رحا مدیا | محمدرضا بابایی
وقتی رهبر انقلاب در خطبههای عید فطر، همزمان با اعلامخطر به نهادها و اطمینانبخشی به مردم، از «حول قوه الهی» سخن گفتند، در واقع نقشه راهی ترسیم کردند که امنیت داخلی را به مثابه «پشت جبهه مقاومت» معرفی میکند. این پیام، درکی ژرف از جنگ ترکیبی امروز را آشکار میسازد. دشمنان، دیگر نه با تانک و توپ، که با نفوذ در باورها، اختلافافکنی در صفوف ملت، و تحریمِ امید، میکوشند سنگرهای مقاومت را فروبریزند. اینجاست که هشدار رهبری به نهادها، نه یک توصیه اداری، که فریادی است برای بیداری در آستانه طوفان.
نقابِ فتنه و جنگ ترکیبی در لباس آشوب
فتنه ۸۸، اغتشاشات ۹۶، آشوبهای ۱۴۰۱؛ اینها فصلهای مختلف یک کتاب هستند با عنوان ثابت: «تضعیف روحیه مقاومت». رهبری در تحلیل این رویدادها، همواره بر یک نکته تأکید کردهاند، اینکه دشمن، از نقاط ضعف داخلی چون شکاف نسلی، مشکلات معیشتی، یا نارضایتیهای محدود، بهعنوان سکوی پرتاب فتنه استفاده میکند. اما آنچه این بار در خطبه عید فطر متفاوت بود، هشدار مستقیم به دستگاههای حاکمیتی است. وزارت اطلاعات، سپاه، قوهقضائیه، مجلس و دولت، هر یک سنگرهایی هستند که سستی در آنها، به معنی شکاف در دیوارههای امنیتی کشور است.
نمونه عینی این هشدار را میتوان در پروندههای اخیر نفوذ سایبری دید. گروههای وابسته به رژیم صهیونیستی، با هک سامانههای حساس ایران، نه برای سرقت دادهها، که برای القای این پیام به جامعه عمل کردهاند که نظام امنیتی ایران آسیبپذیر است. پاسخ هوشمندانه سپاه و وزارت اطلاعات، اما تبدیل این تهدید به فرصتی برای نمایش قدرت بود؛ ردیابی و خنثیسازی حمله در کمتر از ۴۸ ساعت، نهتنها توهم امنیتی دشمن را شکست، که به درسآموزی برای نهادهای امنیتی جهان اسلام تبدیل شد.
قوهقضائیه؛ خط مقدم جنگ نامرئی
وقتی در منظر رهبر معظم انقلاب فساد اقتصادی، خیانتی به مقاومت است، این در حقیقت ترسیم معادلهای نوین است. هر اختلاسگر، هر زمینخوار، و هر رانتخواری، ناخواسته به سناریوی دشمن برای ایجاد نفرت عمومی از نظام کمک میکند. پرونده موسوم به «۱۰۰۰ میلیارد تومانی» در سال ۱۴۰۰، نمونه بارز این واقعیت بود. قضاتی که با شجاعت، شبکه فساد را از مدیران ارشد تا بخش خصوصی تعقیب کردند، نهتنها به عدالت خدمت کردند، بلکه سنگری در برابر جنگ روانی دشمن بنا نهادند.
اما مسأله فراتر از برخورد قضائی است. قوهقضائیه امروز باید قائل به «قاضی پیشگیر» باشد. آموزش قضات برای درک پیچیدگیهای فساد نوین (مانند پولشویی سایبری یا فساد در قراردادهای بینالمللی)، تبدیل این نهاد به بازوی توانمند مقاومت است.
مجلس و دولت، سنگرهای اقتصاد مقاومتی
تحریمهای ظالمانه علیه ایران، آزمونی برای سنجش تابآوری نهادهای مدنی بوده است. مجلس یازدهم با تصویب «قانون مبارزه با اقدامات خصمانه آمریکا»، گامی بلند در تبدیل تهدید به فرصت برداشت. این قانون که اجازه استفاده از ارزهای جایگزین در مبادلات بینالمللی را میدهد، نهتنها راهی برای دور زدن تحریمهاست، که پنجرهای به اقتصاد آینده جهان است. آمارهای بانک مرکزی نشانمیدهد در سال ۱۴۰۲، بیش از ۷ میلیارد دلار تجارت خارجی ایران از طریق این جایگزینها انجام شدهاست؛ رقمی که پیشبینی میشود تا پایان ۱۴۰۳ به ۲۰ میلیارد دلار رسیده باشد.
