به گزارش رحا مدیا، آیت الله عبدالکریم فرحانی، استاد عالی دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با حضور و سخنرانی در هیأت امابیها مدرسه فقهی امیرالمومنین(ع) ضمن بزرگداشت شهادت سید حسن نصرالله، به خطبه تاریخی رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه که با عنوان جمعه نصر معروف شد، این خطبه را در امتداد بیانات ایشان در رمضان سال 1353 در مسجد کرامت مشهد دانست و این پیوستگی بیانات را ناشی از داشتن یک منظومه فکری عنوان کرد.
این استاد حوزه، نمایندگی مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری، ریاست شورای محتوایی صالحین، استاد قشر طلاب، روحانیون و دانشجویان کشور را در کارنامه خود دارد.
مشروح سخنان آیت الله فرحانی در این نشست
قرآن برای امت اسلامی ابتداییترین مقام معرفتی که تصویر میکند اسلام شناسنامهای است این را در آیه 14 سوره حجرات خداوند متعال به تصریح بیان میفرماید: قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِنْ قولوا أَسْلَمْنَا ولما یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ (عربهای بادیهنشین گفتند: «ایمان آوردهایم» بگو: شما ایمان نیاوردهاید، ولی بگویید اسلام آوردهایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمیکند، خداوند، آمرزنده مهربان است.)
بعد از این مقام با تلاشها و مجاهدتهایی که افراد انجام میدهند اسلام آنها تبدیل به ایمان قلبی میشود. قرآن کریم این مجاهدت را این بیان میدارد که بیان نبی را بهبیان خود مقدم بشمارند، از اینجا مسئله ولایت خود را نمایان میکند. خداوند این موضوع را در آیه 65 سوره نساء اینگونه مورد اشاره قرار میدهد: فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّیٰ یُحَکِّمُوکَ فیما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حرجا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا؛ به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند؛ و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند؛ و کاملاً تسلیم باشند.
این مرحله آغاز به کار مؤمنان است که خود را متصل به ولایت پیامبر کنند تا مورد رحمت خدا قرار گیرند و اسلام آنها از زبان به قلبشان رسوخ کند. در این راه آنچه که خودنمایی میکند مراقبت از این ایمان گفته شدهاست، یعنی اگر مسلمانی میخواهد رشد کند در اولین مرحله باید شهادت به وحدانیت خدا داده و سپس فرستاده او را تمکین کند و در راه این تمکین خود مراقبتی انجام دهد که مشبک شدن این سه عنصر مهم ایمان با هم آدمی را به سعادت میرساند که همان مرگ با عنوان مسلمانی است. خداوند در آیه 101 آل عمران این توصیه را به مؤمنان میکند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛(ای کسانی که ایمان آوردهاید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید! و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید! (باید گوهر ایمان را تا پایان عمر، حفظ کنید)!)
حال که روند سعادت مشخص شد باید مراقب آن بود و از گزند آسیبها درامان نگه داشت برای این کار نیازمند ایجاد پیوند هستیم. خداوند در آیه 100 سوره آل عمران طی هشداری به مؤمنانی که به این درجه رسیدهاند چنین میفرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمَانِکُمْ کَافِرِینَ؛(ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از گروهی از اهل کتاب، (که کارشان نفاقافکنی و شعلهور ساختن آتش کینه و عداوت است) اطاعت کنید، شما را پس از ایمان، به کفر بازمیگردانند.)
در این بین صدماتی که در جامعه مؤمنین به وجود میآید نیز قابل تأمل است چرا که برخی افراد تقوا پیشه کردهاند و خود را از گزند دشمنان در امان نگهداشتهاند اما وقتی به آیه 65 سوره نساء میرسند گویی زحمات خود را بیثمر میبینند چرا که خداوند متعال آنجا میفرماید: مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ و ما أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رسولا وَکَفیٰ بالله شَهِیدًا ؛(آنچه از نیکیها به تو میرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست. و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم؛ و گواهی خدا در این باره، کافی است!)
علامه طباطبایی ذیل تفسیر آیه فوق اینچنین مینویسد: جامعه هویت مستقلی از فرد دارد، چرا که یک هویت وحدانی است و غیر از هویت افراد است. بهعبارتی جامعه یک کشور در یک نگاه مثل انسان واحد است، شهید مطهری در توضیح این بحث میگوید: ترکیبها چند نوعاند: ترکیبات شیمیایی، ترکیبات موجودات زنده و… در ترکیبات موجودات زنده هر چه آن موجود پیچیده میشود، ترکیباتش پیچیدهترمی شود، بهعبارتی در عین اینکه اجزا استقلال دارند هویت وحدانی هم دارند. مثلاً قلب سازمان خود را دارد اما در عین حال هویت وحدانی انسان هم باقی است.
علامه طباطبایی میفرماید: حوادثی برای جامعه پیش میآید که عده بیگناه جامعه نیز آن حادثه را میچشند، چطور میشود که آیه میفرماید: وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ. با این توضیح یعنی شهادتها، خانهنشینیها، سیلیخوردنها و گوشواره کشیدنها از خود ما نشئت میگیرد. اینجا هم فمن نفسک است؟ در پاسخ میگویند: بلی! اما اینجا منظور نفس جامعه است.
