به گزارش رحا مدیا، حجت الاسلام محمد کرباسی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان قم در گفتوگویی با مدرسه اندیشهورز رحا به بررسی ابعاد رسانهای جمعه نصر و سخنان رهبر انقلاب در خطبه های این جمعه تاریخی پرداخت که مشروح این گفتوگو در ذیل تقدیم مخاطبان محترم میشود.
* بعد از ترور سیدحسن نصرالله، رژیم صهیونیستی خودش را گستاختر دید و بهنوعی عملیات روانی را شروع کرد و گفت: مورد بعدی ترور ما رهبر ایران است. بمبارانها به ضاحیه و به غزه را ادامه میداد. چهار روز بعد از ترور سیدحسن نصرالله بود که ایران واکنش نشان داد و وعده صادق2 انجام شد. بلافاصله بعد از عملیات و فردا صبح، حضرت آقا با نخبگان دیدار داشتند و درصدد این بودند که عملیات روانی که رژیم صهیونیستی ایجاد کرده بودند را خنثی کنند. حضرت آقا به این بسنده نکردند و اعلام شد که نماز جمعه 13 مهر هم با حضور ایشان در مصلی برگزار میشود. میخواستیم در این زمینه صحبت کنیم. شنبه، یعنی 14 مهر، رسانههای داخلی ما واکنش نشان دادند و نسبت به خطبه تاریخی حضرت آقا مواضعی داشتند. پیشنهاد میکنم بهعنوان اولین سؤال و آغاز یک ترسیم صحنهای از اتفاقات این چند روز و این هفته اخیر داشتهباشیم، تا انشاءالله به مباحث دیگر برسیم.
بعد از شهادت سید حسن نصرالله، در فاصله زمانی چهار روز، پنج تهدید توسط رژیم صهیونیستی علیه رهبر معظم انقلاب صورت گرفت. از اکانت ترور آلارم بگیرید تا اکانت نتانیاهو به فارسی در توئیتر. یک ویدئوی تصویری که از خود نتانیاهو منتشر شد. همینطور که حضرتعالی فرمایش کردید، اینها با ادبیات مختلف اشاره کردند که گزینه بعدی ترور ما شخص رهبری است. مستحضر هستید که امروزه رسانه جزئی از حاکمیت است. یعنی حاکمیتها در سراسر دنیا سیاستگذاریها و اهدافی را مد نظر دارند. حاکمیت تلاش میکند که تمام اقدامات خود را در راستای سیاستها و راهبردهای کلانی که دارد تعریف کند. طبیعتاً یکی از ارکان اصلی سیاستگذاری که در خدمت حاکمیتها قرار میگیرد، بحث رسانه است. اهمیت رسانه بسیار زیاد است. رسانه بهراحتی میتواند کشوری که در عرصه میدان پیروز است را بازنده معرفی کند و از آنطرف کشوری را که در میدان بازنده است را بهعنوان برنده و پیروز میدان معرفی کند. همان تعبیری که حضرت آقا چند سال پیش فرمودند: «جای جلاد و شهید را عوض کردن» در حوزه رسانه هم این اتفاق بهسادگی، در کوتاهترین زمان و بلکه با کمترین هزینه میتواند اتفاق بیفتد. در این اتفاق هم همین مسأله مطرح شد.
پیرو شهادت سید حسن نصرالله، سردار نیلفروشان و حملههایی که رژیم صهیونیستی به غزه، لبنان و برخی دیگر از کشورها انجام داد، آن تهدیدی که مطرح کرد طبیعتاً یک پاتک خیلی قوی را میطلبید. این پاتک با ورود شخص رهبر معظم انقلاب سرعت گرفت. مردم هم بهخوبی در صحنه حاضر شدند و توانست آن حرکت را خنثی کند. مستحضر هستید مقاطعی که رهبری در نماز جمعه حاضر میشدند، خودشان خطبه را میخواندند و اقامه جمعه میکردند، رویه ایشان این بوده که نماز عصر را شخصاً اقامه نمیکردند. نماز جمعه را اقامه میکردند و عزیز دیگری نماز عصر را اقامه میکردند. مرحوم آقای موحدیکرمانی، حضرت آقای جنتی و بعضی دیگر از آقایان ائمه جمعه موقت، نماز عصر را اقامه میکردند. ولی در این مراسم روز جمعه میبینیم که در ابتدا مراسم یادمان شهید سرافراز سید مقاومت توسط حضرت آقا برگزار میشود و خودشان در این مراسم شرکت میکنند. در ادامه نماز جمعه را اقامه کرده و حتی نماز عصر را هم خودشان اقامه میکنند، تا جبهه معاند نتوانند بگویند که فلانی آمد سریع نماز جمعه را خواند و سریع محل را ترک کرد.
نکته جالبتر اینکه حتی بعد از اقامه نماز عصر که ویدئوی آن در صفحات مجازی هم منتشر شد، چند لحظهای را تأمل میکنند و با برخی از مسئولان که در صف اول نشستهبودند احوالپرسی میکنند. اینها نشان دهنده درایت و فهم عمیق حضرت آقا است که بهخوبی رسانه را میشناسند و بهخوبی با نحوه مواجهه رسانهای آشنا هستند و میدانند چگونه باید کنش کنند. این پیام هم بهخوبی توسط جامعه، حتی اصحاب رسانه دریافت شد و بحمدلله به نظر میرسد که این حرکت بازتاب رسانهای خیلی مثبتی را این حرکت ایجاد کرد. این کار نشان دهنده درایت و بصیرت عمیق رهبری و طبیعتاً بدنه جامعه است.
* اشاره فرمودید که رسانهها پای کار آمدند و پشتیبانی کردند. وقتی من روزنامههای شنبه را نگاه میکردم، تیتری که روزنامههای اصلاحطلب انتخاب کردهبودند این بود: «نه تعلل میکنیم و نه شتاب زده عمل میکنیم» از آنطرف هم روزنامههای اصولگرا به بحث اقتدار و پیام شجاعت و اقتداری که این نماز جمعه داشت پرداختهبودند. لطفاً در اینباره هم توضیحی بفرمایید.
به هر حال جریان اصلاحات گاهی اوقات به تعبیر مرحوم شهید مطهری سعی کرده با تحریف معنوی برداشت خودش را بکند. مرحوم شهید مطهری، تحریف معنوی را اینطور تعریف میکنند: «ما تحریف لفظی داریم که لفظ را جابهجا میکند. تحریف معنوی، همان لفظ را نقل میکند ولی نحوه نقل آنجور دیگری است. تقطیع صورتمیگیرد. صدر را میگوید و ذیل را حذف میکند. ذیل را میگوید و صدر را حذف میکند و باعث تحریف میشود.» اینکه حضرت آقا فرمایش کردند که ما نه تعلل میکنیم و نه شتاب زده عمل میکنیم، به نظرم میرسد که بخشی از مخاطب این حرف، مجمع حاکمیت و نهادهای نظامی و بخشی از مخاطب آن، مردم هستند. مخاطب قسمت اول که گفتند «تعلل نمیکنیم»، مجموع دستگاههای نظامی کشور هستند. سبزپوشان عزیز ما در سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی که حقیقتاً باید بهخاطر حرکتی که انجام دادند به آنها دستمریزاد و خدا قوت بگوییم.
یک مقدمهای را عرض کنم. چند سال پیش آقای ظریف بحث «دیپلماسی و میدان» را مطرح کرد. به نظر میرسد پیشرفت کشور در گرو همراهی دیپلماسی با میدان است. راحت و سادهتر بگویم، دیپلماسی باید در خدمت میدان باشد. شما مصادیق آن را نگاه کنید. شما نگاه کنید که شهید رئیسی(ره)، دیپلماسی را در خدمت میدان قرار داد. طبیعتاً قدرت جمهوری اسلامی ایران و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف دنیا و حتی تا آمریکای لاتین، بروز و ظهور بیشتری پیدا کرد. چون کسی که در رأس دیپلماسی کشور قرار گرفته، خودش را با اهداف نظام در میدان منطبق میکند. ولی قبل از آن و در دولت آقای روحانی، میدیدیم که دیپلماسی در یک جاهایی میدان را با خودش همراه میکرد. نتیجه این کند شدن سرعت نظام در اهداف بین المللی و اهدافی که در داخلی دارد میشود. راهبردهایی که نسبت به دروازه سیاست خارجی دارد و ایضاً راهبردهایی که در حوزه سیاست داخلی دارد.
