یادداشت؛

چرا برخی از وحدت درون‌انقلابی واهمه دارند؟

واقعیت آن است که برخی از جریانات، چه از جنس متجددینی که دل‌بسته الگوهای غربی‌اند و چه از جنس متحجرینی که در گذشته متوقف شده‌اند، نمی‌خواهند دایره انقلاب گسترش یابد. چرا که این گسترش، یعنی ورود نیروهای تازه، افکار نو، زبان نو و حتی ساختارهای تازه‌ای از مشارکت. و این دقیقاً همان چیزی است که انحصارطلبان از آن می‌ترسند.

رحا مدیا | علی حیدری

یکی از پرسش‌های اساسی در فضای فکری و سیاسی کشور آن است که چرا گاه، صداهایی که می‌کوشند دایره انقلاب را گسترش دهند و فهمی نو از ارزش‌ها و آرمان‌ها ارائه دهند، همزمان از چند سو مورد هجمه قرار می‌گیرند؟ این واکنش‌ها فقط از سوی جریان‌های معارض بیرونی نیست، بلکه گاه از درون بدنه انقلاب و حتی از کسانی است که خود را وفادار به اصول اولیه معرفی می‌کنند.

واقعیت آن است که برخی از جریانات، چه از جنس متجددینی که دل‌بسته الگوهای غربی‌اند و چه از جنس متحجرینی که در گذشته متوقف شده‌اند، نمی‌خواهند دایره انقلاب گسترش یابد. چرا که این گسترش، یعنی ورود نیروهای تازه، افکار نو، زبان نو و حتی ساختارهای تازه‌ای از مشارکت. و این دقیقاً همان چیزی است که انحصارطلبان از آن می‌ترسند.

متحجرین در پی آنند که انقلاب را در ظواهر سنتی محدود کنند؛ آن‌ها از طرح مفاهیم نو یا پیوند میان عقلانیت و دین احساس خطر می‌کنند، چون می‌دانند این مسیر، قدرت و مرجعیت فکری آن‌ها را به چالش می‌کشد. آنان نه با تحول‌خواهی همراه‌اند، نه با تعقل در دین، و نه با شفافیت در عملکرد.

از سوی دیگر، برخی از عدالت‌خواهان نیز که در مقطعی با نیت‌های پاک وارد میدان شدند، در عمل از فضای گفت‌وگوی فکری و رویکردهای تحلیلی فاصله گرفتند. به جای عمق‌یابی در مفاهیم و مبارزه با ریشه‌های ظلم، درگیر دعواهای سطحی و تقابل‌های شعاری شدند. گاه آنچنان که باید خود را در نسبت با منظومه انقلاب بازتعریف نکردند و به جای نقد عالمانه، به واکنش‌های تند و قضاوت‌های زودرس روی آوردند.

وحدت در جامعه، وقتی معنا دارد که تنوع در آن پذیرفته شود. هر گاه دایره انقلاب تنگ‌تر تعریف شده، وحدت نیز شکننده‌تر شده است. وقتی فقط عده‌ای خاص مجاز به سخن گفتن، تحلیل کردن یا حتی دفاع از انقلاب باشند، خود انقلاب به تدریج از درون تهی می‌شود.

اگر امروز صدایی برخاسته از متن دین و همراه با منطق عقلانی، می‌کوشد تا با ادبیاتی نو، راه‌های بسته را باز کند، باید به عنوان فرصتی برای نجات گفتمان انقلاب از تحجر و سطحی‌نگری تلقی شود، نه تهدید. این صدای سوم، نه در پی تخریب گذشته است، نه در دام التقاط، بلکه در پی احیای روح اولیه انقلاب است؛ روحی که می‌خواست دین و عدالت و عقلانیت را در کنار هم بنشاند.

نمونه‌ای روشن از این مسأله را می‌توان پس از پایان جنگ ۱۲ روزه تحمیلی با صهیونیسم دید؛ جایی که نوعی اتحاد اجتماعی و سیاسی حول گفتمان مقاومت و عزت ملی شکل گرفت. اما درست در همین نقطه، برخی احساس خطر کردند؛ چرا که وحدت، مانع پیشبرد منافع آنان است. آن‌ها در فضای اختلاف و تفرقه، و در محدودسازی دایره انقلاب بهره‌مند می‌شوند. بنابراین با تحلیل‌های ظاهراً متفاوت، اما با هدفی واحد، به‌دنبال ایجاد شکاف در جامعه‌اند و آرامش و همدلی را تهدید می‌کنند.

ما امروز بیش از هر زمان، به بازسازی اعتماد اجتماعی، تعمیق فکر انقلابی، و شکستن قالب‌های محدودکننده نیاز داریم. شرط تحقق این اهداف، عبور از فضای انحصارطلبانه‌ای است که وحدت را فدای قدرت، و انقلاب را قربانی تنگ‌نظری می‌کند.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
چرا برخی از وحدت درون‌انقلابی واهمه دارند؟

لینک کوتاه: