رحامدیا | علیرضا استادیان
پیوندای ایران با دین اسلام و مکتب تشیع، فراتر از یک ارتباط مذهبی صرف، به خونی جاری در شریانهای تاریخ، فرهنگ و سیاست این سرزمین تبدیل شده است. این رابطه عمیق، در گذر قرنها نه تنها تضعیف نشده، بلکه با هر چالش جدید، جلوههای تازهای از حیات خود را آشکار کرده است. از میدانهای نبرد تا محافل ادبی، از صحنههای هنری تا عرصههای اجتماعی، تشیع بهعنوان نیروی محرکهای عمل کرده که هم هویت ایرانی را شکل داده و هم به آن معنا بخشیده است.
قیام امام حسین(ع) در کربلا، در طول تاریخ ایران از یک واقعه مذهبی فراتر رفته و به نماد پایداری در برابر ستم تبدیل شده است. این حماسه، در قالب مرثیهسراییهای شاعرانی مانند محتشم کاشانی تجلی یافت و بعدها در هنرهای نمایشی مانند تعزیه ادامه پیدا کرد. اما تأثیر آن به حوزه فرهنگ محدود نماند. در مقاطع حساس تاریخ معاصر، از نهضت تنباکو تا انقلاب اسلامی، این الگوی مقاومت بود که به مردم ایران آموخت چگونه در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی بایستند.
تاثیرگذاری فرهنگ حسینی(ع) و الهامبخشی قیامعاشورا چنانبا فرهنگ پارسی درآمیخته شده است که رهیافت آن یک دسته مجزی و متشخص با عنوان ادبیات آیینی آن را نمایندگی میکند، اشعاری که شعاع آن تا آن سوی مرزهای هندوستان هم کشیده شده و داعیه ظلم ستیزی افرادی همچون گاندی و دیگر رهبران آزادیبخش جهان شده است.
زبان فارسی و تمدن ایرانی چنان با فرهنگ شیعی درهمتنیده شده است که معماران و هنرمندان ایرانی، سردربهای حرم ائمه طاهرین(ع) و یا برخی از ضریحها در عتبات عالیات در کشور عراق را به اشعار فارسی منقش کردهاند.
رهبر انقلاب اسلامی همواره به مساله تمدنی ایرانی و اسلامی توجه داشته و به فرهنگ و تمدن بهعنوان یک موجود زنده اجتماعی نگریسته و مدام در رشد و ارتقای آن کوشیدهاند که میتوان به توجه ویژه ایشان به بزرگداشت و ترویج زبان فارسی و همچنین توجه به تاریخ ایران به خصوص از دوره صفویه به بعد اشاره کرد.
نکته جالب برای نویسنده اینکه ایشان نه تنها فارسی زبانان و ایرانیها را به عمق فرهنگی و پیوند ناگسستنی ایرانی و اسلامی دلالت میدهند که بر آگاهی بخشی ملل دیگر و امتهای غیرفارسی زبان هم تأکید و توجه دارند. به عنوان نمونه رهبر انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعه نصر در بخشی که به زبان عربی و در تجلیل از مقام شهید سیدحسن نصرالله ایراد فرمودند به علاقات فرهنگی ایران و لبنان و جبل عامل توجه داده و به نقش بینظیر و تعامل دوسویه عالمان شیعه آن دیار در بازسازی فرهنگ شیعی در ایران اسلامی اشاره کردند و اینکه این پیوند تمدنی چگونه تاکنون در حال زایش و تولد در عرصههایی همچون مقاومت است.
حقیقت این است که جنگ اخیر دوازده روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی، بار دیگر نشان داد که چگونه این میراث تاریخی میتواند در شرایط پیشرو، کارآمد باشد. زمانی که موشکهای دشمن به شهرهای ایران اصابت میکرد، گفتمان مقاومت شیعی با تکیه بر مضامین عاشورایی، روحیه ایستادگی را در مردم زنده نگه داشت.
امسال در متن سخنرانی منابر پر از ارجاعات به کربلا بود و مداحان در حسینیهها و تکایا با نوحههای خود، این پیام را تکرار میکردند که ملتی که از عاشورا درس گرفته، هرگز تن به ذلت نمیدهد. تبلور عاشورایی در سبک و سیره عزاداری 1404 مردم، یادآور تظاهرات عاشورایی مردم در سال 1357 و رسوخ فرهنگ حسینی در مسیر آزادیخواهی مردم در برابر رژیم طاغوتی پهلوی است که بار دیگر با کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و رسانهای خود، نمایان شد.
حضور رهبر انقلاب در مراسم عزاداری شب عاشورا در اوج تنشهای جنگ اخیر، تصویری نمادین از این پیوند عمیق ارائه داد. این حضور نه فقط یک اقدام مذهبی، بلکه پیامی سیاسی بود که نشان میداد در میدان نبردهای سخت و نرم، رهبری شیعی بر پایهای محکم از ایمان و عقلانیت استوار است.
وقتی در جنگ اخیر، دشمن تمام توان خود را برای ایجاد تفرقه و تردید به کار گرفت، همان «قدرت درونی» باور مردم بود که مانند عصای موسی، توطئهها را خنثی کرد. مردم ایران یکبار دیگر منسجم گرداگرد وطن و براساس آموزههای مبارزه با استعمارگران و دشمنان و کافران و براساس ایمان به وعده نصرت الهی بر پیروزی مستضعفان بر مستکبران متحد شدند و با همدلی و همکاری، نقشه دشمن در تضعیف عناصر قدرت ملی را شکست دادند.
نوحه «ای ایران»، تلفیق حسناب وطن دوستی و معنویت
اشاره رهبر انقلاب اسلامی به مداح اهلبیت حاجمحمود کریمی در خواندن نوحه «ای ایران» در شب عاشورا، نمادی از این واقعیت بود که در فرهنگ ایرانی، عشق به وطن و عشق به اهلبیت(ع) نه تنها متضاد نیستند، که مکمل یکدیگرند.
این نوحه که ترکیبی است از حماسه ملی و مضامین عاشورایی، پاسخ قاطعی به آنانی بود که میخواهند ایران را از اسلام و اسلام را از ایران جدا کنند. سلوک رهبر انقلاب نشان داده است که میتوان هم عاشق امام حسین(ع) بود و هم دلبسته فرهنگ و تمدن ایران که این دو چنان ممزوج به هم شده است که میتوان درباره خدمات متقابل ایران به فرهنگ و تمدن اسلامی و فرهنگ شیعی و ولایی، مجلدات جدید با تکیه بر واقعیتهای عینی در دوره متاخر نوشت. حب الحسین یجمعنا تجربه جنگ اخیر ثابت کرد که تمدن ایرانی-اسلامی نه تنها یک مفهوم تاریخی، بلکه نیرویی زنده و پویا است.
در روزهایی که دشمن میپنداشت با حمله نظامی میتواند این ملت را به زانو درآورد، مردم ایران با تکیه بر همان ارزشهایی که از عاشورا آموخته بودند، بار دیگر جهان را شگفتزده کردند. آینده این تمدن نیز در گرو حفظ همین پیوند است؛ پیوندی که اگر چه ریشه در گذشته دارد، اما میتواند پاسخگوی چالشهای فردا نیز باشد.
این است رمز ماندگاری ای ایران؛ تمدنی که توانسته است در طول تاریخ، مذهب و ملیت، سنت و مدرنیته، و مقاومت و تعقل را در هم بیامیزد و از این ترکیب، هویتی یکپارچه و نیرومند بسازد. هویتی که نه تهاجم خارجی میتواند آن را بشکند و نه تبلیغات داخلی میتواند آن را مخدوش کند.