بعد از ترور شهید اسماعیل هنیئه، حضرت آقا در پیامی که دادند دو مرتبه بحث لزوم انتقام را مطرح کردند. فرمودند: «مهمان عزیز ما اینجا شهید شده و خونخواهی او را وظیفه و حق خود میدانیم.» دو مرتبه این را تکرار کردند. در اینجا ایشان دارند یک اعلام مأموریتی برای میدان میکنند. فرماندهان میدان این پیام را دریافت کردند. دیپلماسی هم این پیام را دریافت کرد. طبیعتاً دیپلماسی باید مقدمات سیاسی و مقدمات دیپلماتیک را مهیا کند و خودش را در خدمت میدان قرار دهد. ولی ما میبینیم که بعد از شهادت سید حسن نصرالله، هم عزیزان نظامی ما و هم مسئولان سیاسی کشور، آقای رئیسجمهور، معاون اول ایشان و سرلشگر باقری عزیز، اعلامکردند که بعد از شهادت شهید اسماعیل هنیئه، جمهوری اسلامی ایران به فاز خویشتنداری رفت. چون امیدوار بودیم که آمریکا بتواند بحث آتشبس را در غزه ایجاد کند و اسرائیل را به توقف حملات خود به نوار غزه ملزم کند. لذا خویشتنداری کردیم و بحث خونخواهی انتقام شهید مهمان خود را متوقف کردیم. نتیجه این کار، شهادت سیدحسن نصرالله شد. این جایی بود که متأسفانه دیپلماسی توانست ترمز میدان را بکشد و حرکت میدان را آهسته کند. که باید این فرآیند اصلاح شود.
فرمایشات حضرت آقا در نماز جمعه 13 مهر ناظر به همین مسأله است. اینجا که فرمودند «تعلل نمیکنیم» مخاطب آن مجموعه حاکمیت است. هم دیپلماسی و هم میدان، هم نهادهای سیاسی و هم نهادهای نظامی. و مخاطب «شتاب زده عمل نمیکنیم» هم فعالان رسانهای هستند. بنده مکرر این را عرض کردم که مطالبهگری اینطور نیست که منجر به تضعیف حاکمیت شود، بلکه باید مسیر و معبر را برای مجموعه حاکمیت در موضوعات مختلف باز کند. در بحث ما هم همینطور است. اینکه جریان اصلاحات، جبهه اصلاحات، روزنامه و رسانه آن میآیند «نه تعلل میکنیم، نه شتاب زده عمل میکنیم» را بزرگ میکنند، در واقع میخواهند تعریضی به این نکته بزنند که خود آقا پزشکیان هم به صراحت بیان کردند. گفتند: «ما رفتیم خویشتنداری کردیم و این اتفاق افتاد.» اینها میخواهند آن را توجیه کنند. در حالی که توجیهی بیش نیست. متأسفانه در دهه 90 توسط این جریان بارها لطمه خوردیم.
* یکی از محورهایی که حضرت آقا بحث کردند و جملاتی که بحث کردند، ناظر بر همین «تعلل نمیکنیم و شتابزده عمل نمیکنیم»، این بود که کمترین مجازات رژیم صهیونیستی در وعده صادق2 گرفته شد. بعضی از این کانالها و رسانههای مجازی به این پرداختند و گفتند: «این حرف حضرت آقا نشانمیدهد که به وعده صادق2 راضی نیست. چون در وعده صادق1، ایشان از واژه سیلی زدیم استفاده کردند ولی در اینجا حتی این واژه را هم به کار نبردند و گفتند کمترین مجازات» به نظرتان چقدر این حرف درست است؟
این نکته را خدمت شما عرض کنم. سال 1396 خدمت یکی از بزرگان نظام که صاحب تریبون است رسیدیم تا راجع به اتفاقی که در آن سال اتفاق افتادهبود گزارشی بدهیم و از او درخواست کنیم ناظر به آن موضوع، اگر صلاح دانستند، بیایند و یک کنشگری انجام بدهند. من همواره قبل از آن وقتی مواضع ایشان را دنبال میکردم، میدیدم که ایشان در موضعگیریهای خود، مثلاً وقتی امروز رهبری صحبت میکنند، این بزرگوار هم دو روز، پنجروز یا ده روز بعد؛ در تریبون، منبری، همایشی و سخنرانی که شرکت میکردند، مجدد همان صحبتهای رهبری را با جملات و عبارتبندیهای خودشان تکرار میکردند. همواره برای من سؤال بود که چرا این بزرگوار با این جایگاهی که دارد، همواره تکرار صحبتهای رهبری را مطرح میکند. در آن جلسه صحبت ایشان این بود که میگفتند: «من به شما توصیه میکنم که نگاهتان به دو لب مبارک حضرت آقا باشد و هیچوقت جلوتر از رهبری حرکت نکنید» با کمال احترام به آن عزیز، ولی این کار در تعارض آشکار با صحبتهای خود حضرت آقا است. چون ایشان فرمودهاند: «هر کسی از اعضای جامعه وظیفه خاص خودش را دارد». نباید منتظر باشید که رهبری در یک موضوعی ورود کند، حرف بزند و موضعگیری کند تا شما تکلیف خودتان را بدانید.
ما اگر خودمان را سرباز انقلاب و امام جامعه میدانیم، طبیعتاً سرباز باید دهها کیلومتر جلوتر از فرمانده حرکت کند. دستور را از فرمانده بگیرد و خودش را جلو بیندازد و سپر بلای فرمانده باشد. البته فرمانده هم باید به خط مقدم برود و بجنگد. لذا اینکه تحلیلهای ما بعضاً مخالف با صحبتهای فردایی رهبری باشد اشکالی ندارد. باز هم در فرمایشات خود این بزرگوار، در جلسهای که با دانشجویان داشتند و همین مسأله مطرح میشد، جواب دادند: «شما باید موضع خودتان را داشتهباشید. منِ رهبری یک جایگاه و یک وظیفهای دارم و باید یک کنشی را با لحاظ جایگاه و موقعیت خودم انجام دهم. شما هم موقعیت خاص و وظیفه خودتان را دارید.»چهبسا آن چیزی که بر منِ کنشگر میدان واجب است، برای رهبری حرام باشد. یا آن چیزی که برای رهبری واجب است، برای من حرام است.
پس ما اولاً باید موضعگیری خودمان را داشتهباشیم و نباید هیچوقت فعالان جبهه انقلاب را نهیب بزنیم و بگوییم که صبر کن، چهبسا موضع تو خلاف نگاه رهبری باشد. نخیر من باید مطالعات، بصیرت، دایره اطلاعات و قوت تحلیل خودم را تقویت کنم تا حتیالمقدور دچار اشتباه نشوم و خطا نکنم. ولی از آنطرف باید جسارت موضعگیری را هم داشته باشم. این یک نکته است.
نکته دوم هم این است که وظیفه رهبری با وظیفه من، وظیفه شما با هر آحاد جامعه فرق میکند. هر کسی باید وظیفه خاص خودش را تشخیص داده و عمل کند. بعد از شهادت مرحوم شهید سلیمانی، حمله به عینالاسد صورتمیگیرد. چهرههای نظامی و سیاسی ما موضعگیری میکنند و میگویند: «ما انتقام حاج قاسم را گرفتیم». روز بعد رهبری فرمایش میکنند که: «دیشب یک سیلی زده شد و انتقام خروج آمریکا از منطقه است». در حالی که برداشت منِ فعّال این بود که ما عینالاسد را زدیم و تمام شد. ولی ایشان میگویند که اصلاً عینالاسد با حاج قاسم قابل مقایسه نیست، در یک تراز و در یکفاز نیستند. در این واقعه اخیر هم به نظر میرسد که اگر میفرمایند: «کمترین پاسخی بود که میشود بدهیم» واژه کمترین در مقابل یک اقدام متوسط و یک اقدام حداکثری است. طبیعتاً میشود این برداشت را از فرمایش ایشان کرد که خیلی بهتر از این هم میشد اقدام کرد. تحلیل و برداشت بنده این است. بهتر از این، این بود که این حرکت یک هفته بعد از شهادت شهید اسماعیل هنیئه اتفاق بیفتد تا بازدارندگی ایجاد کند. اینکه بعد از وعده صادق2، رژیم صهیونیستی جرأت میکند رهبری را تهدید کند، یعنی جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته آن بازدارنگی مورد نیاز را علیه این سگ هار منطقه ایجاد کند. آن بازدارندگی هنوز ایجاد نشده.
صحبتی را هم دوستان ما در این مسائل مطرح میکنند و میگویند: «همین که رژیم صهیونیستی در یکی دو سال اخیر، مرتب دارد فرماندهان و چهرههای ما را میزند و ما عزیزان ارزشمندی را در جبهه سوریه و لبنان از دست دادیم، نشانمیدهد که ما ضربه زدهایم که او دارد ضربه میزند». در اینجا بنده یک عرضی دارم و آن این است که وقتی دشمن شما آشکارا به شما ضربه میزند، پاسخ شما هم باید آشکار باشد. بعضاً عزیزان میگویند: «فلان فرمانده ما را در خط مقدم در سوریه زده و ما در پاسخ کسی را در اسرائیل زدهایم، یا فلان مرکز را زدهایم و این تبعات را داشته و صدایش درنیامده». خیلی عالی است. ولی وقتی او آشکار ضربه میزند، باید آشکار پاسخ بگیرد. تا پاسخی به افکار عمومی و جبهه گسترده مقاومت باشد که اگر ایران لطمه خورد، لطمه را هم زد. اینکه او آشکارا بزند و ما پنهانی پاسخ بدهیم خوب نیست. او پنهانی را قطعاً افشا نمیکند تا هیمنهاش شکسته نشود و همچنان خودش را بهعنوان ابرقدرت منطقه معرفی کند. ما هم بهخاطر ملاحظات امنیتی که باید سر جای خودش باشد که حرفی در آن نیست، با این ملاحظات او را افشا و آشکار نکنیم تا مثلاً نفر نفوذی و خط نفوذی ما در اسرائیل لو نرود، پاسخ آن لطمه آشکار را نمیدهد.
این نکتهای است که به نظر من باید مورد تحلیل قرار بگیرد. تحلیل بنده هم همین است. حضرت آقا فرمودند: «کوچکترین پاسخ بود»؛ اگر این پاسخ زودتر بود، به نظر بنده ایشان موضع دیگری داشتند. در عین حال ایشان وظیفه دارند که از فرمانده میدان بهنحو احسن تقدیر و تشکر کنند که آن نشان فتح نشانه همین است.
* پس آن چیزی که من از فرمایشات شما فهمیدم این است که شما تضعیف نیروهای انقلابی را صحیح نمیدانید.
نه تضعیف نیروی خط مقدم و فرمانده ما در میدان و نه کنشگر رسانهای جبهه انقلاب.
* متأسفانه میبینیم برخی از کنشگران رسانهای به بهانه اینکه انتقام گرفته نشده و سیدحسن نصرالله شهید شده، نیروهای انقلابی و مسئولین جلودار را تضعیف میکنند. میگویند شما کوتاهی میکنید. به نظر این درست نیست.
قطعاً همینطور است. ما این را در مواضع حضرت آقا هم داریم. ایشان میفرمایند: «مطالبهگری باید صورت بگیرد، ولی نباید با دشمن مخرج مشترک با دشمن داشتهباشید. تضعیف نظام و تضعیف انقلاب نکنید». من بارها به دوستان گفتهام که خط و مرز مطالبهگری با جبهه مشترک با دشمن داشتن، گاهی اوقات از مو باریکتر است. این را منِ کنشگر باید فهم بکنم و اگر کرباسی نمیتواند یک مطالبهگری که منجر به تقویت نظام بشود و آن مطالبهگری که منجر به تضعیف نظام بشود را از هم تمییز بدهد، خواهشاً کنشگری نکند. برو قوه تحلیل خودت را ارتقا بده و ادبیات خود را اصلاح کن، تا مطالبهگری خودت را انجام بدهی و منجر به تقویت جبهه انقلاب و مجموعه حاکمیت شود.
* به خطبههای حضرت آقا و اتفاقاتی که در آن افتاد برگردیم. در کنار فرمایشات حضرت آقا و خطبه تاریخی، میبینیم علیرغم حملات و تهدیدهایی که وجود دارد، آقای عراقچی به بیروت سفر میکند، آقای پزشکیان به قطر میرود. انگار دارند بهنوعی آن کمبود و آن کمکاری که داشتند را جبران میکنند. انگار داریم به دیپلماسی و میدان بر میگردیم.
بله این همان استکه عرض کردم. مصداق بارز و آشکار دیپلماسی در خدمت میدان است. وقتی دیپلماسی در خدمت میدان قرار گرفت، هم میدان تقویت میشود و هم خود دیپلماسی. ما این را در دولت شهید رئیسی به صورت آشکار دیدیم. وقتی که دیپلماسی خود را در خدمت میدان قرار داد، رئیسجمهور ما به کشور خارجی میرود بهترین استقبال از او صورتمیگیرد. حتی استقبال مردمی در کشور خارجی. این استقبال از دیپلماسی کجاست؟ زمانی که خودش را در خدمت میدان قرار داد. طبیعتاً هم مردم و هم سیاستمداران کشورهای دیگر، این پیام را دریافت میکنند که از جمهوری اسلامی دارد یکصدا شنیده میشود و آن صدای مقاومت و مقابله با جبهه استکبار است. اگر این شعار واحد از ایران صادر شود، ما قطعاً هم قوت میدان و هم قوت دستگاه دیپلماسی کشور را خواهیم داشت.
* شما این رفتار دولتیان را چطور میبینید؟ آیا بهواسطه تجربهای که کردند تغییر رفتار دادند؟ آمریکا و اسرائیل گفتند که شما نزنید، ما آتشبس را ایجاد میکنیم. اینها دیدند که آتش بس ایجاد نشد و ما باید انتقام بگیریم. آیا این تجربه که بارها و بارها در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده اینها را سر عقل آورده و یا نه، یک اقدامی بوده که به آنها دیکته شده و دستوری بوده است؟
برای پاسخ به این سؤال باید مقداری جلوتر برویم و ببینیم که این اتفاق تکرار میشود که منجر به یک رویه شده باشد یا نه. چون متأسفانه جریان اصلاحات پیشینه خوبی ندارند. ما صفحات تاریکی از تاریخ را در ذهن خودمان از زمانهایی که این جریان در رأس قدرت بوده داریم. از دهه 70 و دولت اصلاحات بگیرید تا دهه 90 و دولت به ظاهر اعتدال. این دو مصداقی که فرمودید، یعنی سفر رئیسجمهور محترم به قطر و سفر ریاست محترم وزارت خارجه به لبنان و سوریه. اگر این اتفاق از سمت مدیران و مسئولان دیپلماسی کشور تکرار شود، به آنها دستمریزاد و خدا قوت میگوییم و قطعاً جبهه انقلاب تمامقد از آنها حمایت خواهد کرد. ولی اگر این اتفاق تکرار نشود، همان گزینه دومی است که شما گفتهاید. از جایی به آنها دستور دادند و مجبور شدهاند اینطور کنشگری کنند.
* نکته دیگر که در نماز جمعه 13 مهر میبینیم، حضور تمام سلایق موجود در ایران است. در توئیتر و فضای رسانهای، افراد مختلفی با نگاهها و سلایق فکری و سیاسی متفاوت، توئیت زدند و مردم را به حضور در نماز جمعه دعوت کردند. از مخالف، اصلاحطلب، بیحجاب، باحجاب و…. همگی گفتند که ما در این نماز جمعه شرکت میکنیم و همه را هم دعوت کردند. بعضی حتی اولین بارشان بود که در نماز جمعه شرکت میکردند. این را چطور میبینید؟ ناظر به اینکه شعار دولت چهاردهم، وفاق ملی است و این دولت به وفاق ملی معروف شدهاست. آیا وفاق خوب است یا بد و حول چه چیزی باید صورت بگیرد؟
اتفاقی که میافتد و تجربه 40 ساله انقلاب و حتی قبل از انقلاب را نشانمیدهد؛ هر زمانی که نظام مورد تهدید قرار گرفته، وحدت ملی را به عینه شاهد بودیم. اوج آن 8 سال جنگ تحمیلی است در این 20 و 30 سال اخیر همواره این اتفاق افتادهاست. نمونه دیگر آن تشییع باشکوه شهید قاسم سلیمانی در چندین شهر کشور است. همین فرمایش حضرتعالی است که طیفهای مختلف، اقشار مختلف با ذهنیتها و افکار مختلف، شرکت میکنند، حمایت میکنند و اعلام حضور میکنند. در این ماجرای اخیر بنده یک مطلبی را دیدم. کسی نوشتهبود که من رهبری را قبول ندارم و گفتهبود آقای خامنهای را قبول ندارم، ولی بهخاطر شجاعتی که این پیرمرد از خودش نشان داد، من تهییج شدم که بیایم و در این مراسم شرکت کنم. صرف اینکه این پیرمرد جوان ما که جوانها به پایش نمیرسند، این شجاعت را از خودش نشان داده و به میدان آمده و حضور پیدا کرده. قطعاً همینطور است. نمیخواهم خیلی به دولت تعریض داشتهباشیم، ولی آن وفاقی که حضرات مطرح کردند، بیشتر کاریکاتوری بود. وفاقی که شما صدر تا ذیل دولت خود، ارکان دولت، از وزیر، وکیل، رسانه و دفتر را از یک طیف با یک ذهنیت مشخص بچینید، نشانه وفاق نیست. بخش قابل توجهی از افرادی که سوابق ضد امنیتی دارند، محکومیت داشتند. یک وقت صرفاً متهم است ولی اینها محکوم بودند. یعنی در دادگاه اثبات شده و قاضی حکم صادر کرده. اینکه محکوم امنیتی را بیاورند و مسئولیت بگیرد و بعد هم شعار ملی بدهیم، اینجور در نمیآید. ولی در نماز جمعه 13 مهر، بهمعنای واقعی کلمه، وفاق ملی را دیدیم. این وفاق ملی هم ذیل امام جامعه شکل گرفت. این نکته مهمی است. آن کسی که محور قرار میگیرد باید یک مرد خدایی باشد تا بتواند وفاق ایجاد کند. من تشبیه کنم. آقا میفرمایند: «غدیر میتواند محور وحدت مسلمانها باشد». غدیر به ظاهر منشأ اختلاف است. اختلاف ما با اهل سنت واقعه غدیر و اتفاقات بعد از آن است، ولی رهبری میفرمایند غدیر میتواند محور وحدت باشد. در این مسأله هم همینطور است. شخص رهبر معظم انقلاب است که میتواند محور وفاق و وحدت جامعه باشد، نه آن وفاق کاریکاتوری که دوستان مطرح میکردند.
