آیت الله محسن اراکی تأکید کرد؛

شهدا؛ تقویت‌کننده حیات اجتماعی

استاد عالی حوزه علمیه قم گفت: شهدا عناصر تقویت کننده حیات اجتماعی هستند. آن فرد و جامعه‌ای که حیات الهی داشته‌باشد چشم دل او باز است. قرآن کریم از زبان این افراد می‌فرماید «وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرضِ رَبَّنَا مَا خَلَقتَ هَٰذَا بَاطِلا»

به گزارش رحا مدیا، آیت الله محسن اراکی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، شب گذشته در یادواره شهدای مدرسه علمیه حقانی با بیان شاخصه‌های برجسته شهدا گفت: قرآن کریم در آیه بیست و سوم سوره احزاب می‌فرماید «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلا»، واژه‌های صدق و صادقین از بزرگ‌ترین مفاهیم قرآنی هستند که باید بیشتر به آنها پرداخته شود. صدق در قران کریم فقط به‌معنای راست‌گویی نیست برخی مفسرین در تفسیر کلمه صادق گفته‌اند: صادق کسی است که «صدق فعله قوله» یعنی رفتار او همان باشد که با زبان آن را می‌گوید. این شخصیتی است که صادق است و در مقابل آن شخصیت کاذب قرار دارد.

وی با اشاره به اینکه در دنیا دو بعد حیات داریم، بیان کرد: همین دو قسم کردن شخصیت به صادق و کاذب مبحث مهمی است که در روان شناسی اسلامی ما از آن بحث می‌کنیم. قرآن کریم همین حیات دنیایی انسان را تبیین می‌کند و می‌فرماید «وَیَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَام» این یک بعد از حیات دنیایی است که انسان با حیوان در آن اشتراک دارد مانند خوردن، آشامیدن، حس درد و هیجان که این بعد حیات دنیایی انسان اجبارا به او داده‌اند و انتخاب در آن جایگاهی ندارد همانند اینکه موتش هم دست او نیست. اما یک بعد دیگری وجود دارد که آن حیات اختیاری است کما اینکه موت آن نیز اختیاری است. قرآن کریم در آیه‌ی بیست و دوم سوره فاطر می‌فرماید «وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَات» و در جای دیگری می‌فرماید «أَوَ مَن کَانَ مَیتا فَأَحیَیَٰهُ» یعنی کفر مانند مرده و ایمان یک موجود زنده است و حیات دارد. در جای دیگر می‌فرماید «وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَٰتَا بَل أَحیَآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون» حیات شهدا از این سنخ حیات است.

نماینده مجلس خبرگان رهبری افزود: جامعه اگر یک رهبر زیسته با این حیات داشته‌ باشد و جامعه به او وابسته باشد از او کسب حیات کرده، زنده و مانا می‌شود. شهدا عناصر تقویت کننده این حیات اجتماعی هستند. آن فرد و جامعه‌ای که حیات الهی داشته‌باشد چشم دل او باز است. قرآن کریم از زبان این افراد می‌فرماید «وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرضِ رَبَّنَا مَا خَلَقتَ هَٰذَا بَٰطِلا» یعنی آیات آفرینش را می‌بینند و به معنا دار بودن جهان و خلقت پی می‌برند؛ اما شما توجه کنید دانشمندانی هم هستند که با آن علمی که دارند به این خلایق و پیچیدگی بدن می‌نگرند؛ اما علت هستی را متوجه نمی‌شوند، زیرا دل‌های آنها به حقایق بینا نیست. قرآن در آیه دیگری می‌فرماید «رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا» و این دل‌های زنده هستند که به فراخوان‌های الهی گوش فرا می‌دهند. در اربعین انسان‌هایی را می‌بینید که در گرما با تحمل سختی‌های سفر با پای پیاده راهی این مسیر می‌شوند. دل این اشخاص بیدار است که این ندا را می‌شنود و پاسخ این فراخوان را می‌دهد. این حیات یک اثر عینی در رفتار انسان دارد که صدق شخصیتی ره‌آورد آن است.

آیت الله اراکی در تشریح عوامل و منشأ دروغ‌گویی اظهار کرد: در کتاب فلسفه جبر و اختیار که نوشته من هست آنجا توضیح دادیم که هر انحرافی که از انسان سر می‌زند منشأ آن دروغی است که به خودش می‌گوید. این حرف ما قرآنی است، آیه بیست و چهار سوره انعام می‌فرماید «انْظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلَیٰ أَنْفُسِهِم» این شخص کار بدی را که می‌خواهد انجام دهد آن را در نزد خودش را زیبا می‌کند و چون هوای نفس او علاقه‌مند به این کار است شروع به توجیه این عمل با وجود علم به‌اشتباه بود می‌کند و به جایی می‌رسد که برای کشتن یک جامعه عمل خود را توجیه می‌کند. این شخصیتی دروغین است. در مقابل این شخصیت‌های دروغین یک شخصیت راستینی وجود دارد. این اشخاص در برابر آیات الهی توجه دارند، می‌شنوند و در آن تفکر می‌کند. تفکر از مهمترین عواملی است که شخص را در دوراهی‌های خیر و شر نجات می‌دهد. صادق‌ترین اشخاص کسی است که در بیان به یگانگی خداوند و رسالت نبی اکرم(ع) اقرار کرده و در عمل به عامل آن است. در تفاسیر وارد شده که آیه «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیْه» در مورد سه شخص وارد شده که افضل آنها جناب امیرالمومنین علی علیه السلام است. ایشان به‌ قول و با فعل خود معنای اتم «صدق» را به ظهور گذاشته‌ است. اینکه می‌گوییم امام صادق علیه السلام یعنی شخصیتی که این جایگاه را دارد.

وی با اشاره به پیمان‌هایی که انسان با خداوند برقرار کرده است، گفت: خداوند متعال از انسان دو پیمان گرفته است؛ یک اطاعت از او و دومین پیمان نصرت خداوند و ولی اوست. «یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَکُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِین» یکی از آیاتی که به این امر اشاره دارد. حال سؤال می‌شود مگر اطاعت بدون نصرت می‌شود؟ بله افرادی که در کربلا با امام معصوم حاضر شدند و اطاعت او را کردند اما قبل از جنگ و روز واقعه از امام اجازه خواستند که به بهانه‌های واهی مهلکه جنگ را ترک کنند و حضرت به آنها اجازه داد. اینها از ایشان اطاعت کردند و ترک جنگ به اجازه ایشان بود اما امام را نصرت نکردند. قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّمَا یَستَذِنُکَ ٱلَّذِینَ لَا یُؤمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلیَومِ ٱلأٓخِرِ وَٱرتَابَت قلوب هم فَهُم فِی ریب هم یَتَرَدَّدُون» اشخاصی که از مهلکه جنگ و نصرت فرستاده خدا می‌گریزند به خدا در حقیقت ایمان ندارند. یا می‌فرماید «وَیَستَذِنُ فَرِیق منهمُ ٱلنَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَورَة وَمَا هِیَ بِعَورَة» به‌جهت بهانه و عدم صدق و ایمان آنها این رفتار از آنها سر می‌زند.

آیت الله اراکی در پایان با اشاره به نقش جامعه در یاری ولی افزود: آیا در زمان حاضر امام زمان(عج) در جنگ هستند یا نیستند؟ در جنگی که بین مستکبرین و مستضعفین عالم وجود دارد آیا امام زمان بی‌طرف است؟ وصیت حضرت امیر به فرزندان خود این بوده که «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» حال فرزند ایشان نیز عامل این بیانات است. پس وظیفه ما در حال حاضر این نیست در طرف حضرت حجت سلام الله علیه در برابر مستکبرین عالم تلاش کنیم و بجنگیم؟ حضرت آیت الله خامنه‌ای حفظه‌الله  امروزه مسیر نصرت ولی را در شرایط سختی که بوده و هست در دست دارد و تبعیت از ایشان همان تبعیت و اطاعات از حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.

گفتنی است، یادواره صد و چهار شهید مدرسه علمیه حقانی به‌مدت سه شب از دوم اردیبهشت ماه همزمان با اقامه نماز مغرب و عشاء در مکان مدرسه برگزار می‌شود که برنامه‌های آن شامل نمایش، نمایشگاه، سخنرانی و مداحی است.

گزارشگر: محمدرضا بابایی

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
شهدا تقویت کننده حیات اجتماعی

لینک کوتاه: