یادداشت؛

آرامش در سایه آمادگی

در فضای پساکنش نظامی، دشمن تلاش خواهد کرد با عملیات روانی، جامعه را در معرض بیم‌زایی قرار دهد. تبیین این نکته ضروری است که آرامش، نتیجه‌ی بی‌خبری نیست، بلکه ثمره‌ی تحلیل درست، ایمان عمیق، و آمادگی مستمر است. اگر حوزه‌های علمیه بتوانند این توازن را در ادبیات و گفتمان عمومی تثبیت کنند، مهم‌ترین نقش را در مصون‌سازی جامعه از آسیب‌ جنگ روانی ایفا کرده‌

رحا مدیا | داوود فریادرس

در پی درگیری نظامی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم غاصب صهیونیستی، و با توقف موقت تبادل آتش، وضعیت امنیتی و روانی کشور وارد مرحله‌ای حساس و دو‌وجهی شده است. از یک‌سو ضرورت حفظ آمادگی نظامی و ذهنی به‌منظور جلوگیری از غافلگیری و استمرار قدرت بازدارندگی اجتناب‌ناپذیر است، و از سوی دیگر، حراست از آرامش روانی و پرهیز از اضطراب اجتماعی، امری حیاتی در صیانت از بافت ایمانی و انسجام ملی است. در این‌میان، حوزه‌های علمیه و نخبگان دینی وظیفه‌ای سنگین در تبیین توازن میان این دو ضرورت بر دوش دارند.

نخست باید توجه داشت که «حفظ آمادگی» به‌معنای تشویش خاطر عمومی نیست. آمادگی ریشه در تعقّل دارد و نه در ترس. جامعه‌ای که به‌لحاظ دفاعی، اطلاعاتی، روانی و فرهنگی آماده باشد، بیش از آنکه در معرض تهدید باشد، در موضع اقتدار قرار دارد. در فقه سیاسی شیعه، اصل «دفع ضرر محتمل» مؤیّد عقلی و شرعی این آمادگی است؛ اما همین فقه، به همان اندازه که به «احتیاط عقلایی» اهتمام دارد، از «اضطراب نفس» و «تشویش غیر موجه» نهی می‌کند. از همین روست که توکل، به‌عنوان یک اصل بنیادین در منظومه توحیدی، مکمل آمادگی، و نه در تقابل با آن است.

دشمن صهیونیستی سال‌هاست که از «رعب رسانه‌ای» به‌عنوان ابزار تثبیت هیمنه خود بهره می‌برد. راهبرد صهیونیسم جهانی، نه صرفاً در میدان نبرد، که در تسخیر اذهان طراحی شده است. القای ترس، بزرگ‌نمایی قدرت نظامی، برجسته‌سازی قدرت هوایی و موشکی و تحقیر هوشمندانه‌ی اراده ملت‌ها، ابزارهای همیشگی این راهبرد بوده است. اما تجربه‌های میدانی در نبرد اخیر، به‌ویژه به اذعان تحلیل‌گران امنیتی داخلی و خارجی، حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران، هم در سطح سخت‌افزار نظامی و هم در سطح نرم‌افزار اقتدار، حریفی کم‌نظیر و بی‌همتا بوده است.

راز این اقتدار در چیست؟ نه فقط در سامانه‌های موشکی یا توان اطلاعاتی، بلکه در روحیه ایمانی و شجاعت برخاسته از باور به وعده الهی. ایمان به اینکه «إن تَنصُروا اللهَ يَنصُركم و يُثبّت أقدامَكم» نه شعار، که راهبرد عملیاتی در نظام اسلامی است. همان‌گونه که در جنگ بدر، سپاه اندک اسلام با آرامش خاطر و توکل بر خداوند، جبهه‌ای عظیم از مشرکین را درهم شکست، امروز نیز ملت ایران در موقعیتی شبیه آن واقعه صدر اسلامی ایستاده است.

بر پایه سنت الهی، آنچه موجبات پیروزی را فراهم می‌آورد، قدرت روانی و قلب مطمئن به نصرت خداست؛ و آنچه شکست را رقم می‌زند، ترس و اضطرابی است که انسجام را متلاشی می‌کند. در جنگ بدر، تفاوت اصلی نه در تعداد سپاهیان، بلکه در بافت روحی لشکرها بود. همان مقایسه امروز نیز صادق است: ملت ایران، در سایه هدایت ولی‌فقیه و با انسجام امت، واجد همان روحیه بدرگونه است، و دشمن صهیونیستی، با همه ساز و برگ نظامی، از درون تهی از معنا و اعتماد به‌نفس است.

مقام معظم رهبری بارها تأکید فرموده‌اند که «پیروزی، سنت الهی برای این ملت است»؛ اما این وعده الهی، در گرو صبر، پایداری، و آمادگی مداوم است. حوزه‌های علمیه و اندیشمندان دینی باید وظیفه خود را در تبیین این منظومه توحیدی ایفا کنند: آمادگی نظامی و امنیتی، یک تکلیف عقلانی است؛ و آرامش روانی، تجلی اعتماد به وعده خداوند.

در فضای پساکنش نظامی، دشمن تلاش خواهد کرد با عملیات روانی، جامعه را در معرض بیم‌زایی قرار دهد. تبیین این نکته ضروری است که آرامش، نتیجه‌ی بی‌خبری نیست، بلکه ثمره‌ی تحلیل درست، ایمان عمیق، و آمادگی مستمر است. اگر حوزه‌های علمیه بتوانند این توازن را در ادبیات و گفتمان عمومی تثبیت کنند، مهم‌ترین نقش را در مصون‌سازی جامعه از آسیب‌های جنگ روانی ایفا کرده‌اند.

اکنون، نه زمان ترس، که زمان توکل و تدبیر است. ملت ایران، با حفظ آمادگی و آرامش، به الگویی نوین از قدرت توحیدی در عصر حاضر تبدیل شده است؛ الگویی که نه با ترس دشمن، بلکه با اعتماد به وعده الهی مسیر پیروزی را ادامه می‌دهد.

داوود فریادرس در رحامدیا

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها