رحامدیا | یوسف پورجم
رحلت آیتالله العظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی در دهم فروردین ۱۳۴۰، نقطهعطفی در تاریخ معاصر تشیع بود که تأثیرات عمیقی بر سیر تحولات مذهبی، اجتماعی و سیاسی ایران و جهان اسلام گذاشت. مرجعیتی که هفده سال زعامت حوزهی علمیهی قم را برعهده داشت و بهعنوان «مرجع عام شیعیان جهان» شناخته میشد، با درگذشتش خلأیی ایجاد کرد که پیامدهای آن تا سالها بعد نیز قابلردیابی است. این رویداد نشاندهندهی اهمیت نهاد مرجعیت در همبستگی اجتماعی و نقش آن در تحولات کلان جامعه است.
آیتالله بروجردی در دوران مرجعیت خود، تحولی بنیادین در حوزهی علمیهی قم ایجاد کرد. پیش از ایشان، این نهاد بیشتر جنبهی آموزشی محلی داشت، اما با مدیریت وی به مرکزی جهانی تبدیل شد. افزایش چشمگیر تعداد طلاب، آغاز پروژههای علمی بزرگ مانند تدوین «جامع احادیث الشیعه» و تأکید بر تقریب مذاهب اسلامی از مهمترین دستاوردهای این دوره است. اقدام تاریخی ایشان در اعزام نماینده به مصر که به صدور فتوای شیخ محمود شلتوت، مفتی الازهر، مبنی بر رسمیت شناختن فقه جعفری انجامید، گامی بلند در جهت وحدت اسلامی بود. این تحولات نهتنها جایگاه حوزهی علمیه را تقویت کرد، بلکه موقعیت شیعه را در جهان اسلام ارتقا داد.
وقایع روزهای پایانی زندگی این مرجع بزرگ نیز حاوی نکات قابلتأملی است. پس از رحلت ایشان، دولت وقت عزای ملی اعلام کرد و بازارها تعطیل شد. تشییع پیکر وی صحنهای بینظیر از همدلی عمومی بود؛ هزاران نفر در جادهی تهران-قم حاضر شدند و حتی محمدرضا پهلوی در تلگرافی به آیتالله سید محسن حکیم، عملاً مرجعیت ایشان را به رسمیت شناخت. این حوادث نشاندهندهی نفوذ گستردهی آیتالله بروجردی در میان اقشار مختلف مردم و حتی حکومت بود.
پیامدهای سیاسی و مذهبی این رحلت بسیار فراتر از یک تغییر ساده در ساختار مرجعیت بود. در واقع، این واقعه گذار از مرجعیت سنتی به مرجعیتی با گرایشهای انقلابی را سرعت بخشید. شاگردان برجستهی ایشان مانند مرحووم شاهرودی، مرحوم بهاءالدینی، شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله خوشوقت، آیت الله احمدی میانجی، آیت الله بهجت، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله حائری شیرازی، آیت الله فاضل لنکرانی و آیتالله سیدعلی سیستانی هر یک مسیر مشخصی را پیش گرفتند که در نهایت به انقلاب ۱۳۵۷ انجامید.
میراث آیتالله بروجردی تنها به اقدامات علمی و مذهبی محدود نمیشود. ایشان پیشگام تلاش برای وحدت اسلامی بودند و با تأسیس مراکزی مانند مسجد هامبورگ و اعزام مبلغان به خارج از ایران، پایههای نهادهای مذهبی بینالمللی را بنا نهادند. درخواست ایشان برای گنجاندن درس تعلیمات دینی در مدارس ایران نیز نشاندهندهی توجه ویژه به آموزش نسل جوان بود. امروزه این میراث در فعالیتهای بینالمذهبی و آموزشی حوزههای علمیه تداوم یافته است. نکتهی قابلتوجه این است که رویکردهای ایشان در تقریب مذاهب و نهادسازی دینی، الگویی کاربردی برای مواجههی دین با چالشهای جهان معاصر ارائه میدهد.
در نگاهی کلی، زندگی پربار آیتالله بروجردی را میتوان سرآغاز فصل جدیدی در تاریخ مرجعیت شیعه دانست. این مسئله از سه منظر حائز اهمیت است: نخست، تقویت نهاد مرجعیت بهعنوان محور وحدت شیعیان؛ دوم، تأکید بر نقش علما در سیاستگذاریهای اجتماعی؛ و سوم، پیشبرد گفتمان تقریب مذاهب بهعنوان راهکاری برای مقابله با تفرقههای فرقهای. تربیت شاگردانی که هر یک در شکلدهی به تاریخ معاصر نقش داشتند، نشان داد که مرجعیت تنها یک جایگاه فقهی نیست، بلکه میتواند موتور محرکهی تغییرات ساختاری در جامعه باشد. بازخوانی زندگی و اقدامات این مرجع بزرگ، امروزه میتواند چراغ راهی برای تعامل سازندهی دین با مسائل پیچیدهی جهانی باشد.