رحا مدیا | موسی آقایاری
در منظومه فکری رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، ایران یک مفهوم صرفاً جغرافیایی یا سیاسی نیست، بلکه موجودیتی زنده، تاریخی، معنوی و تمدنی است. ملت ایران، حامل پرچمی بزرگتر از مرزهاست؛ پرچم مأموریت الهی در جهانی آشفته از بیعدالتی و بیهویتی. از این منظر، هر نشانهای از توجه رهبر انقلاب به نمادهای هویتی ملی، باید به دقت فهم و تحلیل شود. یکی از برجستهترین این نشانهها، توصیه ایشان به خواندن سرود «ای ایران» توسط حاج محمود کریمی در شب عاشورای 1404 درست چند روز پس از جنگ ترکیبی و سخت ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی بود.
در آن شب حماسی و حسینی، در اوج عزاداری و اشک، در حالیکه صلابت ایران اسلامی در برابر هجمههای رسانهای، خرابکاریها، تهدیدهای نظامی و فشارهای سیاسی مورد حمله قرار گرفته بود، رهبر انقلاب با آرامشی شگفتانگیز، با نگاهی نافذ و لبخندی پدرانه، از مداح اهل بیت میخواهند که «ای ایران» را بخواند. این خواسته ساده، در واقع یک بیانیه فرهنگی و هویتی عمیق است؛ بیانیهای که در آن عاشورا و ایران، ایمان و هویت، ولایت و وطن، در هم گره میخورند.
توصیه به خواندن این سرود، یک پیام چند لایه داشت. نخست آنکه ایران در نگاه رهبری، هم میراثی پرافتخار است و هم مأموریتی جهانی. ایران در این منظومه فکری، خاستگاه قیامهای الهی، پایگاه تمدن اسلامی، و طلایهدار ظهور و عدالت جهانی است. این ایران، صرفاً نه خاک، که خون و روح و ایمان است؛ ایرانی که بر محور اسلام، اهل بیت، انتظار، و مجاهدت بنا شده است.
در سالهای گذشته، برخی جریانات موسوم به ملیگرا، تلاش کردهاند با نگاهی سطحی و جداییافکن، چنین القا کنند که رهبران انقلاب اسلامی، به ایران اهمیت کافی نمیدهند و آن را فدای مفاهیمی فراملی چون امت اسلامی میکنند. این در حالی است که خود رهبر انقلاب، بارها با صراحت و عمق، از ایران با عنوان ملتی عزیز، سرزمینی مقدس، و تمدنی افتخارآفرین یاد کردهاند. برای ایشان، ایران همان ظرف بزرگ رسالت اسلامی در عصر حاضر است؛ همان سرزمینی که حسینبنعلی در آن زنده است، فاطمیون در آن رشد یافتهاند، و از آن، مهدی موعود را یاری خواهند کرد.
سرود «ای ایران»، صرفاً یک قطعه هنری نیست، بلکه تجلی یک نگاه راهبردی است؛ نگاهی که به جوانان نسل نو میگوید، شما باید میراثدار این خاک باشید، با صدای رسا، با ایمان، با غرور. تأیید این سرود از سوی رهبری، تأیید مسیری است که از ریشههای کهن عبور میکند، از عاشورا میگذرد، و به تمدن آینده ختم میشود. در این سرود، واژهها، حامل ایماناند. وقتی گفته میشود «ای ایران…»، در واقع گفته میشود من به عهدی با این خاک بستهام؛ عهدی که فراتر از قومیت و نژاد، در بستر مسئولیت الهی قرار دارد.
رهبر انقلاب، در سالهای اخیر، توجه ویژهای به هنر بهویژه سرود داشتهاند. ایشان سرود را ابزار احیای هویت و تقویت همبستگی ملی میدانند. در دوران تهاجم ترکیبی و جنگ رسانهای، سرودهای هویتساز همچون سنگرهای فرهنگی عمل میکنند. ای ایران، نه تنها دشمن را خلع سلاح روانی کرد، بلکه در دلهای نوجوانان و جوانان، شعلهای از غرور و مسئولیت روشن کرد. همین معنا، رهبر انقلاب را بر آن داشت تا در شب عاشورا، با آن همه عظمت تاریخی، جایی برای خواندن این سرود بگشایند.
از این زاویه، میتوان گفت علاقه رهبر انقلاب به ایران، نه یک حس عاطفی صرف، بلکه علاقهای مسئولانه، تمدنی و آیندهساز است. ایشان ایران را عزیز میدارند، چون پایگاه تحقق اهداف الهی در دوران معاصر است؛ چون ایران اسلامی، در برابر سلطه ایستاده، علم را با ایمان آمیخته، و کمر به ساخت تمدن نوین اسلامی بسته است.
ملیگرایی سطحی و جدا از ایمان، نگاهی است قبیلهگرا، بیریشه و بیافق. اما نگاه رهبر انقلاب به ایران، نگاهی متعهد، ژرف، و سرشار از ایمان و امید است. این نگاه است که از سرود «ای ایران»، سندی میسازد بر افتخار یک ملت و رسالت یک امت.
سرود ای ایران، ندای ایمان و امید است، پیوند گذشته و آینده، خون و غیرت، علم و حماسه. و اینک، در پرتو نگاه حکیمانه ولی فقیه، این سرود نه تنها بر لبان مداحان، که در دلها جاری است؛ دلهایی که باور دارند ایران، نه در سایه بیگانه که در پرتو ولایت، قلهها را فتح خواهد کرد.