به گزارش رحا مدیا، علی صالحی در یادداشتی نوشت: بیانات صریح و راهگشای رهبر معظم انقلاب در مواجهه با تحولات منطقه ای بازتاب دهنده استراتژی هوشمندانه جمهوری اسلامی در قبال پروژه مهار آمریکا و پاسخی قاطع به ابهامات و چالشهای پیچیده در عرصه سیاست داخلی و مناسبات بینالمللی بود. در شرایطی که تهدیدات پوشالی رژیم ترامپ و تلاش مذبوحانه آن برای احیای سیاست نخنمای “ارعاب و اخاذی”بر فضای منطقه سایه افکنده، برخی همچنان چشم امید به دشمن داشته و در سودای زندگی در سایه سازش و امتیازدهیهای نابرابر به سر میبرند. از همین رو، رهبر انقلاب با بازتعریف مجدد ایران اسلامیِ مطلوب و افشای نقاب آمریکا، بر عزت و اقتدار جمهوری اسلامی تأکید نموده و اجازه ندادند که تحت تأثیر جوسازی رسانهای و لفاظی دشمن، ذرهای از اهداف خود منحرف شود.
رفتارهای هنجارشکنانه رئیسجمهورآمریکا در سفر اخیر خود به منطقه، مهر تاییدی بر ماهیت استعماری و رویکرد چپاولگرانه این کشور است که به تعبیر مقام معظم رهبری، مایه سرافکندگی برای گوینده و ملت آمریکا محسوب میشود؛ اما متاسفانه، عدهای با تغافل و تساهل از کنار این واقعیت تلخ عبور میکنند. در این میان، رهنمودهای روشنگرانه سکاندار انقلاب، هشداری کوبنده به جریانی بود که آمریکا را همچون منجی بشریت و یگانه ابر قدرت جهانی تصویر میکرد؛ همان دولتی که اگر از توانایی لازم برخوردار بود، در باتلاق یمن زمینگیر نمیشد و فرار را بر قرار ترجیح نمی داد.
رهبر فرزانه انقلاب در این سخنان، با تحقیر آشکار، پوشالی بودن ابهت رئیسجمهور ایالات متحده را به نمایش گذاشتند و فرمودند: «بعضی از این حرفهایی که در این سفر رئیسجمهور آمریکا به منطقه مطرح شد، لایق جواب دادن نیست اصلاً.» ایشان همچنین، نیات فریبکارانه و ادعاهای دروغینِ او درباره استفاده از قدرت برای صلح در منطقه را افشا نمودند. این در حالی است که نقش ایالات متحده در جنگ افروزی و حمایت از رژیم صهیونیستی بر همگان آشکار است.
متاسفانه، در بحبوحه حملات وحشیانه رژیم اشغالگر قدس علیه مردم بیدفاع غزه، عدهای مغرضانه تلاش میکنند تا با بیاعتنایی از این جنایات جنگی عبور کرده و القا کنند که جایگاه راهبردی ایران و محور مقاومت تضعیف شده است. در چنین شرایطی، تبیین چهره واقعی دولت ایالات متحده برای افکار عمومی منطقه و جهان، از اهمیت مضاعفی برخوردار است.
در این کارزار شناختی، عدهای سطحینگرانه به وعدههای فریبنده دشمن اعتماد کرده و تصور میکنند که از طریق مذاکره، کشور به مدینه فاضله تبدیل خواهد شد؛ غافل از اینکه نظام سلطه، نوکران سرسپرده میخواهد. در این میان، دژ تسخیرناپذیر ولایت فقیه، با این انحرافات و کجرویها مقابله میکند و با تحلیلهای دقیق و هشدارهای بهموقع، ملت را از توطئههای پیچیده دشمنان آگاه میسازد. بنابراین، بدون شناخت ماهیت استکباری ایالات متحده، نمیتوان تحولات جاری منطقه را به درستی فهمید.
استراتژی کلان آمریکا، استیلا بر کشورهای منطقه است. این کشور که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ایران اخراج شد، همچنان به سیاست خصمانه علیه ملت ایران ادامه میدهد و در صدد تغییر تاکتیکهای مقابله با نظام جمهوری اسلامی است. در واقع، آمریکا در صدد براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی است؛ هدفی که با وجود رهبری بصیر و ملت هوشیار، هرگز تحقق نخواهد یافت. اگر آمریکا از توانایی لازم برخوردار بود، با توسل به گزینه نظامی کار نظام را یکسره میکرد، اما به لطف الهی، نظام جمهوری اسلامی به چنان اقتداری دست یافته که فکر تجاوز نظامی و تبعات فاجعهبار آن، دشمن را به وحشت انداخته است. از این رو، جمهوری اسلامی ایران، با درک عمیق از ماهیت استکباری دشمن، هرگز در برابر تاکتیکهای نرم و فریبنده آن سر تسلیم فرود نخواهد آورد. اساساً، اختلاف ایران و آمریکا، فراتر از مسائل سیاسی و اقتصادی، ریشه در تضاد مبنایی و اعتقادی دارد. ایالات متحده، موجودیت و اقتدار ایران را برنمیتابد و خواهان ایرانی است که مطیع محض اوامرش باشد. اما ایران، با اتکا به استقلال و عزت ملی خود، نه تنها در برابر این الگوهای تحمیلی مقاومت میکند، بلکه به مقابله با ساختار نظام سلطه نیز برمیخیزد.
سوال اینجاست که قرار است ایران از چه اصولی کوتاه بیاید؟ دشمن، مذاکره را به معنای تسلیم کامل تفسیر میکند و پیش از هرگونه گفتگویی، شروطی غیرمنطقی را مطرح میسازد؛ از جمله، دست کشیدن ایران از حمایت از محور مقاومت. رهبری معظم انقلاب، قاطعانه انگاره جعلی نیابتی بودن گروههای مقاومت را رد کرد.
هنگامی که دشمن از این حربه نیز مأیوس شد، شروط دیگری همچون عقبنشینی از برنامه موشکی بالستیک را به عنوان پیششرط مذاکرات مطرح کرد؛ اما جمهوری اسلامی ایران، با صراحت، مذاکره بر سر توانمندیهای دفاعی خود را خط قرمز دانست.
با این وجود، جمهوری اسلامی از موضع قدرت، مذاکره را صرفاً در چارچوب موضوع هستهای میپذیرد؛ رویکردی که بر اصل امتیاز در برابر امتیاز استوار است. بدین معنا که رفع تحریمها در قبال کاهش سطح غنیسازی هستهای صورت میگیرد. بنابراین، تلاش آمریکا برای به صفر رساندن غنیسازی هستهای از سوی جمهوری اسلامی ایران، قاطعانه مردود است.
واقعیت آن است که دشمن، از مذاکره به عنوان ابزاری برای مهار جمهوری اسلامی و خسته کردن ملت ایران استفاده میکند. آنها نمیتوانند پیشرفت و اقتدار ایران را تحمل کنند و از این رو، در تلاشند تا با ایجاد محدودیت در فعالیتهای هستهای، سرعت پیشرفت ایران را کاهش دهند. بر همین اساس، ادعای واهی دشمن مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای، ترفندی برای فریب افکار عمومی بوده و مذاکرات، صرفاً یکی از ابزارهای مهار آمریکا، در کنار تهدید، تطمیع و تحریم است. از همین رو، نباید از تناقض میان گفتار و رفتار آمریکا تعجب کرد. اعمال تحریمهای پیدرپی در حین مذاکرات، گواهی بر این مدعاست که ما در یک نبرد تمامعیار قرار داریم. در این شرایط، تمامی توجه ما باید معطوف به بیانات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب باشد. رهبری معظم انقلاب، پس از سیلی سخت به سخنان پوچ ترامپ و افشای چهره ریاکارانه او، ایران اسلامیِ مطلوب را این چنین ترسیم نمودند: «ایران، ایرانِ سی سال قبل و چهل سال قبل و پنجاه سال قبل نیست. امروز به توفیق الهی، به فضل الهی، به کوری چشم دشمنان، به رغم اَنف دیگران، ایران پیشرفت کرده است و چندین برابر این باز هم انشاءاللّه پیشرفت خواهد کرد، و این را همه خواهند دید؛ جوانهای ما، به بهترین وجهی، این را خواهند دید و انشاءاللّه در ساخت ایران اسلامیِ مطلوب همه همکاری خواهند کرد.»