به گزارش رحا مدیا، به مناسبت برگزاری همایش صدمین سالگشت باز تأسیس حوزه علمیه قم، بهروز دلاور در یادداشتی نوشت: رسیدن به تمدن نوین اسلامی، هدف و خط کلانی است که نظام اسلامی به سمت آن حرکت میکند. دراینخصوص اصطلاحات دیگری نیز مطرح میشود. مانند استقرار توحید در جامعه، حاکمیت توحید در سلوک و زندگانی بشر، برخورداری بشر از حیات طیبه، دستیابی به آرمانشهر اسلامی، تعالی همهجانبه انسان در سایه ماده و معنا. همه این تعابیر هر چند به لحاظ معنای لغوی مختصری با هم تفاوت دارند، اما همگی گواه از یک سیر و خط اصلی برای نظام اسلامی است.
رسیدن به تمدن اسلامی خبر از یک واقعیت فیزیکی و ساخت شهری بهتنهایی نیست؛ فراتر از این واقعیت فیزیکی، خبری از شکوفایی عقل بشر، بهرهمندی انسان از همه ظرفیتهای مادی و معنوی عالم آفرینش، برخورداری از عزت، حکمت، آزادی و استقلال، ارتباط عمیق با عالم معنا و غیب، و در نهایت حضور در شاهراه ظهور خورشید ولایت عظمی (عج) است.
پایهگذار این تمدن تاریخی پیامبر اسلام بود. ایشان حرکت فراگیر بشر به سمت توحید و یکتاپرستی و نیز شکوفایی عقل انسان را در پیش روی بشریت گذاشت. در زمانهای که دختران را زندهبهگور میکردند. حتی گاهی زن را دارای هویت انسانی نمیدانستند. جامعهای که آدمکشی، دزدی، ضعیفکشی، هرجومرج جنسی، ابتذالات اخلاقی و دهها درد و بلای دیگر را در خود نهادینه کرده بود. در عصر جاهلیتی که به هیچ روی نمیتوان نام جامعه انسانی را بر روی آن نهاد، حضرت محمد(ص) تمدنی بزرگ و شگفتانگیز را تقدیم بشریت کرد.
امامان معصوم(علیهمالسلام) نیز در ادامه مسیر حرکت پیامبران الهی، همین راه بر فراز و نشیب را ادامه دادهاند. تصورمان از اهلبیت عصمت و طهارت این است که بر بلندای منبر نشستهاند و هر روز مشغول نصیحت و تذکرات اخلاقی بودهاند. درحالیکه فراموش کردهایم که امام(علیهالسلام) برای رسیدن به اهداف بلند توحیدی و تشکیل جامعه اصیل اسلامی درگیر یک مبارزه حاد سیاسی و معرفتی بوده است. امام (علیهالسلام) نمیتواند نسبت به سرنوشت جامعه بیتفاوت باشد. نمیتواند جامعه را به حال خود رها کند. حتی کمتر از یک ثانیه هم بیخیالی نسبت به اهداف توحیدی و الهی را برنمیتابد.
در دوران غیبت کبری نیز به همین منوال رهبران بزرگ شیعه از شیخ مفیدها، شهید اول ها، شهید مدرس ها، آیت الله شاه ابادی ها تا می رسد به امام خمینی که با انقلاب اسلامی عصر جدیدی را در تاریخ رقم زده اند؛ همگی در ادامه مسیر انبیاء و هادیان تاریخ حرکت کرده تا اهداف متعالی الهی در عالم آفرینش تحقق یابد.
به مناسبت سپریشدن یکصد سال از تأسیس حوزه علمیه قم، نیازمند بازخوانی هویت حوزههای علمیه هستیم. پرسشهایی قابل طرح است که میتوان با اساتید و فضلای حوزه در میان گذاشت. رسالت حوزههای علمیه در مواجهه با تمدن غرب و جاهلیت مدرن زمانه ما چیست؟ مسئولیت حوزه در قبال مسأله فلسطین، بهعنوان مسئله اصلی جهان اسلام چیست؟ در بیش از چهار دههای که از انقلاب اسلامی گذشته است، حوزههای علمیه تا چه میزان در پیمایش این خط سیر تاریخی، موفق بوده است؟ با وجود گسترش کمی و کیفی امکانات و ابزارهای گوناگون آموزشی، تبلیغی، رسانهای و… چه تعداد متفکران و حکیمانی همچون پیشینیان خود تربیت کرده است؟ آیا حوزه علمیه آمادگی این را دارد که ده نفر را به عنوان رهبران حکیم آینده انقلاب اسلامی معرفی کند؟ آیا حوزههای علمیه خود را در طراز تمدنسازی و اقامه ارزشهای الهی میبینند؟
این بازخوانی پرسشگرانه، نه جسارت و نه تشویق است. صرفاً آغازی است برای گفتگو، نقادی و طراحی نقشههای کلان برای حرکت به سوی تمدنسازی نوین اسلامی.