فرهنگ سیاسی بهعنوان یکی از مفاهیم بنیادین علوم سیاسی، نقشی تعیینکننده در جهتدهی به رفتار اجتماعی و سیاسی افراد دارد. در بستر تشیع، فرهنگ سیاسی با مؤلفههایی چون عدالتخواهی، مبارزه با ظلم، استقلالطلبی و پیوند دین و سیاست شکل گرفته و در طول تاریخ، کنش سیاسی شیعیان را هدایت کرده است. در این میان، روحانیت شیعه بهعنوان حاملان اصلی این فرهنگ، همواره در جایگاه نخبگان سیاسی و اجتماعی ایفای نقش کردهاند. یکی از برجستهترین نمونههای این جریان، شهید آیتالله سید حسن مدرس است که با تلفیق فقاهت و سیاست، الگویی ماندگار برای حوزههای علمیه و جریانهای انقلابی بهجا گذاشت.
مدرس در دوران مشروطه و پس از آن، با بهرهگیری از فضای سیاسی و اجتماعی جدید، توانست آموزههای فقهی و دینی را در عرصه سیاست عملی سازد. او از جمله فقهایی بود که بر اساس قانون اساسی مشروطه، وظیفه نظارت بر مصوبات مجلس شورای ملی را بر عهده داشت تا این مصوبات با شرع اسلام هماهنگ باشند. این جایگاه، مدرس را در موقعیتی قرار داد که بتواند فرهنگ سیاسی تشیع را بهطور مستقیم در ساختار حکومتی و قانونگذاری کشور وارد کند. در واقع، مدرس با تأسی به اندیشههای فقهایی چون علامه نائینی، نشان داد که فقه شیعه ظرفیت بالایی برای هدایت سیاست و جامعه دارد.
نقش مدرس در تربیت حوزه انقلابی را میتوان در چند محور اساسی بررسی کرد: نخست، او با مواضع شجاعانه در برابر استبداد رضاخانی، روحانیت را به ایفای نقش فعال در سیاست تشویق کرد. مدرس بارها در مجلس و محافل عمومی، سیاستهای ضد دینی و ضد ملی رضاخان را نقد کرد و با صراحت از استقلال کشور و حفظ ارزشهای اسلامی دفاع نمود. این رفتار، الگویی برای طلاب و روحانیون شد تا سیاست را عرصهای برای تحقق آموزههای دینی بدانند. دوم، مدرس با حضور در مجلس و مشارکت در مباحث سیاسی، طلاب و شاگردان خود را با مفاهیم جدیدی چون قانون، آزادی، عدالت اجتماعی و استقلال سیاسی آشنا کرد. این آشنایی، زمینهساز تربیت نسلی از روحانیون شد که بعدها در نهضتهای اسلامی و انقلاب اسلامی نقشآفرینی کردند.
از سوی دیگر، مدرس با تأکید بر پیوند دین و سیاست، نشان داد که جدایی این دو نهتنها ممکن نیست بلکه به تضعیف هر دو حوزه میانجامد. او معتقد بود که دین بدون سیاست ناقص است و سیاست بدون دین بیمعنا. این اندیشه، بعدها در نظریه ولایت فقیه و اندیشه امام خمینی بازتاب یافت و بهعنوان یکی از مبانی انقلاب اسلامی مطرح شد. بنابراین، میتوان گفت که مدرس با عمل و اندیشه خود، زمینههای نظری و عملی تربیت حوزهای انقلابی را فراهم کرد.
شهادت مدرس نیز بُعد دیگری از نقش او در فرهنگ سیاسی تشیع را آشکار میسازد. او به دلیل مخالفت با سیاستهای رضاخان، ابتدا تبعید و سپس به شهادت رسید. این سرنوشت، مدرس را به نماد مقاومت و ایستادگی در حافظه تاریخی ملت ایران و حوزههای علمیه تبدیل کرد. یاد و نام او، همواره بهعنوان الگویی از روحانیت آگاه، مبارز و شجاع در ذهن جامعه باقی مانده است.
پیامدهای اندیشه مدرس برای حوزه و جامعه امروز نیز قابل توجه است. تأسیس بنیادهایی برای بازخوانی و ترویج میراث فکری او، بهویژه در منطقه اردستان که زادگاه اوست، میتواند به تربیت نسل جدیدی از روحانیون و نخبگان سیاسی کمک کند. این نسل، با الهام از مدرس، قادر خواهد بود در برابر استبداد و سلطه بیگانه ایستادگی کند و ارزشهای دینی و ملی را پاس دارد.
بنابراین شهید آیتالله سید حسن مدرس با تلفیق فقاهت و سیاست، حوزه علمیه را از یک نهاد صرفاً آموزشی به یک حوزه انقلابی تبدیل کرد. او با شجاعت و آگاهی، فرهنگ سیاسی تشیع را در عمل اجتماعی و سیاسی تجلی بخشید و الگویی ماندگار برای روحانیت مبارز و انقلاب اسلامی شد. مدرس نهتنها یک فقیه تمامعیار، بلکه یک سیاستمدار آگاه و یک انقلابی شجاع بود که توانست مسیر حوزههای علمیه را بهسوی ایفای نقش فعال در سیاست و جامعه هدایت کند.



