رحا مدیا | آمنه عسکری منفرد
اینکه ماه رمضان از راه رسیده و خداوند کریم از کرمش، رخصت فرمودند تا جانهای آلوده ما در هوای جانفزای رمضانی دیگر نفس تازه کرده و غبار آلودگی از جان و دل بتکانیم، از لطف و کرم بیانتهای اوست.
و ما هم خدا را شاکریم که امسال برخلاف برخی سالهای گذشته؛ دولت، شهرداریها و ارگانهای مرتبط قبل از شروع ماه مبارک، موظف شدند به رعایت اصول همگانی در سطح کشور، از جمله اینکه برای حفظ حرمت ماه مبارک رمضان و روزهداران عزیز، برای رستورانها و مراکز پخت و توزیع اغذیه قوانینی وضع کنند تا شرایط خاص و مناسبی برای تغذیه مسافران بهخصوص مسافران نوروزی در شهرها و بین راهها فراهم شود؛ از جمله گرفتن مجوز برای سرویسدهی در ساعات مشخص قبل افطار و و رعایت نکاتی همچون استفاده از پرده پوشاننده در رستوران و…
البته وضع این قوانین بعد از تذکر رهبر انقلاب در خطبههای نماز عید فطر ۱۴۰۳، امری قابل تأمل است. اینکه چرا باید کار به جایی برسد که مقام رهبری برای تذکر و رفع این مشکل، در جمع عمومی اظهار نارضایتی و تذکر کنند، امری مهم و قابل تأمل است: «آنچه امسال به بنده خبر داده میشد، این بود که گاهی تظاهر به روزهخواری، در بعضی از معابر شهر تهران و دیگر شهرها دیده شد. یقیناً نظام جمهوری اسلامی درصدد آن نیست که کسانی را بهزور وادار به دینداری کند امّا در مقابل هنجارشکنی دینی هم وظیفه دارد؛ نباید کوتاهی کنیم، و مسئولین و آحاد مردم و آمرین به معروف و ناهین از منکر، در این زمینه وظیفهی خودشان را باید انجام بدهند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۴۰۳/۰۱/۲۲)
با وجود این تدابیر، اما متأسفانه از همین شروع ماه رمضان، امسال نیز مثل سالهای گذشته؛ در نزدیکترین فاصله بین جامعه و خانواده، یعنی مدارس که چون وظیفه هویتسازی نسلهای آینده انقلاب را به عهده دارند، قرار است محلی برای تعلیم و تربیت جسم و روح آیندهسازان کشور باشند؛ نهتنها خبری از روزهداری دانشآموزان مکلف نیست، بلکه گاه اظهار روزهخواری از جانب برخی معلمان محترم و دانشآموزان به امری بسیار عادی تبدیل شدهاست. متأسفانه برای قبول این ادعای تأسفبرانگیز، نیاز به جستجو در بین مدارس نیست. با کمی دقت در مدارس حوالی محل زندگی خودمان، مصادیق زیادی قابل مشاهدهاست، بهخصوص اگر در خانه دانشآموزی داشته باشیم که مکلف است و مقید به انجام تکالیف شرعی و بعضاً تنها روزهدار کلاس خویش است!
چرا با وجود رشد فزایندهی مظاهر دینداری در جامعه، از جمله حضور چشمگیر قشر نوجوان و جوان ما در مراسم اعتکاف و هیئت، حضور نسل آیندهساز ایران اسلامی در راهپیمایی جشن انقلاب در ۲۲ بهمن و حضور عاشقانه و مشتاقانه نوجوانان و جوانان در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی و امثال آنکه به لطف الهی هر سال بالندهتر از سال قبل رخ مینماید، همچنان آسیب بزرگ روزهخواری در ماه مبارک رمضان در مدارس پابرجاست و متأسفانه در مواردی حتی از طرف مسئولین مدرسه، امری عادی و موجه تلقی میشود؟
شاهد مثال آن باز بودن بوفهی بعضی مدارس در ماه مبارک و عدم توبیخ و یا حتی تذکر بابت اظهار روزهخواری در کلاس و حیاط مدرسه از جانب مدیر، معاون و معلمهاست.
تأسفبارتر اینکه این همه قبحشکنی باعث عادیسازی گناه روزهخواری علنی و ایجاد انفعال در مطالبهگریها از نهادهای مسئول از جمله وزارت آموزش و پرورش نیز شده است و با ادامه این روند، متأسفانه قابل پیشبینی است که در آیندهی نهچندان دور، این اوضاع به کجا ختم خواهد شد.
سؤال نگارنده در اینجا این است که آیا مدرسه تنها محل آموزش علومی است که عمدتاً در زمان حال دانشآموز و حتی آینده علمی و شغلی و خانوادگی او نیز چندان مؤثر نیست؟ پس وظیفهی تزکیه روح و تربیت جان آنان چه میشود؟ مگر نه این است که اولین، مهمترین و مؤثرترین کارکرد مدارس همین مهم است؟
خواهران و برادران! شما را به خدا دست از انفعال و سکوت و بیتفاوتی بردارید! باور کنیم به فرموده امام علی علیهالسلام، «کُلُکم راعٍ و کُلُکم مَسئول» همهی ما در قبال خونهای پاک ریختهشده برای اقتدار و حفظ ارزشهای اسلامی در این نظام مقدس مسئولیم. نکند روزی از همین روزها چشمباز کنیم و در نتیجه غفلتهایمان در این مورد همچون غفلت و کوتاهیمان در مورد رواج بیحجابی، برای بازگشت به شاهراه انقلاب، مسیری سخت و پرهزینه پیشرویمان باشد؟ نکند نعمت انقلاب را از کف داده باشیم! نکند بیش از این دیر شود!