به گزارش رحا مدیا، مریم منصوری در نخستین هماندیشی راهبردها و راهکارهای حفظ و افزایش سرمایه اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران بعد از جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی که از سوی گروه آموزشی، فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با مشارکت انجمن مطالعات اجتماعی حوزه برگزار شد، اظهار داشت: در اینجا میخواهیم پیرامون مقاومت بهعنوان کلان طرح هویتی و نقش آن در بالندگی سرمایههای اجتماعی در مقابل مقاومت به مثابه یک پارادایم بحث کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد افزود: پیش از آنکه رو به آینده بحث کنم، فهم تاریخی دقیق و عمیق میتواند به ما کمک کند که چه صورتبندی وجود داشتهباشد تا به آینده برسیم؛ یعنی فرآیند باید نگریسته شود تا بفهمیم در چه نقطهای ایستادهایم و در آینده با کدام راهبردها و راهکارها پیش رویم.
ایده مقاومت به مثابه یک شرایط تاریخی باید نگریسته شود
وی تصریحکرد: ایده مقاومت به مثابه یک شرایط تاریخی باید نگریسته شود تا بینیم در آینده در چه مسیری باید گام بگذاریم و رویکرد مقاومتی اساساً در چه وضعیت فکری و تاریخی به وجود آمده است.
منصوری بیان کرد: ایده مقاومت در جریان غرب ابتدا در لایه فکری علیه متافیزیک غربی و تصور اینکه اساساً خود تجدد دارای لایههای سرکوب گرایانه و یک نظمی است که سرمایه سالاری در آن است در غرب ایجاد شد و علیه نظم سرکوب گرایانه مدرن و تجدد شکل گرفت.
وی عنوان کرد: متفکران قرن بیستم در علوم انسانی و علوم اجتماعی سعی کردند این مواضع و نظم غربی را ببینند و علیه آن موضع گرفتند، فارغ از اینکه بهمعنای واقعی مقاومت علیه جریان فکری و وضعیت تاریخی غرب آیا توانست یک مسیر موازی ایجاد کند؛ اما از قرن بیستم تلاش شد تا نیت سرکوب گرایانه که در جریان تجدد و مدرنیته در ریزترین لایههای زندگی افشا شود و به شرایطی اشاره میکند که مقاومتها سرکوب میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد افزود: بسیاری از متفکران غربی میخواهند نشان دهند انسان غربی از این نظم جریان جدید خسته و در حال دست و پا زدن برای خارج شدن از این جریان جدید است و اوج عینی شدن این نسل متجدد که در مرد سفید پوست غربی میبینیم در توحشی است که در دوره استعماری داشته و جریان فکری غرب نهتنها با عمل و کنش استعماری را محکوم نکرد بلکه به تئوریپردازی پرداخت.
وی خاطرنشان کرد: در ادامه تیزی این نظم سرکوب گرایانه دست خود غرب را برید و جنگ جهانی به بار آورد و این مقاومت در جایی که نظم تجدد رخ بنمایاند، بهعنوان گفتمان پارادایم بهشدت اوج و جنبشهای دهه 60 و 70 میلادی در آن شکل میگیرد، اما واقعیت این است که مقاومت در حد گفتمان باقیماند.
منصوری گفت: از این رو جریان متفکر در غرب نتوانسته وارد شرایط تاریخی مقاومتی شود و در این دوران فیلسوفان ناامیدانه از آن سخن میگویند و حتی مقاومت فوکویی به مفهوم گسترده مقاومت در برابر قدرت و سلطه چیزی برای پر کردن مشت آنها ندارد و مقاومت غربی عملاً در نقطه سرد گرفتار شدهاست.
وی افزود: مقاومت در غرب نتوانسته از گفتمان پارادایم خارج شود و شرایط تاریخی و هویتی ایجاد کند و زورگویی خود را در کشورهای دیگر با هرج و مرج با عنوان مقاومت مطرح میکنند و هیچ ایده بدیلی جایگزین نمیشود، اما ما بحثی ذیل مقاومت اسلامی که کلان طرح مقاومتی است داریم که فقط پارادایمیک نیست و برای انسانی که میخواهد رستگار شود طرح و برنامه دارد.