دولت نیز در این میدان، مسئولیتی خطیر دارد. سیاستهای حمایت از تولید داخلی، مانند عرضه سکههای پیشفروش شده در بورس کالا، یا توسعه کشاورزی پایدار در مناطق محروم، باید با سرعتی دوچندان پیش برود. موفقیت پروژه «رونق تولید» در استان سیستان و بلوچستان، که با احیای ۲۰۰۰ هکتار زمین کشاورزی، بیکاری را ۴۰ درصد کاهش داد، الگویی است برای دیگر نقاط کشور.
از میدان نبرد تا فضای مجازی
وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، امروز در خط مقدم نبردی نامرئی ایستادهاند. جنگ سایبری، نفوذ فرهنگی، و عملیات روانی، سلاحهای جدید دشمن هستند. تشکیل «فرماندهی فضای مجازی» در سپاه، پاسخ هوشمندانه ایران به این تهدیدات است. این نهاد نه با فیلتر و محدودیت، که با تولید محتوای جذاب، تربیت سربازان مجازی، و افشای عملیات ساختگی دشمنان (مانند کمپینهای جعلی فمنیستی یا محیطزیستی)، میکوشد سنگرهای فکری جامعه را حفظ کند.
نمونه موفق این رویکرد را در خنثیسازی کمپین «اعتراضات آب» در خوزستان میتوان دید. زمانی که شبکههای معاند با بزرگنمایی مشکلات آبی استان، بهدنبال ایجاد ناامنی بودند، نیروهای امنیتی با همراهی رسانههای داخلی، همزمان با حل فنی مسأله، مستندات دستکاریشده دشمن را افشا کردند. نتیجه آن شد که بحران، به فرصتی برای نمایش کارآمدی نظام تبدیل شد.
حول و قوه الهی؛ پشتوانهای که دشمنان را به وحشت میاندازد
رهبری در پایان خطبههای عید فطر، با تکیهبر اهمیت «حول و قوه الهی»، یادآوری کردند که پیروزی نهایی، نه در گرو سلاح و ثروت، که در سایه ایمان و اراده مردمی است. این عبارت، کلید واژه تمام موفقیتهای ایران در چهار دهه اخیر است:
-در عملیات مرصاد (۱۳۶۷)، زمانی که نیروهای منافقین با پشتیبانی کامل غرب به ایران حمله کردند، پیروزی سریع رزمندگان، معجزهای بود که حتی تحلیلگران نظامی غرب را شوکه کرد.
-در ماجرای دستگیری سربازان آمریکایی در سال ۱۳۹۴، که به اعتراف اوباما، «تحقیر آمیزترین رویداد تاریخ آمریکا» نام گرفت، قدرت چانهزنی ایران در میز مذاکره، حاصل همان «حول قوه الهی» بود.
-در بحران کرونا، تولید واکسن «کوو برکت» در کمتر از یکسال، در شرایطی که حتی کشورهای اروپایی در تأمین واکسن درمانده بودند، نشان داد که ایمان به توان داخلی، میتواند کوهها را جابهجا کند.
امروز ایران در موقعیتی تاریخی قرار دارد. از یک سوء، توطئههای دشمن پیچیدهتر شدهاست: جنگ اقتصادی، نفوذ فرهنگی، و اغتشاشات سازمانیافته. از سوی دیگر، ظرفیتهای ملی بینظیر هستند: جوانان نخبه، منابعطبیعی، و تجربه چهار دهه مقاومت. آنچه این معادله را به نفع ایران تغییر میدهد، همان «حول و قوه الهی» است؛ نیرویی که در جان تکتک ایرانیان جاری است. از قاضی که شبانه بر پرونده فساد کار میکند، تا دانشآموزی که در مسابقات جهانی رباتیک، پرچم ایران را بالا میبرد.
رهبری با هشدار به نهادها و اطمینان به مردم، در واقع مرز بین «تهدید» و «فرصت» را ترسیم کردهاند. این ما هستیم که باید انتخاب کنیم: یا سنگرهایمان را محکمتر از پیش بسازیم، یا شاهد ریزش دیوارهایی باشیم که به قیمت خون شهیدان بنا شدهاست. اما تاریخ ثابت کرده که ملت ایران، همیشه راه اول را انتخاب کرده است.