهید که برای هیچ‌کسی و هیچ‌چیزی جز خدا قلم نزنید، خیلی برایم جالب بود که شخصی بعد از سابقه قریب به سی‌سال اولین نکته‌اش آن هم در یک مهارت این باشد که خدا را از یاد نبرید… دوست داشتم راجع به این نکته بیشتر از استاد بشنوم ولی عقربه‌های ساعت بی‌رحمانه زمان را جلو می‌برد و استاد برای رسیدن به هدف تعیین شده محفل، برخی نکته‌ها را خلاصه می‌گفت.

کم کم دارم فکر می‌کنم واقعا شعار یکی از دوستانم شعار نیست که یک واقعیت است، او تأکید می‌کند: «نویسنده بی‌تردید یک نخبه است»؛ این جمله وقتی به یادم آمد که استاد به دومین تجربه‌اش از دنیای یادداشت‌نویسی چنین اشاره کرد: «اگر حرف جدید ندارید چیزی ننویسید یا اینکه حرف قدیم را با زاویه نگاه جدید بنویسید.»

با نوشتن مثل دعاکردن باید برخورد کرد! این را از سومین تجربه استاد دریافتم که گفت: هر موقع حس نوشتن دارید همان موقع بنویسید. با گفتن تجربه چهارم استاد، نویسنده را معلمی دریافتم که به‌‌خوبی شاگردان خود را می‌شناسد و توصیه می‌کند که نویسنده خوب، مخاطب‌شناسی را در نوشته‌هایش فراموش نمی‌کند و برای هر مخاطبی مناسب با احوالاتش می‌نویسد.

شاید شما هم مثل من انتظار دارید که قلم به‌دست بگیرید و از ابتدا تا انتهای مطالب خود را بنویسید، بعد قلم بر زمین بگذارید و به کار دیگری مشغول شوید؛ این یک اشتباه بزرگ است. نوشتن مراحلی دارد که باید پله پله عبور کرد.

تجربه پنجم و ششم مشاور رواق اهل قم این بود که قبل از نوشتن؛ سؤالات خودتان را راجع به سوژه روی کاغذ بیاورید و با پردازش موضوع به‌ وسیله این سؤالات و نقل‌ قول‌های مستقیم و غیر‌ مستقیم نوشته خود را تنظیم کنید.

من معمولا قلم محاوره‌ای را می‌پسندم؛ اما بعد از این نشست تجربه‌خیز و تجربه هفتم استاد به خودم قول دادم دور محاوره‌ای نوشتن را خط بکشم چرا که بنابه گفته استاد «ما هیچ‌موقع نمی‌توانیم نوشته خودمان را به‌صورت کاملا محاوره‌ای بنویسیم.»

تجربه هشتم و نهمی که استاد گفت با این نکته تکمیل می‌شد که مطالعه را برای نوشتن فراموش نکنید مطالعه بیشتر سبب استخدام کلمات بیشتر می‌شود که این به نوشته استحکام می‌بخشد؛ البته آقای دژاکام تأکید کرد که مطالعه‌ی بدون نوشتن به نویسندگی آسیب می‌زند چرا که به‌دنبال کمال‌گرایی می‌رویم و دیگر هیچ موقع دست به‌قلم نمی‌بریم.

در این حین استاد چند نویسنده با بیان این که اینها نثر و نظم خوبی دارند، معرفی کردند از جمله آقای احمد عزیزی، محمدرضا حکیمی و نادر ابراهیمی که می‌توان با خواندن آثارشان برای نوشتن وام گرفت، نکته جالب این بود که استاد اسم کتاب یا نویسنده هر کدام از بزرگواران را فراموش می‌کرد همانجا با برگشتن به سمت کتابخانه خودشان آن را به ما می‌گفت، دیدن این حرکت از استاد حس خوبی بود؛ مهمان فرهیخته برنامه‌ی ما در حالی تجربه‌هایش را به اشتراک می‌گذارد که در کنار کتاب‌‌های متنوع زندگی می‌کند.

آقای دژاکام همزمان با معرفی کتاب‌ها، تجربه‌های جدیدی را هم در اختیار ما گذاشت از جمله اینکه موقع یادداشت‌نویسی یادمان باشد که شروعی خوب است که از وسط حادثه باشد و این کمک می‌کند نوشته ما قلاب اولیه با مخاطب را ایجاد کند؛ اما تنها این نیست و برای جذابیت بیشتر خوب است که در نوشته‌ها نقل‌قول‌مستقیم و غیر مستقیم داشته باشیم.

مهمان رواق ادامه داد: برای اینکه بتوانیم چگونگی نوشتن را خوب درک کنیم بدانیم که در نوشتار رسانه‌ای چهار قالب وجود دارد که عبارتند از: خبر، مصاحبه، مقاله و یادداشت‌ در خبر به‌هیچ عنوان حق موضع‌گیری نداریم و باید وقایع ‌اتفاقیه را همان‌طور که بوده‌ است در اختیار مخاطب قرار دهیم؛ اما در یادداشت‌نویسی باید موضع خود را نسبت به موضوع ارائه کنیم.

در ادامه نشست با توجه به اینکه وقت رو به اتمام بود در حالی که حاضران مشتاق نویسندگی رسانه‌ای داشتند جرعه جرعه از تجارب شیرین و کاربردی استاد استفاده می‌کردند و جعبه پیام‌ها بدون هیچ نوشته‌ای منتظر ادامه تجارب بود. استاد با گریزی به نحوه انتقاد در یادداشت‌نویسی گفت: برای اینکه انتقادات ما به‌دل مخاطب بنشیند حتما کنار آن کارهای خوب نقدشونده را هم مطرح کنیم.

استادی که سال‌ها عضو تحریریه کیهان بود در ادامه، نکات خود را ریزتر بیان کرد و گفت: حتما دقت شود که در یادداشت‌ها غلط املایی و غلط دستوری نداشته باشیم. همچنین به یاد داشته باشیم که برای وصف کسی یا چیزی تنها از واژه‌های تکراری استفاده نکنیم بلکه دایره واژگان خودمان را بالا برده و از واژگان متعددی بهره‌مند شویم و برای اینکه بتوانیم در این زمینه موفق شویم لازم است که هر روز یادداشت داشته باشیم و آن را با جزئیات، ساده و روان بنویسیم و بعد از نوشتن برای خودمان چند بار بلند بلند بخوانیم و موقع خواندن نیز خودمان را جای مخاطب بگذاریم آیا با خواندن این نوشته مأیوس می شویم یا امیدوار؟ اگر مأیوس‌کننده است نوشته خود را منتشر نکنیم.

تا رواق‌های بعدی اهل قلم و تجربه نویسندگان حرفه‌ای بدرود.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها