یادداشت؛

تبلیغات منسوخ در جذب آرای زنان

برخی احزاب سیاسی و ژورنالیست‌های نان به نرخ روزخور ایران، امتیاز و جایگاه زن را نمی‌بینند و می‌خواهند با عقب‌راندن هویت زن به ایده‌ی منسوخ غربی، از جهش و پیشرفت او جلوگیری کرده تا بار دیگر ایران را به حیاط خلوتی برای جهان سلطه تبدیل کنند.

پایگاه تحلیلی رحا مدیا | مرضیه پورمسعود

با این که زنان خانه‌دار حقوق دولتی ندارند و کارمند نیستند؛ اما بیش از هر کار دولتی ثمره‌ی مبارک دارند همچون نقش طلایی فرزندآوری و فرزندپروری؛ یکی ظرفیت نیروی انسانی کشور را بالا می‌برد و دیگری جامعه را به تعالی روحی و فرهنگی می‌رساند.

خانه‌داری و تربیت فرزندان بی‌تردید، مهم‌ترین کار یک زن است؛ چراکه در ذات خود همه‌ی رشته‌های دانشگاهی را در خود قرار داده است. بی‌آنکه زنی بخواهد آن‌ها را تحصیل کند. شاید بپرسید چگونه ممکن است؟

وقتی چهره‌ی ما دگرگون می‌شود، مادر می‌فهمد چه در دلمان گذشته است. کافی است تنها چند ثانیه به چشمان فرزندانش خیره شود تا همه‌ی پیش‌آمدهای آنان را دریابد و چون مشاور شیوه‌ی حلشان را ارائه دهد.

مادر، جامعه را می‌شناسد؛ تربیت معنوی و اجتماعی فرزندان برایش آبرو و دغدغه شبانه‌روزی است. شواهد بسیاری وجود دارد در کنش‌های اجتماعی مادران ایرانی همچون اعزام فرزندان جوان و نوجوان‌شان به جبهه‌ها در کوران حملات دشمن به خاک و کیان کشور. حال یک پرسش: این حجم از محبت و ایثار اجتماعی را در کدام فرهنگ می‌توان یافت؟! محبتی که ابن مسکویه آن را نقطه‌ی کانونی جامعه‌ی ایرانی می‌داند.

زن خانه‌دار به تعبیر امروزی‌ها «دیزاینر» و یا مهندس دکور منزل است. او لوازم منزل را به گونه‌ای می‌چیند که خانه را روح ببخشد تا مرد کار و کارخانه را در محیطی آرام و صمیمی از خستگی برهاند.

مادر بدون آنکه تحصیلات عالیه‌ی آشپزی را در هنرستان‌ها بگذراند، غذایی طبخ می‌کند که بهترین رستوران شهر به گرد پای او نمی‌رسد.

وقتی فرزندان و شوهرش احساس بیماری می‌کنند، کرکره‌ی عطاری خانه را بالا می‌کشد و دوای درد اهل خانه را حکیمانه تجویز می‌کند.

زن هرچند با تحصیلات با استادتمامی در دانشگاه‌ها می‌تواند همه آرزوهایش را در اجتماع خرج کند اما هیچگاه به اندازه مادرشدن او را کامل نمی‌کند.

اما این روزها عجیب آن است که برخی جریان‌های سیاسی و حزب‌گرا در تبلیغات انتخاباتی، بیش از آنکه زن را روح زنده‌ی زندگی‌بخش در خانه و منبع تولید معرفت الهی در جامعه معرفی کنند، بیشتر آن را به مثابه نردبانی نگاه می‌کنند که بتوانند در سایه آن قدرت پیدا کرده و خر قدرت‌شان را از پل بگذرانند.

اگر امروزه زنِ مدرن از نگاه ابزاری قدرت‌طلبی‌های نظام سرمایه‌داری به ستوه آمده و اسلام‌گرایی از اسلام‌هراسی‌های دنیای الحاد با موفقیت گذر کرده است، به سبب پی‌بردن به جایگاه واقعی زن است. جایگاهی که فقط اسلام توانایی معرفی آن را داشته و غرب از تجلی این جایگاه بی‌خبر است.

برخی احزاب سیاسی و ژورنالیست‌های نان به نرخ روزخور ایران، امتیاز و جایگاه زن را نمی‌بینند و می‌خواهند با عقب‌راندن هویت زن به ایده‌ی منسوخ غربی، از جهش و پیشرفت او جلوگیری کرده تا بار دیگر ایران را به حیاط خلوتی برای جهان سلطه تبدیل کنند.

جهانی که تأسیس نوع جدیدی از کازینو را در سر می‌پروراند؛ بدین صورت که ابتدا شکاکیت در جنسیت را کلید زده و سپس بهره‌وری بی‌هدف را در راستای ایجاد جامعه‌ی حیوانی اسکلت‌بندی می‌کند.

 

 

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

لینک کوتاه: