رحامدیا | حسین حیدری، پژوهشگر و نویسنده حوزوی
سید محمد خاتمی با جمعی از اعضای حزب مجمع ایثارگران دیدار و گفتوگو کرد. رئیس دولت اصلاحات در این دیدار سخنانی بیان کردند که متن پیش رو اشارهای به برخی محورهای صحبت او و بیان نکات و ملاحظاتی در مورد این صحبتها دارد
مهمترین محورهای سخنان سید محمد خاتمی:
«احسان و نیکی کردن یک اصل اخلاقی است که عقلا و همه مرامها و انسانهایی که روان سالم دارند آن را تأیید میکنند و ادیان ازجمله اسلام هم از احسان ستایش کردهاند. اخلاق یعنی نیکی کردن، احسان کردن و رفتار خوب داشتن. …
ایثار اما فراتر از احسان است و یکمرتبه بالاتر از آن است یعنی نیکی کردن به دیگری درجایی که خود نیازمند آن هستی. متأسفانه از همهچیز حتی مقدسات سوءاستفاده میشود بخصوص اگر قدرت مهار نشدهای حاکم باشد. همین ایثار را در نظر بگیریم میبینیم که گاه امری ضد ایثار و حتی ضد احسان را میگویند این ایثار است و ادعا میکنند که ایثارگر کسی است که این عمل و رویکرد خلاف را میخواهد.
ما نقش ایثار و ایثارگری را در دفاع مقدس دیدیم. سلاح و اسلحه بسیار مهم و مؤثر است. اما این سلاح، ایثار است که موشک را کارساز میکند. ممکن است شما تمام سلاحها را در اختیار داشته باشید اما مردم حاضر نباشند در عرصه حضور یابند و ازخودگذشتگی و مشارکت نکنند و سلاحها از کار میافتند. اتحاد جماهیر شوروی نمونه آن است. زمانی که حکومت از مردم جدا شود، آن حکومت دوام نخواهد داشت…
عزیزان وضعیت کشور خوب نیست. البته این وضع را آقای پزشکیان به وجود نیاوردند. این اوضاع میوه رویکرد و جهتگیری است که از سالیان پیش اتخاذشده و اکنون بروز و ظهور کرده است. گرچه با کمال تأسف، کسانی که قدرت را باختند، سعی میکنند این وضع بد را بهحساب دولتی بگذارند که ازجمله مورد حمایت شما نیز هست. حتماً هم این را قبول دارم که دخالت دشمن، فزونطلبیها، انتقامگیریها و… از این نظام و مردم بر بد شدن اوضاع اثر داشته است. اما بنده معتقدم باید به خودمان هم نگاه کنیم. اینکه ما چه کردیم؟ ما تا چه اندازه میتوانستیم این وضع را به وجود نیاوریم و آوردیم؟
ایثارگری آنجا که جنگ است با همه وجود، جانبازی و مقاومت میکند. آنجایی که مصلحت نظام است حتی حاضر است مذاکره و تعامل کند. اصلاً مذاکره و تعامل به معنای تسلیم شدن در برابر باجخواهی و زورگیری دشمن نیست. بلکه برای جلب امکانات برای پیشرفت کشور است و آنچه مصلحت ملی و خیر عمومی در آن است باید تأمین شود…
به هرحال وضع کشور خوب نیست و مردم هم نگاه میکنند و میگویند بعد از آمدن آقای پزشکیان بر تورم، قیمت دلار و ناترازیها افزوده شده است. ولی جوابگوی این وضع در درجه اول جریانی است که کشور را به این حال و روز مبتلا کردند و امروز در آغاز دولت آقای پزشکیان مشکلات بروز و ظهور بیشتری پیدا کرده است.
ولی این به این معنی نیست که دولت جدید هم هیچ عیب و مشکلی ندارد. من معتقدم آقای پزشکیان شعارهایی داشته است که از خواست و نیاز مردم پایینتر بود ولی چشماندازی به آینده کشور نشان داد که در آن وضع کشور بهتر شود و خطرات رفع گردد و ضریب امنیت کشور بالا برود و مردم و جوانان به آینده امیدوار شدند یا لااقل ناامیدیشان کمتر شد.
من بر این باورم که بخش قابلتوجهی از مردم که رأی دادند به این امید آمدند و حتی کسانی که رأی ندادند و میخواهند زندگی آرام و خوبی داشته باشند و وابسته به یک جناح و جریان نیستند، کورسوی امیدی در دلشان پیدا شد که اصلاحات حداقلی میتواند وضع را بهبود ببخشد.
در این موقعیت حساس نظر مثبت رهبر انقلاب به رئیسجمهور و اعتماد متقابل حاکمیت و دولت امر مغتنمی است. ولی برای رهایی از مشکلات باید دو شرط رعایت شود:
1 – اصل حاکمیت این را بپذیرد که تغییر و اصلاح لازم است و به لوازم آن تن داده شود. من نمیگویم بروند دهان مخالفان دولت و اصلاح امور را ببندند. ولی آنکه اصلاح را میخواهد محکوم نشود و تحت فشار قرار نگیرد. تعبیری هست که میگوید من با فاشیسم مخالفم اما تلاش میکنم که فاشیست هم بتواند حرفش را بزند. اصلاً آزادی یعنی این. ما نمیگوییم کسانی که نظر ما یا نظر مخالف ما را دارند حرفی نزنند. اما اینکه صدای بلند در این کشور برای آنان باشد که میگفتند تحریم نعمت است و امروز با صدای بلند میکوشند همهچیز را به گردن کسانی بیندازند که مردم برای آنکه اینها نیایند، آنها را انتخاب کردند، این قابل قبول نیست. تغییر در صورتی رخ میدهد که در این وضع تغییراتی ایجاد شود و اگر حصرها، دستگیریها، محدودیتها و … تداوم پیدا کند و یا خالصسازی که در دانشگاهها بود و در جاهای دیگر هم کم و بیش بود اگر اینها بیشتر شود یا حل نشود، مشکل دوچندان خواهد شد.
2- دولت هم باید توان فکری و توان عملی برای برنامهریزی این کارها را داشته باشد. باید در همه زمینهها برنامهریزی کند و جامعه باید احساس کند رویکرد متفاوت اتخاذشده است. مردم ما تحمل دارند و میدانند یکشبه نمیشود تورم پنجاه درصد به زیر ده درصد کاهش داد. روابط خارجی در این زمینه بسیار تأثیرگذار است. کشور در زمان برجام نفس کشید. قراردادهایی بسته شد و فضای نسبتاً بازی در جامعه ایجاد شد. اینها مؤثر است. رئیسجمهور باید بتواند قانع کند، برنامهریزی کند و از انسانهای توانمند در اجرای برنامهها ازجمله رفع تحریم یا کم اثرتر شدن آن استفاده کند.
اگر دولت جدید نقطه امیدی در دل مردم ایجاد کرد باید سعی کنیم این امید از بین نرود. کار شما این است که درعینحال که از دولت حمایت میکنید مطالبه گر هم باشید. مطالبه در حدّ همان شعارهایی که داده شد و مردم رأی دادند و البته دولت هم باید تعامل و گفتگو کند.
من نمیخواهم نظم کشور بههم بریزد و برای این باید اصلاحات را پذیرفت و در جهت آن حرکت کرد. اصلاحات، انقلاب نیست. باید سعی کنیم این چراغ کوچک روشن شده، حداقل خاموش نشود و احزاب و گروهها هم که دلشان میسوزد مطالبه گری کنند و فکر کنند و راهکار نشان دهند که انشاءالله امیدی که مردم به شعارها بستند با عملی شدن آنها بیشتر شود.
دولت و رئیسجمهور محترم هم متوجه باشند که نهتنها از شعارهایی که دادهاند برنگردند و چیزهایی نگویند و کارهایی نکنند که خلاف آن شعارها است بلکه همه فکر و تلاش خود را برای عملی شدن آن اصلاحات حداقلی بکار گیرند.»
نکات و ملاحظات:
اگرچه منکر وجود مشکلات در کشور نیستیم، اما اینکه رئیس دولت اصلاحات با وجود برخی مشکلات، اینچنین علیه وضعیت کشور سیاه نمایی میکند نوعی بیانصافی و چشمپوشی عامدانه بر روی بسیاری از دستاوردهای نظام اسلامی است.
رهبر انقلاب با اشاره به عبور کشور از گردنهها و مسیرهای سخت در حرکت به سمت قلهها، گفتند: «ما از بخش زیادی از مسیر باوجود شیب تند عبور کرده و به قلهها نزدیک شدهایم. بنابراین امروز روز خسته شدن و ناامیدی نیست بلکه روز شوق و امید و حرکت است و مسئولان کشور باید با این روحیه حرکت کنند.»
بله جناب آقای خاتمی درست میگوید که «این وضع را آقای پزشکیان به وجود نیاوردهاند.» چراکه دولت پزشکیان نیز در امتداد دولت آقای خاتمی قرار دارد و از مشاورههای مستمر شخص خاتمی و حلقه نزدیک به او بهرهمند شدهاند.
ظاهراً جناب خاتمی فراموش کرده است که پس از نقشآفرینی او و همراهانش در فتنه 88 بود که موج تحریمها علیه ملت ایران شدیدتر شد. ️چراغ سبزهایی که باغی فتنه 88 در فتنه سبز به دشمنان نشان داد و برخی حامیان او از مقامات کاخ سفید علناً درخواست داشتند تا تحریمهای فلجکننده بیشتری علیه ایران اعمال کنند، هرگز از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد.
رئیس دولت اصلاحات طوری در خصوص مذاکره صحبت کرده است که گویی مقام معظم رهبری و سایر مخالفان مذاکره با دولت کنونی آمریکا، با اصل مذاکره مخالف هستند. مقام معظم رهبری بارها اعلام کردهاند که با اصل مذاکره موافق هستند و اتفاقاً برای مثمرثمر بودن مذاکرات سابق، خط مشیهایی به دولتهای مختلف ارائه کردهاند.
اما مذاکره با دولت فعلی آمریکا بهویژه شخصیت مذبذب مسلکی چون ترامپ را خلاف مصالح ملی دانسته و فرمودهاند «با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد» ترامپ بارها ثابت کرده است که روحیهای باجخواه و خلقوخویی استکباری دارد. قطعاً مذاکره و تعامل با او هیچ اعتبار و وجاهتی برای نظام اسلامی ایجاد نمیکند با این وجود هنوز هم امثال خاتمی با نادیده گیری تجربیات گذشته، برای مذاکره با دولت ترامپ بازارگرمی میکنند.