طرح مقاومتی انقلاب اسلامی میخواهد انسان و جامعه به کمال برسد
این استاد دانشگاه بیان کرد: این طرح مقاومتی در این سالها توانسته به یک ایده هویتی تبدیل شده و با انقلاب به یک طرح تاریخی هویتی رسیده و فراتر از پارادایم عمل کرده و مقاومت انقلاب اسلامی در بیان متفکران و بزرگان و امامین انقلاب یک اصلاح ساختاری در وجوه زندگی دارند که نمیخواهد سلب مدرن کند و میخواهد در لایههای بالاتر انسان و جامعه به کمال برسد.
وی عنوان کرد: رأی 98 درصدی ملت ایران براساس همان مقاومت و وجود ایده بدیل بود که جامعه برای زندگی و شأن اجتماعیاش به نظم جدید داد و این اوج سرمایه اجتماعی بود، بعد از انقلاب ما با یک معضل روبهرو شدیم و آن تلاش برای حفظ هویت مدرنی بود که قبل از انقلاب وجود داشته و جریان روشنفکری آن را دنبال میکرد تا هویت متجدد را بازسازی کند.
منصوری تصریحکرد: سیاستمداران در جریان سازندگی و اصلاحات با همان نظم مدرن سیاست ورزی کردند؛ جریان روشنفکری در لایههای سیاست و در جمهوری اسلامی تلاش کرده نظم مدرن را نگه دارد و این باعث شد که سرمایه اجتماعی کاهش یابد که تا حدی ناکارآمد ماندهاست.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد خاطرنشان کرد: جریان روشنفکری و سیاست مداران به اسم جمهوری اسلامی و مقاومت، عقب ماندگی خود را پنهان میکنند و در این میان جامعه مسلمان دانشگاهی و حوزوی ما به نظر غفلت تاریخی دارد و صورت بندی دقیق از مقاومت به مثابه نظم متفاوت هویتی نکرده و دست ما در این حوزه خالی است.
وی گفت: در صورتبندی از شرایط اجتماعی از شهر و ساختار آموزش و پرورش و بهخصوص در حوزه اقتصاد و لایههای حوزه اوقات فراغت و محیط زیست اینها باید یک نظم مقاومتی را مبتنی بر ایده اسلامی در دانشگاه و حوزه ترسیم میکردیم که در این زمینه غفلت داشتهایم و حتی در جاهایی که ایدههای اقتصادی مقاومتی رهبری در این سالها مهجور مانده نیز غفلت داریم.
منصوری افزود: متفکران مسلمان ایرانی باید متوجه این میشدند که یک شرایط متفاوت هستی شناختی برای انسان ایرانی است که باید شرایط مقاومت هویتی در موردش اندیشه کند و این اتفاق نیفتاده و حتی در این سالها دانشگاه ما شرایط تجدد و استعماری تجدد را دنبال کرد و در دانشگاههای ما افشای اینکه تا چه میزان علوم مدرن و بهخصوص در لایههای انسانی مهره استعماری هستند هنوز نحیف باقی ماندهاست.
وی با بیان اینکه روحیه مقاومتی هویتی مؤثر در جذب سرمایه اجتماعی بهواسطه دفاع 12 روزه باید حفظ شود عنوان کرد: در دفاع مقدس 12 روزه که به نظر میآید بعد از این جنگ چهره عریان و وحشی و ناکارآمد غرب برای انسان ایرانی مشخص شد و مقاومت کرد و بهلحاظ روحیه مقاومتی و هویتی در اوج ایستاد و سرمایه اجتماعی عظیمی شکل گرفت و باید این سرمایه هر روز بالندهتر شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد بیان کرد: در این ایام نواهایی در جریان روشنفکری بالا آمد که مثلاً مجلس مؤسسان تأسیس کنیم و یا زندانیان سیاسی را آزاد کنیم و این جایی است که دارند مقاومت را میشکنند، من و همه ما به انسجام و وفاق و وحدت قائل هستیم اما باید مواظب باشیم وحدت و انسجام قرار است بر سر چه موضوعی اتفاق میافتد و نباید ما را از هویت مقاومتی جدا کند.
وی اظهار داشت: نباید اجازه بدهیم روشنفکران در این برهه نشانی غلط بدهند و دوگانه طرح کنند؛ مردم در اوج غیرت و مقاومت هستند و باید این گفتمان مقاومت در لایههای علمی و تاریخی و اجتماعی و فرهنگی پیش رود و آن راهبردها در سیاستورزی در جمهوری اسلامی ایران باید لحاظ شود تا شکوفایی تمدنی ایران اسلامی را بیش از گذشته شاهد باشیم.