* در فرمایشات خود اشاره کردید که بعضیها بهخاطر شجاعت رهبر انقلاب آمدند و در نماز جمعه شرکت کردند. از آنطرف افرادی میگفتند این چه شجاعتی است؟ اینکه شما در کشور و در پایتخت خود میآیی و نماز میخوانی. انتظار داری چه اتفاقی بیفتد؟ انتظار داری اسرائیل بیاید و حمله کند و بزند؟ این شجاعت نیست. شما خودت را ابرقدرت منطقه میدانی. از آنطرف اینگونه است، از طرف دیگر انتظار داری که رهبری بیاید و نماز جمعه را بخواند. این شجاعت است که هیچ حملهای نمیشود؟
«فِی قلوبهم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ ٱللَّهُ مَرَضا». به نظرم همین یک جمله کفایت میکند. پاسخ کاملاً روشن است. وقتی در آنطرف، موجودی به اسم نتانیاهو که نمیشود حتی به او انسان اطلاق کرد، زمان حمله میدود و خودش را در پناهگاه پنهان میکند، در حالی که هیچکس او را تهدید نکرده. جمهوری اسلامی ایران همواره میگوید: «من مردم را نمیزنم، من جامعه را نمیزنم. ساختمانها و زیر ساخت نظامی را میزنم» در این نوبت زیر ساخت نظامی را زده. جانشین محترم فرمانده سپاه، سردار فدوی، فرمودند: «ما نوبت بعد دوباره زیر ساختهای اسرائیل را میزنیم و باز هم به سراغ مردم نمیرویم» این سیاست جمهوری اسلامی ایران است، عدالت جمهوری اسلامی ایران است. ولی آنطرف چندین نوبت رهبری را تهدید کردند. با توجه به اقدامی که در مورد شهید هنیئه انجام داد، میتوانست آن رفتار را تکرار کند. ولی این شجاعت و صلابت حضرت آقا نشان داد که او هیچ غلطی نمیتواند بکند.
* من امروز خبری را میدیدم که با سرشماره لیدر، میلیونها پیام برای صهیونیستهای ساکن مناطق اشغالی ارسالشده، با این جمله آقا: «طوقان الاقصی اسرائیل را 70 سال به عقب برگرداند»
یکی از اتفاقات خوبی که در حمله وعده صادق2 صورت گرفت، این بود که عزیزان ما حقیقتاً جنگ ترکیبی خوبی را طراحی کردهبودند. مستحضر هستید و خبر آن هم منتشر شد. اینکه هک سایبری پدافندهای اسرائیل قبل از آن صورت گرفت، لذا اسرائیل نتوانست در حوزه پدافندی موشکهای ما را مورد هدف قرار داده و شناسایی کند. اتفاق خوب دیگری که افتاد این بود که کار اطلاعاتی که سابقه چندین ساله هم دارد انجام داد. یعنی مراکز فوق سری جاسوسی که هیچ نشان مشخصی هم ندارند را در اسرائیل زد. یک موقع یک مقری است که تابلو دارد و نوشته است که اینجا مرکز موساد است. یک وقت هم یک مرکز پنهانی و مخفی موساد است. این مراکز در وعده صادق2، مورد هدف و تهاجم جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.
اتفاق مبارک دیگری که باز هم قدرت و قوت رسانهای ایران را میرساند و مرتبط با بحث ما هم هست، فیلمبرداری بسیار دقیق ایران از لحظه اصابتها بود. این خلائی بود که ما در وعده صادق1 داشتیم. صحنه اصابت را نداشتیم. این برای عزیزان ما تجربه شد و خلأ وعده صادق1 در وعده صادق2 جبران شد. در فیلمبرداریها مشخص است که فیلمی که دارد منتشر میشود، از دوربین شخص یک عابر پیاده و مردم عادی نیست. مردم عادی بهخصوص در منطقه اسرائیل که تا به حال تجربه چنین حملهای را نداشته، وحشت میکند، دوربین از دست او میافتد یا دوربین لرزشهای شدیدی را پیدا میکند. ولی این فیلمبرداری نشانمیدهد که آن عزیز فیلمبردار که نشسته و دارد فیلم میگیرد، میداند که قرار است این نقطه موشک بخورد، باید دوربینم را اینجا زوم کنم و مواظب باشم که تکان نخورد. این نشان دهنده مدیریت صحنه است که توسط نیروهای ما صورت گرفت. بله، همان شب عملیات خبری منتشر شد که پیامکی برای گوشیهای تلفن همراه مردم ساکن در منطقه اشغالی ارسال شده است. همین پیام به آنها ارسال شده بود. این نشان دهنده قوت رسانهای، مخابراتی، اطلاعاتی و نظامی امنیتی جمهوری اسلامی ایران است.
* با تشکر از حضرت عالی که وقت ارزشمندتان در اختیار ما قرار دادید.