نسبت نفس جامعه و نفس افراد این است که تا پیوندهای ایمانی جامعه تقویت نشود، حرکتی صورت نمیگیرد. باید پیوندها بهگونهای باشد تا توان حرکت جامعه را داشته باشد. اگر جامعه پیوندهای درونیاش تقویت نشود در جامعه ارتداد پیدا میشود؛ اما هر مقدار این پیوندها تقویت شد نتیجه خارجیاش ارعاب دشمن میشود.
رهبر انقلاب در مقام مقایسه جامعه امروزی با جامعه پیامبر میفرماید: آنجا پیامبر در رأس جامعه حضور داشتندو در جامعه ما امام رهبری را عهدهدار بود، اما پیامبر کجا و امام کجا؟ پیامبر ضرب دستی در جامعه اسلامی به وجود آورد که ما تاکنون با همان راه را ادامه میدهیم راهی که در آن شخصیتهای عظیمی مثل حضرت زهرا(س)، امیرالمومنین علی(ع) و سایر ائمه فدا شدند اما باز هم جامعه کمیتش میلنگید.
حال این جامعه چه چیزی را باید در خود تقویت کند تا اعتلاء پیدا کند؟ خداوند پیوند درونی جامعه اسلامی را رمز سعادت جامعه میداند و در آیه ۵۴ سوره مائده میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ منکم عَن دینه فَسَوفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذٰلِکَ فَضلُ اللَّهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛(ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمیرساند؛ خداوند جمعیّتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان(نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ آنها در راه خدا جهاد میکنند، و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) میدهد؛ و(فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست.)
اولین پیوند جامعه اسلامی عشق و محبت است که نماد آن امامحسین(ع) است.
قرآن میفرماید: اگر میخواهید جامعه بهعنوان نفس بسیط رقاع پیدا کند، محبت را گسترش بدهید که بیمه کننده این نفس بسیط است بهعبارتی صیرورت جامعه یک نمادی دارد و آن محبت الهی است.
اگر کسی بهدنبال پیوندهای درونی و بیرونی جامعه اسلامی است باید زیارت امین الله را مطالعه کند، بخش عظیم این زیارت دعاست که اتصال عجیبی دارد. هرکس ادعای ولایی بودن دارد باید این پیوندها(آنهایی که در دعا آمده است) را در زندگی خود ایجاد شود. وقتی این اتصال اتفاق افتاد دیگر افراد اینجا تشخص و تعین ندارند بلکه این پیوندها و روابط هستند که جامعه را هدایت میکند. ولی اگر این پیوندهای درونی و بیرونی نباشد خود پیامبر(ص) هم در جامعه باشد این جامعه رشد نخواهد کرد. زمان پیامبر(ص) اتصال فردی توسط مقداد، ابوذر، سلمان بود اما جامعه هنوز متصل نشده بود. اتصالی که این صفت را داشتهباشد: اتصالی بی تکیف بی قیاس/ هست رب الناس را با جان ناس.
اعتصام به خدا اتصال به ولی الله است، رسیدن به مقام معیت است که علامت بزرگ آن محبت و عشق است. ان قلوب المخبتین الیک و الهه، اینجا وظیفه هیئت حسینی سنگین میشود که باید در خود عشق داشته باشندو قلوب را واله کند. و این تنها از هیئت بر میآید چرا که صدقین، صلحا، شهدا همه متوسل به امامحسیناند.(ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة)
گزاشگر: محمدرضا بابایی
امتداد فقه الخمینی(ره)
خیلی عالی👌
خیلی استفاده کردم
این نگاه به جامعه خیلی متفاوت و عالی بود!
امتداد دیدگاههای امام و آقا و علامه طباطبایی، بزرگترین تحولیه که میشه در فضای علمی و نخبگانی رقم زد!
راجع به جامعه نظریات مختلفی است که فرمایش استاد ناظر به نگاه علامه هست، نوع نگاه به جامعه در بین جامعه شناسان سبب تصمیم سازی در بین دولتمردان میشه.
باید این نگاه از حوزه به دولت و جامعه منتقل بشه که تبلیغ یکی از راهکارهاست
لذت بردم از این همه ارتباط بین آیات
تا حالا به هیئت این مدلی نگاه نکرده بودم.
هیئت جایی هست برای ایجاد پیوند الهی و ولایی در جامعه با محور عشق ،که نتیجه ش میشه ارعاب دشمن.
احسنت
هیأت رسانه شیعه است که باید آن را تحکیم بخشید آن هم با محبت ولایت انشاءالله
احسنت. حقیقتا این دیدگاه در باب جامعه و نسبتش با افراد، خیلی قابل پیگیری و پر ثمره هست
واقعا تنها راه برون رفت از مشکلات و ارتقا و سعادت ابدی نگاه به جامعه به عنوان حقیقتی وحدانی و بسیط هست!
چقدر زیبا حضرت استاد بین آیات و روایات و حب الله و حب اهل بیت علیهم السلام که جمع بین ثقلین و عرفان و برهان و قرآن جمع نمودند همانند علامه در رساله انسان و رسالة الولایه و المیزان
چقدر این نگاه عالیه ، حقیقتا کمتر کسی رو دیدم به این نوع نگاه امام و آقا اشاره کنه و از این منظر تحلیل کنه