رحا مدیا | حجت الاسلام محمدرضا بابایی؛ پژوهشگر حوزوی
حوزههای علمیه، به مثابه قلب تپندهی تربیت دینی در جهان تشیع، همواره دو بالِ «عقلانیت» و «آرمانگرایی» را توأمان پرورش دادهاند. این نهاد نهتنها حافظ میراث فکری اسلام بوده، بلکه با تربیت شخصیتهایی که هم فیلسوفاند و هم انقلابی، نقشی بیبدیل در شکلگیری گفتمان انقلاب اسلامی ایفا کردهاند. این جستار میکوشد نشان دهد چگونه حوزهها با تکیهبر فلسفهی متعالیه و فقه پویا، نسلی را پرورش دادند که عقلانیت دینی را با عمل انقلابی درهم آمیخت و الگویی جهانی از مبارزهی توأم با خردورزی ارائه کرد.
بخش اول: بنیانهای نظری؛ از حکمت متعالیه تا فقه زنده
حوزههای علمیه، وامدار میراث فلسفیِ ملاصدرا و مکتب «حکمت متعالیه» هستند؛ فلسفهای که عقلانیتِ برهانی را با شهود عرفانی و نصّ دینی ترکیب میکند. این سهگانهی «عقل، نقل و کشف»، زیربنای تربیت حوزوی شد تا طلاب بیاموزند که دینداری نه در تقابل با خردورزی، بلکه در تکامل آن است. کتاب «اسفاراربعه» ملاصدرا، به طلاب میآموزد که هستی را به مثابه یک «حرکت جوهری» ببینند؛ نگاهی که انقلاب را نه یک رویداد، بلکه فرایندی پویا تفسیر میکند.
همچنین شهید محمدباقر صدر در کتاب «اقتصادنا» نشان داد فقه میتواند پاسخگوی مسائل مدرنی مانند نظام بانکی یا عدالت اجتماعی باشد. او با طرح «المنهج الاستدلالی» (روش استدلالی)، فقه را از حاشیهنشینی به متن زندگی مردم کشاند.
این بنیانها، طلاب را از «مقلدان صرف» به «مجتهدان متعهد» تبدیل کرد؛ کسانی که فتواهایشان نه بر اساس تقلید کورکورانه، بلکه بر پایهی نیازهای جامعه استوار بود.
بخش دوم: روشهای عملی؛ از مباحثه تا میدان مبارزه
تربیت حوزوی، تنها در کلاسهای درس خلاصه نمیشد. حوزهها با طراحی سازوکارهایی ویژه، طلاب را برای مواجهه با چالشهای فکری و عملی آماده میکردند: ۱. مباحثههای حوزوی؛ ورزشگاه عقلانیت:
سنت «مباحثه» در حوزه، طلاب را وادار میکرد تا در مواجهه با آرای مخالف، استدلالهای خود را اصلاح کنند. این تمرین، سلاحی بود برای مقابله با ایدئولوژیهای وارداتی مانند مارکسیسم در دههی ۵۰. نمونهی برجسته این مهم، مناظرههای شهید مطهری با روشنفکران مارکسیست بود که از دل همین سنت مباحثه بیرون آمد.
۲. اخلاق جهادی؛ درسهای فراموشنشدنی:
کتاب «جامع السعادات» نراقی، نه فقط دربارهی رذایل و فضایل اخلاقی، بلکه دربارهی «اخلاق مبارزه» آموزش میداد. مفاهیمی مانند «شجاعت»، «ایثار»، و «ظلمستیزی» در قالب این دروس به طلاب انتقال مییافت. به همین شکل، حضرت امامخمینی (ره) در شرح چهلحدیث، عرفان را از انزوا خارج کرد و آن را به «عرفان اجتماعی» تبدیل نمود: عارف کسی است که در کنار مردم باشد و درد آنان را درمان کند.
بخش سوم: شخصیتهای الگو؛ فیلسوفان میدانِ عمل
۱. آیتالله جوادیآملی؛ حکمت متعالیه در دنیای مدرن:
آثار حضرت آیتالله جوادیآملی مانند «مفاتیح الحیات»، نشانمیدهد فلسفهی اسلامی میتواند به مسائل روزی مانند محیطزیست یا حقوق بشر پاسخ دهد. او در تفسیر تسنیم، آیات قرآن را با مفاهیم فلسفی و اجتماعی پیوند میزند. شاگردان او، امروز در دانشگاههای جهان از «فلسفهی علم» تا «روانشناسی دینی» تدریس میکنند؛ این گواهی است بر جهانشمولی اندیشهی حوزوی.
۲. شهید صدر؛ نابغهای که فقه را به خیابان آورد:
شهید صدر در کتاب «اقتصادنا»، با نقد نظام سرمایهداری و مارکسیسم، الگوی اقتصاد اسلامی را بر اساس فقه استخراج کرد. البته تأثیر این حرکت علمی فراتر از مرزها رفت، بهگونهای که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، میگوید ما اقتصاد مقاومتی خود را مدیون شهید صدریم.
۳. امامخمینی (ره)؛ عارفی که تاریخ را تغییر داد:
در نقطه اوج همه آنچه بیان شد و آنچه در این بیان نگنجد، حضرت روحالله با ترکیب «شرح چهلحدیث» (نوشتهای عرفانی) و «ولایتفقیه» (نظریهای سیاسی)، ثابت کرد عرفانِ شیعی میتواند بنیانهای یک حکومت را دگرگون کند.
بخش چهارم: تأثیر بر نسل انقلاب؛ حوزویان که جهان را متحول کردند
تربیت حوزوی، نسلی را ساخت که در میدانهای گوناگون درخشیدند. شهید بهشتی بهعنوان طلایهدار تلفیق حوزه و دانشگاه که هم در قم درس خواندهبود و هم در آلمان فلسفهی تحلیلی آموختهبود، نشان داد یک روحانی میتواند همزمان «فیلسوف» و «سیاستمدار» باشد.
همچنین حوزهها با تربیت افرادی مانند شهید مطهری، همزمان با «روحانیون متحجر» (که انقلاب را برنمیتابیدند) و «روشنفکران غربزده» (که دین را نادیده میگرفتند) مبارزه کردند.
بخش پنجم: چالشهای امروز؛ حوزه در آزمون زمان
برخی منتقدان معتقدند فشار برای تولید سریع طلابِ «کارآمد»، عمق آموزشهای فلسفی را کاهش داده است. در عین اینکه جذب جوانان به حوزه در عصر اینستاگرام و شکاف نسلی، نیاز به بازتعریف روشهای تربیتی دارد. در کنار همه اینها، آیا حوزه امروز میتواند به پرسشهای جدیدی مانند هوشمصنوعی، تغییرات اقلیمی، یا جنبشهای اجتماعیِ پسامدرن پاسخ دهد؟
جمعبندی
حوزههای علمیه، با پیوند زدن «حکمت متعالیه» و «فقه پویا»، ثابت کردند عقلانیت دینی نهتنها مانع آرمانگرایی نیست، بلکه آن را ژرفا میبخشد. این الگو، در شخصیتهایی مانند امامخمینی (ره) و شهید صدر متجلی شد و به انقلابی انجامید که هم ریشه در اعماق تاریخ داشت و هم افقهای آینده را نشانه رفت. اکنون، حوزهها در برابر آزمونی جدید قرار دارند: حفظ این توازن در جهانی که هر روز پیچیدهتر میشود. پاسخ به این چالش، تعیینکنندهی نقش آنها در تربیت نسلهای آیندهی انقلاب خواهد بود.
پینوشت:
این جستار را میتوان با مطالعهی آثار شهید مطهری دربارهی «عقل و ایمان» و نیز تحلیلهای آیتالله مصباح یزدی در کتاب «جامعه و تاریخ از نگاه قرآن» تکمیل کرد.
گفتوگو با طلاب نسل جدید حوزهی قم، دریچهای به روی تحولات آیندهی این نهاد خواهد گشود.