رحا مدیا | محمدعلی اسدی نسب، مدیر گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
براساس آموزههای دینی، قرآن کریم در هر عرصه لازمی و هرتنگنایی دارای ارشادها و دستورالعملها برای همگان در عرصه هدایت و امور ارزشی است. در شرایط خاص فعلی که سخن از مذاکره با آمریکا مطرح است لازم است به حکم مسلمانی و ادعای دینداری، بدانیم قرآن کریم در این عرصه چه اصولی را بیان داشت است که به نظر میرسد اصول فراوانی از جمله اصول ذیل مورد تأکید قرآن است:
اصل توسعه دید انسان به عالم غیب و توجه به مقایسه سود و زیان در دنیا و آخرت
وحی بر پیامبران الهی نازل شدهاست تا انسانها بدانند عالم هستی منحصر در دنیا نیست و اصالت با آخرت است و همه امور دنیا باید مقدمه برای آخرت باشد در نتیجه معیار ارزیابی سود و زیان باید در چنین مقیاسی محاسبه شود و نباید بهخاطر مطامع دنیوی آخرت خود را تخریب و نابود سازیم لذا در قرآن آمده است: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُون» (انعام:۳۲) و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و البتّه خانهی آخرت، برای تقواپیشگان بهتر است؛ آیا تعقل نمیورزید؟
آیه فوق اشاره دارد که لازمه تقوا آن است که هدف انسان نباید منحصر به دنیا باشد و باید کارهای خود را برای آخرت انجام دهد در غیر این صورت از تقوا و عقل بهرهای ندارد. لازمه عصری این اصل این مطلب است که اگر در مبارزه با آمریکا خسارتهای دنیوی داشتهباشد باید ان را با سود اخروی و رعایت انسانیت مقایسه نمایید. در نتیجه تحمل مشکلات باید بیشتر باشد و به سبب زیانهای این دنیای محدود آخرت ابدی خود را خراب نکنیم.
اصل کمک به عدالت
دین آمده است تا عدالت در جوامع بشری پیاده شود؛ قرآن هدف از ارسال پیامبران را چنین بیان میکند: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا معهم الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» (حدید: ۲۵). همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو [ی تشخیص حق از باطل] نازل کردیم تا مردم به عدالت بر خیزند. منظور از عدالت، اجرای آن در همه جهان است و منظور از ناس در آیه فوق همه مردم اعم از مسئولان و مردم عادی است. کسانی که میگویند کمک به ملل مظلوم دیگر ربطی به ما ندارد از انسانیت و عدالت و آموزه قرآنی و ایمان بدورند.
اصل ضرورت مبارزه با ستمگران
یکی از ارزشهای قرآنی در راستای عدالت انسانی مبارزه با ستمگران و کمک به مستضعفان در هر زمان و در هر مکان است قرآن میفرماید: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَان» (نساء: ٧٥) شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بستهاند] نمیجنگید؟
امروزه روشنترین مصداق ستمگر، آمریکا و آشکارترین ملت مظلوم، مردم فلسطین و غزه است؛
اصل مبارزه عهدشکنان
باید در تعامل با دولتها سوابق آنان را در نظر گرفت و براساس آن مواجهه نمود و ساده لوحی را کنار زد و حسن ظن را نادیده گرفت و با آنان مبارزه کرد چرا که قرآن در باره دولتها و افراد عهدشکنی چون ترامپ و امثال او میگوید: «وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِی دِینِکُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنْتَهُون» (توبه:۱۲) و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند و آیین شما را مورد طعن قرار دهند با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آنها پیمانی ندارند، شاید دست بردارند.
اصل ضرورت پاسخ به طلب یاری مظلومان
قرآن در آیات متعددی پذیرش ظلم و ستم را مذموم دانسته و بر مقاومت در برابر ظالمان و یاریرسانی امت اسلامی به مظلومان و مستضعفان تأکید کرده است. و میفرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُون» (توبه:۳۹) و کسانی که هرگاه ستمی بر آنها رسد، تسلیم ظلم نمیشوند و یاری میطلبند.
