رحا مدیا | زینب تختی
در فهم سیاسی رایج، تسخیر زمین از مؤلفههای مهم قدرت بهشمار میرود. نظام سرمایه داری سعی در تسخیر انسان داشت اما اثر لاینفک عمل مؤمنان تسخیر قلوب است. مردم دنیا از دریچهی صبر با زن فلسطینی مواجه شدهاند. صبری که آتش دل او را کلمه کرده و با رجزهای کوتاه تسخیر قلوب را فرماندهی میکند. زن مقاومت، پدیدهای بدیع است. زن فلسطینی اثاره میکند دفینههای عقول بشریت مدرن را. دفینههایی که در پس پرده فردگرایی و خودپرستی زن غربی انباشت شدهاست. برای هرکسی که از دریچه مدرنتیه به دنیا مینگرد، زن فلسطینی ناشناختهاست. زن فلسطینی هویتی وحدت گونه و ریشهدار دارد و در میان هویتهای سیال و متکثر بشر امروزی بهراحتی میتواند علمداری کند. زن فلسطینی میراثدار حقیقی ولایت اجتماعی انسانیت است. او تمامی عناصر حیات و امید بهجای مانده در فطرت بشر امروزی را به چالش میکشد. شاید بتوان قضیه را اینگونه دید که بر مردان جهاد واجب شد و بر زنان حیات… بر زنان ماندن و گفتن از جهاد و مقاومت واجب شد. بر زنان فرض شد که با دست خالی مقاومانه زیستن را به صحنه بیاورند. و مقاومت بدون امید بیمعناست.
هرچه زن مقاومت در تنگنا واقع شود بیشتر امید بر او غلبه میکند. زن فلسطینی بهدنبال یافتن رگههای حیات از دل خاک و خاکستر است. او از علوفه دام هم حتی میتواند حماسه بیافریند. زن فلسطینی ذاتاً مبارز و مقاوم زاده شدهاست. او مقاومت را صرفاً نیاموخته بلکه در خون او جریان دارد. او مقاومت را با شیر به نسلهای پیش رو نوشانیده است. زن فلسطینی از مرگ نمیهراسد بلکه مرگ را به بازیچه میگیرد. از نظر من باشکوهترین سکانس یک سال و نیم اخیر غزه مادری است که بر فراز خرابههای بیمارستان شفا ایستاده، بیمارستانی که دو هفته در محاصره بوده و جز خاکستر و دود تقریباً چیزی از آن باقی نمانده. مادری که بر فراز این خرابهها خطاب به جوانان فریاد میزند: نیتهایتان را تجدید کنید ایمانتان را تجدید کنید تقوایتان را از نو بسازید. غیر از خدا یاری گری وجود ندارد….
زنی که تا محاق تمدن لیبرال را تجربه کرده و گرد جهان چرخیدهاست، در مواجهه با شکوه زن مسلمان فلسطینی به شگفتی آمده و مملو از سؤالات متعدد میشود. استعمار فرهنگی رهاورد نظام سلطه، چتر خود را در تمامی جوامع گستردهاست. زنان عالم خصوصاً زنان غربی در این میان باز تولیدکنندگان بی فرهنگی نظام مدرن بودهاند. زن غربی سالهاست به قبله آمال زنان عالم بودن مینازیدهاست. در این میان طوفانی که نسیمهای آن از ساحات مسجدالاقصی و اخلاص مرابطات آن آغاز گشتهبود، باعث شوکه شدن همه عالم بهخصوص زنان غربی شد. زن فلسطینی سالهاست که بوده و هست و خواهد بود اما غبار نظام سرمایه داری اجازه دیده شدن به او نمیداد و امروزه به برکت خونهای ریخته شده بر پای درختان زیتون چشمان عالم به دریچهای جدید گشوده شدهاست. هویت زن فلسطینی امروز عجین شده با تمامی قرآن و اصالت اسلام. بهگونهای که در یک سال و نیم اخیر گرایش به مطالعه قرآن و فهم اسلام حقیقی از دریچه نگریستن به حیات صبورانه زن مسلمان غزه و فلسطین بهصورت چشمگیری به خصوص در میان زنان غربی، افزایش پیدا کرده است.
فارغ از زنانی که از پس نگاه به زن غزه به اسلام گرویدند، در غرب به ویژه در بین فعالان شبکههای اجتماعی، موجی از گرایش به پوششهای عفیفانه رواج پیدا کرده است؛ اما مهمترین تأثیرگذاری زن فلسطینی نسبت به زن غربی، بیرون آمدن از حصار فردیت و پیوستن به موج حق خواهان دنیاست. این اثر را میتوان در جریان حیات بخشی زن فلسطینی به زنان عالم فهم و جستجو کرد. زن فلسطینی منفعل نبودن در عین مستوری را به زن غربی میآموزد و این موج عظیم حضور زنان در خیابانها و دانشگاههای اروپا و آمریکا تازه مقدمهای است بر شناخت زن پیچیده و مؤثر مقاوم فلسطینی. زن فلسطینی امید را در جهان زنده کرد.