یادداشت؛

اهداف و پیامدهای یک حکم تاریخی

فتوای امام در واقع هشداری برای دولت‌های اسلامی و پیروان سایر ادیان الهی نیز بود که نسبت به نبرد تمام عیار تبلیغاتی و جنگ رسانه‌ای نظام سلطه و توطئه‌های آنان علیه ادیان آسمانی هوشیار باشند. این در حالی‌است که این حکم تاریخی ریشه در مبانی دینی داشت.

رحا مدیا | محمد ملک‌زاده، استاد حوزه و دانشگاه

چند ماه پس از پایان جنگ تحمیلی در مهرماه  سال ۱۳۶۷ انتشارات وایکینگ انگلستان، کتابی داستانی به نام «آیات شیطانی» را به قلم سلمان رشدی نویسنده هندی‌تبار از یک خانواده مسلمان منتشر کرد که در آن در قالب داستان‌های مبتذل خیالی به شخصیت پیامبر اسلام و سایر پیامبران الهی و مقدسات اسلامی توهین شده بود. به دنبال انتشار این کتاب موهن، موج سنگینی از تبلیغات رسانه‌های غربی برای تبلیغ این اثر و ترجمه و توزیع گسترده‌ی آن به زبان‌های مختلف به راه افتاد که موجب شهرت آن در زمانی کوتاه و عکس العمل‌های گسترده در جهان اسلام شد. واکنش‌ها و اعتراضات گسترده‌ای در مناطق مختلف جهان از جمله انگلستان بوجود آمد که در مواردی به نزاع و درگیری نیز منجر شد. در این میان مهمترین واکنش، صدور حکم ارتداد نویسنده کتاب از سوی امام خمینی رحمة‌الله‌علیه بود که با صدور فتوایی حکم اعدام مؤلف و ناشران را اعلام کرد و فرمود: «مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، هم چنین ناشرانِ مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید».

اکنون 36 سال از این رویداد تاریخی می گذرد و جا دارد مروری کوتاه بر ابعاد مختلف آن داشته باشیم. یکی از مهمترین مسائل درباره این رویداد تاریخی، سخن گفتن پیرامون ضرورت صدور حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی امام است. توجه به زمان این واقعه و اهداف نظام سلطه از حمایت و ترویج کتاب موهن آیات شیطانی لزوم صدور این فتوا را آشکارتر می سازد.

پایان جنگ تحمیلی و ناکامی استکبار جهانی از شکست انقلاب اسلامی در جنگی که قدرت‌های جهانی از دشمن متجاوز برای به‌زانو درآوردن ملت ایران حمایت می‌کردند، استکبار را به سمت توطئه‌های دیگر سوق داد و آنان را بر آن داشت تا تهاجم تازه‌ای علیه اسلام انقلابی آغاز کنند. در یک بررسی تحلیلی، گفتمان جذاب انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی را به الگویی الهام‌بخش برای ملت‌های مسلمان منطقه و مستضعفین جهان تبدیل کرده بود. پیروزی ملت انقلابی ایران در برابر قدرت‌های جهانی و حفظ و تداوم آرمان‌های انقلاب اسلامی با اعلام حمایت صریح از آرمان رهایی فلسطین و نابودی اسرائیل و سایر جنبش‌های رهایی‌بخش ضد استکباری در سراسر جهان، باعث گرایش ملت‌ها و مردم کشورهای جهان بویژه کشورهای اروپایی و آمریکایی به سمت اسلامِ نابی شده بود که امام خمینی رحمةالله‌علیه پرچمدار آن بود. نظام سرمایه‌داری و لیبرالیستی با احساس خطر از این بیداری انسانی و اسلامی چاره را در توهین به مقدسات اسلامی و تضعیف آن یافت. از این رو پس از صدور فتوای امام و حمایت کشورهای مسلمان از این فتوا، مولف آیات شیطانی تحت پشتیبانی کامل دولت انگلیس و دیگر دولت‌های غربی قرار گرفت. این مسأله اهداف نظام سلطه و ضرورت صدور چنین فتوای شجاعانه‌ای را به خوبی آشکار می سازد.

فتوای امام در واقع هشداری برای دولت‌های اسلامی و پیروان سایر ادیان الهی نیز بود که نسبت به نبرد تمام عیار تبلیغاتی و جنگ رسانه‌ای نظام سلطه و توطئه‌های آنان علیه ادیان آسمانی هوشیار باشند. این در حالی‌است که این حکم تاریخی ریشه در مبانی دینی و یک تکلیف فقهی داشت و به همگان فهماند که در دفاع از ارزش‌های اسلامی، در مقابل هرگونه اهانت به اسلام و ساحت مقدس پیامبر اعظم(ص) و اهل بیت(ع) جای هیچ‌گونه مسامحه و کوتاهی نیست. امام با این فتوای تاریخی خود نه فقط علیه سلمان رشدی که علیه تمام کسانی قیام کرد که از سوی نظام سلطه برای هجمه به اعتقادات دینی بیش از یک میلیارد مسلمان در جهان آماده می‌شدند.

سوم اسفندماه همان سال حضرت امام خمینی رحمةالله‌علیه در پیام مهم خود که به «منشور روحانیت» معروف شد، ماجرای سلمان رشدی را این‌گونه تحلیل می‌کنند: «ما کینه دنیای غرب را با جهان اسلام و فقاهت از همین نکته‌ها به دست می‌آوریم. قضیه آنان قضیه دفاع از یک فرد نیست، قضیه حمایت از جریان ضد اسلامی و ضد ارزشی است که بنگاه‌های صهیونیستی و انگلیس و آمریکا به راه انداخته‌اند و با حماقت و عجله خود را روبه‌روی همه جهان اسلام قرار داده‌اند.» ایشان در ادامه با پیش‌بینی کوتاهی حوزه‌ها و روحانیت و مردمان متدین نسبت به صدور احکام الهی در سال‌های آینده تأکید می‌کنند: «روحانیون و مردم عزیز حزب‌الله و خانواده‌های محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیل‌ها و افکار نادرست خون عزیزان‌شان پایمال نشود. ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجه‌گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته‌اند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت‌کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم!»(صحیفه‌امام خمینی، ج۲۱، ص ۲۹۱)

امروز نیز پس از گذشت 36 سال از فتوای تاریخی امام، حکم دفاع از اصول و ارزش‌های اسلامی و انسانی، همچنان زنده و پابرجاست. هنوز نیز استکبار جهانی به دنبال تضعیف ارزش‌ها و مقدسات دینی در جامعه اسلامی است و دفاع جامعه دینی را از ارزش‌های دینی و مقدسات اسلامی می‌طلبد. چرا که دفاع از دین همانند دفاع از جان، مال و ناموس، مسأله‌ای فطری است که هر موجود زنده، به‌طور طبیعی باید در برابر هرگونه تجاوز و تعدّی نسبت به آن از خود واکنش نشان دهد. دین اسلام نیز که منطبق با فطرت الهی انسان تشریع شده است، دفاع از ارزش‌های دینی و الهی را واجب و ضروری دانسته است. ازاین رو، شایسته است عالمان و دانشمندان تمام مذاهب اسلامی، همچنان در برابر تعدی نظام سلطه نسبت به این مقدسات بی‌تفاوت نمانند و با غیرت دینی در برابر ظلم و تعدی استکبار به جان و مال و ناموس و دین مسلمانان قیام کنند.

بیشتر بدانیم

guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مسعود
مسعود
4 ماه قبل

بسیار عالی! ای کاش این مسائل در کتب درسی نیز گنجانیده می شد تا نوجوانان و جوانان ایرانی در برابر انبوه شبهات شبکه های مجازی که ذهن آنان را فراگرفته است آگاهی بیشتری می یافتند.