برای یاری ملت مظلوم فلسطین سه دلیل وجود دارد: یکی پیمانشکنی مکرر یهود و آمریکا و دوم امر قرآنی بر کمک به مظلومان و سوم فریاد و استغاثه آنان از مسلمانان دیگر، هر یک از این دلایل سه گانه بهتنهایی کافی است تا با آمریکای جنایتکار و اسرائیل کودک کش مبارزه نماییم؛ علامه طباطبایی در تفسیر «المیزان» درباره این آیه آورده است که: «مؤمنین کسانیاند که چون ببینند به یکی از مؤمنین ظلم شده از دیگران طلب نصرت میکنند و چون همگی بر سر حق متفق و چون یک تن واحدند، قهراً اگر به یکی از ایشان ظلم شود مثل این است که به همه ایشان ظلم شده، یک دل و یک جهت در مقابل آن ظلم مقاومت نموده، نیروی خود را در یاری او به کار میبندند.
در روایت مسلم بین شیعه و سنی از پیامبر اسلام نقل شدهاست: «مَنْ سَمِعَ رجلا یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم» کسی که صدای انسانی را بشنود که فریاد میزند: ای مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسی که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست. این روایت حتی قید مؤمن یا مسلمان را ندارد و میگوید هر فرد مظلومی که ندای یاری سردهد اگر از طرف مسلمانان یاری نشود آنان مسلمان نیستند. وقتی چنین باشد وضعیت امت اسلامی نسبت به فریاد دادخواهی مردم مظلوم غزه روشن میشود.
اصل ضرورت کمک به مردم مظلوم با دوری از حب دنیا
کمک به مردم مسلمان مظلوم و لو حتی بدون طلب یاری آنان، لازمه ایمان است یعنی هرکس مسلمان است باید به مردم غزه با جان و مال خود و در حد توان خویش کمک نماید از این رو در قرآن آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ أَرَضِیتُم بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیل» (توبه:۳۸) ای اهل ایمان! شما را چه عذر و بهانهای است هنگامی که به شما گویند: برای نبرد در راه خدا باشتاب [از شهر و دیارتان] بیرون روید; به سستی و کاهلی میگرایید [و به دنیا و شهواتش میل میکنید؟ !] آیا به زندگی دنیا بهجای آخرت دل خوش شدهاید؟ کالای زندگی دنیا در برابر آخرت جز کالایی اندک نیست.
براساس آیه فوق مشکل اساسی کسانی که اهل مبارزه با استعمارگران نیستند حب متاع ناچیز و ترجیح دنیای حقیر خود بر آخرت ماندگار است اینان نه حقیقت پوچی دنیا را درک کردهاند و نه ماندگاری ابدی و حقیقی آخرت و ارزش والای آن را تعقل نمودهاند از این جهت است که خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الْأَرْضِ أَرَضِیتُم بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیل» (توبه:۳۸) ای اهل ایمان! شما را چه عذر و بهانهای است هنگامی که به شما گویند: برای نبرد در راه خدا باشتاب [از شهر و دیارتان] بیرون روید; به سستی و کاهلی میگرایید [و به دنیا و شهواتش میل میکنید؟ !] آیا به زندگی دنیا بهجای آخرت دل خوش شدهاید؟ کالای زندگی دنیا در برابر آخرت جز کالایی اندک نیست.
اصل عدم اعتماد به ظالمان
ما وظیفه داریم تا به ظالمان اعتماد نکنیم زیرا روحیه ستمگری ریشه همه فسادها و نقض عهدها و گناهان دیگر و از دست دادن حمایت الهی است؛ قرآن میگوید: «وَلَا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُون» (هود: ١١٣) و به کسانی که [به آیات خدا، پیامبر و مردم مﺆمن] ستم کردهاند، تمایل و اطمینان نداشتهباشید و تکیه مکنید که آتش [دوزخ] به شما خواهد رسید و در آن حال شما را جز خدا هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمیشوید هرگونه تمایل و اعتماد به ستمگران داخلی و خارجی، ممنوع است. آنان لایق پیروی و رهبری نیستند.
براساس آیه فوق، هرگونه تمایل و اعتماد به ستمگران داخلی و خارجی، ممنوع است و تکیهبر ستمگران، گناه کبیره است. (هر گناهی که قرآن دربارهی آن وعدهی آتش داده، گناه کبیره است) و بهجای تمسّک به ظالم، به خدا باید توکّل کنیم.
اصل مسابقه در امر خیر کمک به مردم غزه
دنیا محل مسابقه و سبقت گرفتن مؤمنان برای انجام کار خیر و کسب مغفرت پروردگار است لذا قرآن میفرماید: «سابِقُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُم» (حدید:۲۱). و بهسوی کسب مغرت پروردگارتان سبقت جویید.
جمهوری اسلامی با عنایت به اینکه مردم آن مسلمانند و پسوند اسلامی را دارد و از سوی دیگر توان مقابله نظامی با اسرائیل و آمریکا را با تدبیر رهبری بهدست آورده است وظیفه مقابله با آمریکا را دارد و در این امر نباید از ملت مظلوم یمن ضعیفتر عمل نماید چرا که قدرت او دهها برابر یمن است و باید از این قدرت درست بهره برداری نماید.
اصل عبرتگیری
در پایان دولت دوازدهم که هشت سال مردم را برای مذاکره با آمریکا و به نتیجه رساندن برجام نافرجام و رفع تحریمها معطل کرد و هیچ نتیجهای نداشت، رهبر معظم انقلاب تنها دست آورد دولت را عبرت بیان کردند تا سرمشق دیگران باشد و حرکت آن دولت را پیگیری نکنند که جز خسارت نتیجهای ندارد؛ اگر آن دولت حرف رهبری را گوش میداد و بهجای معطل شدن برای کمک دشمنان ایران، به فکر سرو سامان دادن داخل و مدیریت نحوه بهر بهره داری امکانات بسیار زیاد داخلی و پانزده کشور همسایه میبود آن همه خسارت بر ما وارد نمیشد؛ قرآن در باره خسارت وارد بر مسلمانان در جنگ احد علت عمده را گوش ندادن به کلام پیامبر بیان میدارد و میفرماید: «إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلی أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْراکُمْ فَأَثابَکُمْ غَمًّا بِغَمّ» (آلعمران:۱۵۳) بهخاطر بیاورید هنگامی را که از کوه بالا میرفتید؛ و یا در بیابان پراکنده میشدید؛ و از وحشت، به هیچکس از عقبماندگان نگاه نمیکردید؛ در حالی که پیامبر از پشتسر، شما را صدا میزد. سپس اندوهها را یکی پس از دیگری به شما جزا داد.
اصل ایمان به موضع رهبری و اعتقاد به برکات آن
رهبری معظم انقلاب منبع خیر و برکات فراوان برای دنیا و آخرت مردم و وحدت آنان و حفظ ارزشهای قرآنی است از این رو استعمارگران و دشمنان این ملت تنها او و نهادهای زیر نظر او را هدف مهمترین و بیشترین حملات خود قرار دادهاند و اگر مردم و مسئولین به کلام او گوش دهند امتی نمونه در جهان خواهند شد که نه ظلم به کسی میکنند و نه میتواند به آنان ستم کنند و همان واقعهای که در بعد نظامی و دفاعی کشور افتاده است و در نتیجه هیچ ابرقدرتی جرئت حمله نظامی به ایران را ندارد، در عرصه اقتصادی و فرهنگی و سیاسی نیز رخ خواهد داد؛ لذا نباید تبلیغ کافران و منافقان در مردم تأثیر گزارد و برخی خیال کنند علت مشکلات مقاومت رهبر انقلاب در برابر زیاده خواهیهای و دفاع از مظلومین است که قرآن کسانی را که میگفتند علت مشکلات شخص حضرت موسی است را توبیخ میکند و اشاره میکند که علت مشکلات اعمال خود شماها است و رفع آن در دست خدا است: «وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بموسی و من مَّعَهُ أَلَا إنما طَائِرُهُمْ عِندَ اللَّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُون» (اعراف: ١٣١) و چون گزند و آسیبی به آنان می رسید، به موسی و همراهانش فال بد می زدند; آگاه باشید که [سررشته و] علت شومی و نحوست [که عکس العمل زشتیهای خود آنان است] نزد خداست، ولی بیشترشان نمیدانند.
تذکر: ممکن است با عنایت به مطالب بالا کسی بگوید چرا رهبری معظم انقلاب اجازه مذاکرات غیر مستقیم را به دولت داده است؟ در پاسخ باید گفت چون دولتی که منتخب مردم است اصرار بر مذاکره دارد و از سوی دیگر بخشی از مردم نیز چنین مطالبهای دارند و هنور بی فایده بودن مذاکره با آمریکا برای بسیاری حتی برخی از خواص و مسئولان روشن نشده است رهبری جهت هدایت مردم این بار هم اجازه مذاکره اما غیر مستقیم را دادهاند اما ظاهراً این بار مرحلهای خواهد شد یعنی هر مرحلهای باید اقدام مشترک انجام شود نه آنکه ایران اقدام نماید و آمریکا دست از تحریم برندارد.