یادداشت؛

مرگ بر آمریکا؛ عقلانیتی استراتژیک در بستر الهیات مقاومت

تحلیل شعار «مرگ بر آمریکا» را باید ذیل منظومه «ولایت و برائت» در فقه سیاسی شیعه فهم کرد؛ همان منطقی که لعن بر یزید و بنی‌امیه را نه تنها جایز، بلکه واجب سیاسی و هویتی می‌داند. در عصر حاضر، تطبیق این سنت بر مصادیق معاصر ظلم، از جمله سران رژیم ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، بر اساس همان دستگاه فکری صورت می‌گیرد.

رحا مدیا | علی صالحی

شعار محوری «مرگ بر آمریکا» که در چارچوب گفتمان مقاومت اسلامی شکل گرفته، نه یک واکنش هیجانی یا صرفاً ژست سیاسی، بلکه برآمده از بنیان‌های معرفتی، الهیاتی و فقهی است که عمق آن را باید در تلاقی سنت قرآنی، عقلانیت سیاسی و تجربه تاریخی سلطه‌ستیزی جست‌وجو کرد. این شعار، نوعی اعلان موضع راهبردی در برابر نظم بین‌المللی سلطه‌محور و ساختارهای فراملی استکبار جهانی است؛ ساختارهایی که تجلی بیرونی آن‌ها را در هژمونی ایالات متحده آمریکا می‌توان مشاهده کرد.

در هندسه معرفتی اسلام، مفاهیمی چون «لعن»، «برائت» و «تبری» نه صرفاً عناصر فرهنگی یا شعاری، بلکه مؤلفه‌هایی بنیادین در سیاست‌ورزی توحیدی و الگویی از کنش‌گری تمدنی هستند. قرآن کریم با تأکید بر طرد ظالمان، فرموده است: «إِلَّا لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» (هود: ۱۸)، که دلالت بر موضع‌گیری فرازمانی الهی علیه ظلم و طغیان دارد.

این اصل قرآنی، به‌مثابه نرم‌افزار مقاومت، هم در سیاست فردی و هم در سطح نظام سیاسی قابل پیاده‌سازی است. تحلیل شعار «مرگ بر آمریکا» را باید ذیل منظومه «ولایت و برائت» در فقه سیاسی شیعه فهم کرد؛ همان منطقی که لعن بر یزید و بنی‌امیه را نه تنها جایز، بلکه واجب سیاسی و هویتی می‌داند. در عصر حاضر، تطبیق این سنت بر مصادیق معاصر ظلم، از جمله سران رژیم ایالات متحده و رژیم صهیونیستی، بر اساس همان دستگاه فکری صورت می‌گیرد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (مدظله العالی)، در بیانات متعدد، این شعار را صرفاً یک کنش سیاسی تلقی نمی‌کنند بلکه آن را دارای عقبه‌ای معرفتی، الهیاتی و راهبردی معرفی می‌کنند. ایشان تصریح می‌کنند: «مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر سلطه‌گری، مرگ بر تجاوزگری، مرگ بر دست‌درازی به حقوق ملت‌ها» (۱۹ دی ۱۴۰۰).

از این منظر، شعار «مرگ بر آمریکا» ناظر به مخالفت با پروژه امپریالیسم فراملی است نه دشمنی با یک ملت خاص. در بیانی دیگر، برای رفع هرگونه شبهه و تقلیل‌گرایی، معظم‌له تأکید می‌کنند: «مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر ترامپ و جان بولتون و پمپئو؛ مرگ بر اینها یعنی مرگ بر سردمداران» (۱۹ بهمن ۱۳۹۷).

این موضع‌گیری، به‌مثابه یک دکترین شفاف، مرز میان مردم و نظام سلطه را مشخص و از هرگونه قرائت عوامانه از این شعار جلوگیری می‌کند. نکته ژرف‌تر آن است که معظم‌له در تعبیر بدیعی، این شعار را معادل استعاذه قرآنی معرفی می‌کنند: «شعار مرگ بر آمریکا، مثل همان أعوذ بالله من الشیطان الرجیم است؛ تا ملت فراموش نکند که سلطه‌گران همیشه در کمین‌اند» (۲۴ اسفند ۱۳۸۳).

این تفسیر، بُعد معنوی و باطنی شعار را برجسته کرده و آن را در امتداد سنت قرآنی «استعاذه» قرار می‌دهد؛ استعاذه‌ای که به تعبیر قرآن، سنگر معنوی مؤمن در برابر شبکه‌های فتنه، فریب و استضعاف است.  بر این اساس، باید گفت «مرگ بر آمریکا» نه تنها کنش نمادین یک امت در برابر قدرت نامشروع و اشغالگر است، بلکه بخشی از گفتمان دفاعی و بازدارندگی نرم در برابر نظم جهانی ناعادلانه محسوب می‌شود.

در واقع، این شعار را می‌توان یکی از ارکان «امنیت‌سازی گفتمانی» در مدل مقاومت دانست. معظم‌له همچنین در سخنرانی ۱۲ آبان ۱۳۹۵، عقلانیت این شعار را برجسته کرده و فرمودند: «شعار ضد آمریکایی از روی منطق است؛ متکی به پشتوانه عقلانی و فکری است». این نگاه، شعار را از دام احساس‌گرایی و واکنش‌های لحظه‌ای بیرون می‌کشد و آن را در قالب یک کنش‌گری راهبردی و مبتنی بر شناخت ساختار قدرت قرار می‌دهد.

در پایان باید تأکید کرد که شعار «مرگ بر آمریکا» در منظومه فقه سیاسی و الهیات مقاومت، نه‌تنها مشروع بلکه یک ضرورت تمدنی است. این شعار، نماد «استمرار عاشورا» و تبلور «توحید عملی» در سپهر سیاست بین‌الملل است. همان‌گونه که در زیارت عاشورا، لعن و برائت نسبت به دشمنان حق، وجهی محوری دارد، در زمانه‌ی ما نیز «شعار مرگ بر آمریکا» تجلی تئوریزه‌شده همان سنت دیرپای ظلم‌ستیزی است.

علی صالحی در رحا

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها