به بهانه سالگرد ارتحال علامه مصباح یزدی (ره)

کالبدشکافی سیره و منظومه فکری علامه مصباح یزدی (ره)

در آستانه رحلت علامه مصباح یزدی لازم است تا نسل جوان با زوایای اندیشه این حکیم مجاهد بیش از پیش آشنا شود. از همین رو کالبدشکافی منظومه فکری ایشان از لوازم حتمی است که باید در گفتگوهای علمی با شاگردان و همراهان ایشان صورت بگیرد. در همین راستا رحا مدیا مصاحبه ای با حجت الاسلام علی مصباح یزدی از فرزندان ایشان ترتیب داده است.

کالبدشکافی سیره و منظومه فکری علامه مصباح یزدی ره

رحا مدیا: با عرض سلام و تسلیت مجدد به مناسبت سالگرد ارتحال عمار انقلاب. جناب استاد مصباح برای شروع گفتگو بفرمایید فضای درونی منزل علامه چگونه بود؟ بسیاری ایشان را شخصیتی متصلب می‌شناسند؛ این تصویر با واقعیتِ رفتار ایشان با همسر و فرزندان چقدر تطابق دارد؟

استاد علی مصباح: بسم‌الله الرحمن الرحیم. رابطه ایشان با والده ما، یک رابطه کاملاً احترام‌آمیز و سرشار از محبت بود. شاید باورتان نشود، اما در تمام طول زندگی مشترک، ما حتی یک بار هم شاهد دعوای این دو بزرگوار نبودیم و آرزوی یک دعوا به دل ما ماند. ایشان حتی در خطاب قرار دادن همسرشان، هرگز کلمه‌ی «تو» را به کار نمی‌بردند. در تربیت ما نیز، هدفشان مستقل و منطقی بار آوردن فرزندان بود. به‌جای امر و نهی مستقیم، با توضیح منطقی حق انتخاب را به ما می‌دادند؛ مثلاً در کودکی وقتی پولی برای جمع‌آوری کلکسیون تمبر خواستیم، ایشان فرمودند پول را می‌دهم، اما خودت تصمیم بگیر آن را صرف تمبر کنی یا کمک به نیازمند. این شیوه باعث می‌شد ما با اعتمادبه‌نفس بزرگ شویم و احساس کنیم خودمان تصمیم‌گیرنده هستیم. ایشان حتی در اواخر عمر و با وجود بیماری، وقتی به منزلشان می‌رفتیم، خودشان برای ما چای می‌ریختند و با فرزندان مثل مهمان رفتار می‌کردند.

 

رحا مدیا: در زندگی علمی علامه، هجرتی به نجف دیده می‌شود که نیمه‌تمام می‌ماند. علت بازگشت ایشان از آن پایگاه بزرگ علمی چه بود؟

استاد علی مصباح: ایشان به دلیل علقه عاطفی شدید به مادرشان، اصلاً نمی‌توانستند از ایشان جدا شوند؛ لذا والدینشان تمام زندگی و حتی وسایل کار جوراب‌بافی پدرشان را فروختند و با ایشان به نجف رفتند. اما پس از یک سال، کار پدرشان در نجف نگرفت و مجبور به بازگشت شدند. اساتید بزرگی مثل آیت‌الله فانی واسطه شدند که علامه در نجف بماند چون آینده درخشانی برای ایشان پیش‌بینی می‌کردند، اما پدربزرگم فرمودند: «من برای جان مادرش می‌ترسم» و علامه نیز به خاطر والدین بازگشتند و در قم ساکن شدند. ایشان چنان نبوغی داشتند که در امتحانات آیت‌الله بروجردی نمره ممتاز گرفتند و از سن ۲۷ سالگی به مرحله اجتهاد رسیده و دیگر تقلید نمی‌کردند.

رحا مدیا: اگر بخواهید کلیدواژه‌ای برای فهم تمام کنش‌های سیاسی و علمی علامه معرفی کنید، آن چیست؟

استاد علی مصباح: بدون شک «بندگی و اخلاص». ایشان اخلاص را کلید حل همه معضلات می‌دانستند. تمام دغدغه ایشان این بود که در هر لحظه ببینند «تکلیف شرعی» چیست. برایشان ذره‌ای اهمیت نداشت که دیگران یا حتی رفقا چه می‌گویند یا خوششان می‌آید یا نه. حتی در بستر بیماری، وقتی پزشکان پس از شور تخصصی، دارویی را تجویز کردند، ایشان فرمودند: «الحمدلله که تکلیف شرعی من معلوم شد». این وظیفه‌شناسی گاهی باعث ناراحتی نزدیکان می‌شد، اما ایشان پس از ماه‌ها فکر کردن، وقتی به نتیجه می‌رسیدند، هیچ‌چیز مانع عملشان نمی‌شد.

رحا مدیا: یکی از چالش‌برانگیزترین بخش‌های زندگی ایشان، حضور در مدرسه حقانی و مرزبندی با دکتر شریعتی است. ریشه آن اختلافات که منجر به جدایی از شهید بهشتی شد، چه بود؟

 

استاد علی مصباح: ایشان به همراه شهید بهشتی، شهید قدوسی و آیت‌الله جنتی، مدرسه حقانی را با برنامه‌ای مدرن (شامل آموزش زبان، ریاضی و علوم روز) اداره می‌کردند. اما با ورود افکار دکتر شریعتی به مدرسه، تنش ایجاد شد. علامه معتقد بودند افکار شریعتی انحرافات مبنایی دارد و ترکیبی از مارکسیسم، لیبرالیسم و اسلام است که می‌تواند نسل آینده را از اسلام واقعی دور کند. ایشان حتی چندین بار سعی کردند در جلسه‌ای خصوصی با شریعتی بحث علمی کنند تا اگر اشتباهی هست در خفا برطرف شود، اما شریعتی هر بار با بهانه‌ای نیامد. اختلاف با شهید بهشتی بر سر شیوه برخورد بود؛ شهید بهشتی نقد تند را صلاح نمی‌دانستند، اما علامه احساس خطر عظیمی می‌کردند و روشنگری را وظیفه شرعی خود می‌دیدند.

رحا مدیا: چرا علامه که همواره در خط مقدم دفاع از انقلاب بود، در جبهه‌های دفاع مقدس حضور فیزیکی مستمر نداشت؟

استاد علی مصباح: این سؤالی است که گاهی با سوءنیت مطرح می‌شود. واقعیت این است که ایشان و طلاب مؤسسه بسیار دغدغه حضور داشتند. اما وقتی موضوع را با حضرت امام (ره) مطرح کردند، امام صراحتاً فرمودند: «جهاد شما، جبهه شما همین کاری است که دارید می‌کنید». امام تشخیص داده بودند که کادرسازی علمی و تربیتی ایشان برای آینده نظام، حیاتی‌تر است. مشابه همین نگاه را امروز مقام معظم رهبری دارند که به نخبگان می‌فرمایند جهاد عمده شما، خیزش علمی است.

رحا مدیا: در دهه هفتاد، هجمه‌های سنگینی علیه ایشان صورت گرفت و برچسب «تئوریسین خشونت» به ایشان زده شد. واکنش ایشان چه بود؟

استاد علی مصباح: در دوران اصلاحات، به مقدسات و مبانی دینی هجمه شد و علامه با حساسیت بالا به میدان آمدند تا مشت کسانی که پشت پرده بودند را در سخنرانی‌ها و نماز جمعه باز کنند. چون مخالفان توان هماوردی منطقی نداشتند، به تهمت‌هایی مثل «خشونت‌طلب» روی آوردند. مناظرات ایشان با افرادی مثل حجتی کرمانی به‌خوبی نشان داد که چه کسی اهل منطق است و چه کسی برچسب می‌زند. ایشان معتقد بودند انحراف در راه هدایت، بزرگ‌ترین ظلم در حق بشریت است و برای دفاع از دین، حتی تهدید به مرگ هم شدند.

رحا مدیا: رابطه ایشان با مقام معظم رهبری و فرماندهان مقاومت مثل سید حسن نصرالله چگونه توصیف می‌شود؟

استاد علی مصباح: ایشان ارادت قلبی عجیبی به رهبری داشتند و اطاعت از ایشان را به منزله اطاعت از امام زمان (عج) می‌دانستند. درباره شهید سید حسن نصرالله نیز ارادت ایشان در حد عجیبی بود. علامه، سید حسن را به دلیل اخلاص و ولایت‌پذیری مطلقش تمجید می‌کردند؛ سید حسن نصرالله نیز می‌گفت: «ما ولایت را همان‌گونه می‌فهمیم که علامه مصباح تبیین می‌کند». جالب است بدانید شهید نصرالله چنان به کتاب خدا احترام می‌گذاشت که حتی وقتی چای کنار قرآن گذاشتند، ایشان بلند شد و قرآن را در طاقچه گذاشت تا هم‌تراز چیز دیگری نباشد، و علامه این را نشانه ایمان عمیق او می‌دانستند.

رحا مدیا: و در پایان، آخرین توصیه یا دعای علامه برای نسل امروز چه بود؟

استاد علی مصباح: ایشان همیشه بر نعمت وجود رهبری تأکید داشتند و می‌فرمودند شبیهش را پیدا نمی‌کنید. آخرین دعای ایشان در بیمارستان برای ما و همه پویندگان این راه این بود که: «دعا می‌کنم خدا کمکتان کند وظیفه‌تان را درست تشخیص دهید و درست عمل کنید».

 

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها