یک پژوهشگر اجتماعی بیان کرد:

نسل زد کشور با کسی علیه ایران همراه نمی‌شود

این پژوهشگر اجتماعی گفت: هرچند من با جنگ به شدت مخالفم ولی بسیار خوشحالم و افتخار می‌کنم توان دفاعی کشورم به گونه‌ای باشد که نشانه‌های پشیمانی را در پیشانی دشمن ببینم. آنها محاسباتشان در مورد توان نظامی ایران اشتباه بود و آنها با این تهاجم فقط خودشان را رسواتر کردند.

به گزارش رحا مدیا، اقدام متجاوزان علیه ایران، بار دیگر میلیون‌ها ایرانی را حول مفهوم وطن همدل و همصدا ساخته است. درباره ابعاد برانگیختگی و ویژگی‌های ملی علیه تهدیداتی که متوجه تمامیت سرزمینی ایران شده، با «اردشیر گراوند» پژوهشگر اجتماعی و رئیس پیشین مرکز رصد امور اجتماعی وزارت کشور گفت‌وگویی داشته که مشروح آن را می‌خوانید.

* تجاوزگری رژیم صهیونیستی با حمایت بی‌دریغ آمریکا که به ورود مستقیم این کشور به جنگ همراه شد، باعث شکل‌گیری این تصویر شد که دشمنان ایران با برداشتی که از مجموعه تحولات داشته‌اند، برای نابودی کشور ما به یک جمع‌بندی کلی رسیده‌اند. نظر شما در این باره چیست؟

بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی در مورد تهاجم اسرائیل واکنش نشان می‌دهند و سر کلیت و اصلیت ایران می‌مانند، گویی در برابر تهاجم خارجی، اختلافاتشان با نظام را به فراموشی می‌سپارند.

محاسبات آمریکا و اسرائیل از ویژگی‌های فرهنگی-اجتماعی ایران، محاسبات غلطی است. ایران هنوز نسلی را که در آن همیت زنده است، درون خود دارد؛ نسلی که اگر چه باسواد و تحصیل‌کرده هستند، ولی هنوز هم روحیات نهادینه تاریخی و تمدنی درون آنها زنده است.

لر، ترک، عرب، خراسانی، سیستان و بلوچستانی، بیرجندی و اهل هر کجا باشیم، همچنان عصبیت و همیت درون ما نهادینه شده و زنده است. ما ابتدا تحت تربیت آن مفاهیم تمدنی بودیم و بعد تحت تربیت نظام آموزشی قرار گرفته‌ایم؛ بنابراین ما همچنان همان مردم با اصالت هستیم.

عدم سیطره بر جامعه ایران بخاطر وجود بن‌مایه‌های تمدنی در ایرانیان

غربی‌ها فکر می‌کنند، چون ما با مفاهیم و سازوکار‌هایی مانند دموکراسی، دموکرات بودن، صندوق رای، جهان وطنی و… زندگی می‌کنیم، پس آنها می‌توانند در این کشور نحله‌های متفاوتی را پیدا کنند و از طریق این نحله‌ها در ایران نفوذ کنند.

به نظر من با وجود بن‌مایه‌های تاریخی که در وجود همه ما نهادینه شده است، اساسا سیطره بر این جامعه امکان ندارد، چرا که چنین مردمی در یک چشم به هم زدن، اختلافات داخل خانواده را کنار می‌گذارند و دوباره در برابر یک عنصر بیرونی متحد می‌شوند.

* اما اختلافات در جامعه چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد یا به کلی نادیده گرفت.

ببینید، به رغم وجود بزرگ‌ترین اختلافات بین دگراندیشان ایران از چپ و راست گرفته تا بقیه، این جریان‌ها در نهایت به تجاوز خارجی واکنش نشان می‌دهند؛ همه به جز جمعیت بسیار اندکی که آنها هم عموما کسانی هستند که فکر می‌کنم بخاطر معیشت در دام اسرائیل و غرب افتاده‌اند وگرنه هرکس که دارای فکر و اندیشه و همیت و قومیت باشد، در این دام نمی‌افتد.

نکته دوم اینکه ایران مانند عراق، اردن، لبنان و بسیاری از کشور‌های دیگر در جهان، کشور نوپایی نیست. ایران، هزاران سال قدمت دارد. پنج هزار سال است که ایران به رغم بسط و قبض‌ها، همین شکل و شمایل خود را حفظ کرده است.

این نقشه، این شکل و شمایل از ایران در وجود و روان تمام ایرانیان در سراسر جهان ثبت شده است و هیچ ایرانی از این ایران عقب نمی‌نشیند. الان واکنش ایرانیان در سراسر جهان از کریستین امانپور گرفته تا کسانی که با جمهوری اسلامی عناد جدی دارند، واکنش‌شان برای این هیبت و این ویژگی و این تاریخ و تمدن است.

نسل زد و واکنش شدید آنها به تجاوزات آمریکا و اسرائیل

به عنوان نمونه شما ببینید بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی در مورد تهاجم اسرائیل واکنش نشان می‌دهند و سر کلیت و اصلیت ایران می‌مانند، گویی در برابر تهاجم خارجی، اختلافاتشان با نظام را به فراموشی می‌سپارند.

بسیاری از ایرانی‌ها در سراسر دنیا نمی‌توانند تجاوز به ایران را هضم و درک کنند. شما ببینید عمر بسیاری از ایرانیان از عمر اسرائیل بیشتر است.

نسل جدید نسلی است که ممکن است دشمن به آنها امید بسیاری بسته باشد، ولی نسل زد با هیچ جای دنیا میانه‌ای ندارد. به این معنا که آزادی را به قیمت نبود ایران نمی‌خواهد و با کسی علیه ایران همراه نمی‌شود.

*شما به نهادینگی روحیاتی در نسل‌های میانسال اشاره کردید. در مورد جوانان چطور؟ آنها که در فضایی متفاوت رشد یافته‌اند.

حتی نسل زد ما هم به تجاوز اسرائیل واکنش‌های شدید نشان می‌دهند؛ واکنش‌هایی که حیرت‌انگیز است. جوانان زیر ۲۰ سال و حتی کوچک‌تر از آنها هم به طور جدی تجاوز اسرائیل را محکوم می‌کنند. پس اینطور نیست که شما فکر کنید نسل‌های جدید نسبت به ایران همیتی نداشته باشند.

حتی در اعتراضاتی که طی ۱۰ تا ۲۰ سال اخیر رخ داده، مردم حول محور کلیت ایران اتحاد خود را حفظ کرده‌اند. شعار «جانم فدای ایران» به ویژه میان نسل زد، این گزاره را اثبات می‌کند.

حتی تنش‌های سال‌های اخیر میان مردم و حاکمیت، ملت را درمورد «ایران» مقاوم‌تر کرده است. در همه این سال‌ها کلیت ایران برای مردم مهم بوده که از حکومت می‌خواستند تمام فکر و ذکر خود را روی ایران متمرکز کند و تمام درآمد ملی را خرج کشور خودمان کند.

حتی در اعتراضات سال‌های اخیر با نقش‌آفرینی نسل زد، معلوم بود که این نسل، نه خودشان، بلکه ایران را محور قرار داده‌اند. این مسأله از آنجا اهمیت دارد که نسل جدید نسلی است که ممکن است دشمن به آنها امید بسیاری بسته باشد. ولی نسل زد با هیچ جای دنیا میانه‌ای ندارد. به این معنا که آزادی را به قیمت نبود ایران نمی‌خواهد و با کسی علیه ایران همراه نمی‌شود.

* پس روی چه حسابی رسانه‌ها و دستگاه‌های جنگ روانی دشمن روی طبل گزاره‌هایی، چون بروز آشوب، گذار به سمت دموکراسی و آزادی و… یا تجزبه ایران می‌کوبند؟

محاسبات رژیم صهیونیستی درمورد توان نظامی و نیروی انسانی ایران هم نادرست و غیردقیق بود. آنها فکر نمی‌کردند طی تجاوز ناجوانمردانه‌ای که یک شبه چندین فرمانده ایران را به شهادت برسانند و چند روز کشور را در محاق قرار بدهند، ایران بتواند به این زودی خودش را پیدا کند. این مسأله نشان داد هر چقدر فرماندهان این کشور کشته شوند، باز در این ملت مردانی هستند که بتوانند کار آنها را حتی با کیفیت بالاتر انجام بدهند.

من به توان دفاعی کشورم که دشمن پشیمان کن هست، افتخار می‌کنم

هرچند من با جنگ به شدت مخالفم و میانه‌ای با هیچ جنگی ندارم، ولی بسیار خوشحالم و افتخار می‌کنم توان دفاعی کشورم به گونه‌ای باشد که نشانه‌های پشیمانی را در پیشانی دشمن ببینم. آنها محاسباتشان در مورد توان نظامی ایران اشتباه بود و فکر می‌کردند با چند روز بمباران می‌توان کاری را پیش ببرند، ولی اینگونه نشد. آنها با این تهاجم فقط خودشان را رسواتر کردند، چون مشخص شد که توان نظامی ما بسیار بالا است.

این روز‌ها بسیار کم افرادی را دیدم که فکر می‌کنند ورود بیگانه به کشور می‌تواند برای این کشور آزادی به دنبال بیاورد. هر کس که آزادی عاریتی توسط بیگانه را آرزو کند، مستحق اسارت است. آزادی را ملت باید خودشان به تدریج تمرین کند و در گفتمان با حکومت آن را به دست آورند. توسعه را ملت باید به صورت درون‌ساز به دست آورند و اگر این کار را نکنند، مستحق بیچارگی و وابستگی هستند.

با توجه به آن بن‌مایه‌ها که در وجود همه ما نهادینه شده است، اساسا سیطره خارجی بر این جامعه امکان ندارد، چرا که چنین مردمی در یک چشم به هم زدن، اختلافات داخل خانواده را کنار می‌گذارند و در برابر یک عنصر بیرونی متحد می‌شوند.

دوران حکومت عاریتی به این کشور گذشته است

افراد بسیار کمی وجود دارند که منتظرند اسرائیل و آمریکا یک آدم عاریتی را آورده و در این کشور مستقر کنند و اساسا دوران وارد کردن حکومت عاریتی به این کشور هم گذشته است. نیم قرن ملت تمرین کردند که حکومت را خودشان مستقر کنند. ملت خودشان باید حکومت جمهوری اسلامی را اصلاح کنند. کسی نمی‌تواند آرزوی حکومت عاریتی را در این کشور محقق شده ببیند و باید چنین آرزویی را به گور ببرد.

یکی از بزرگترین نعمت‌هایی که در این حادثه پیش آمد و همه باید از آن عبرت بگیرند، این بود که تمام کسانی که حتی با جمهوری اسلامی عناد ویژه داشتند، در این روز پشت ایران و حکومت جمهوری اسلامی ماندند. جمهوری اسلامی باید بداند که اینها مدل دیگری فکر می‌کنند، ولی آن تصور که بخشی از جمهوری اسلامی از اینها به عنوان «وطن فروش» یا «خودفروش» داشت هم درست نیست و باید مورد بازاندیشی قرار گیرد.

جمهوری اسلامی باید هوای فرزندان خودش که در این سخت‌ترین برهه پشت ایران و جمهوری اسلامی ایستادند، داشته باشد و آنها را به عنوان سرمایه‌های اقتصادی اجتماعی سیاسی و فرهنگی کشور به حساب بیاورد.

جمهوری اسلامی باید روی فرزندان معترضش به رغم نقد‌هایی که به جمهوری اسلامی ایران داشته‌اند، به عنوان سرمایه‌هایش حساب کند. نظام باید اینها را به عنوان عزت این ملت حساب کند که در عین حال منتقدش هستند و در عین انتقاداتشان همچنان پشتیبان این فرهنگ و این کشور هستند. / ایرنا

یادداشت نویسندگان رسانه رحامدیا در وصف انسجام ملی را در این صفحه بخوانید.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها