به گزارش رحا مدیا، مدرسه اندیشهورز رحا به مناسبت جمعه نصر گفتوگویی با حجت الاسلام دکتر مصطفی جمالی، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی انجام داده و به نقش جبهه مقاومت در شکلگیری تمدن نوین اسلامی پرداخته است.
مشروح این گفتوگو را میخوانید.
* در یک سال گذشته که وقایع متعددی در غرب آسیا رخ داده است، یعنی بعد از طوفانالاقصی که به توسط حماس، عملیاتی و اجرا شد، ما شاهد وقایع متعددی بودیم مثل حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در سوریه و پاسخ جمهوری اسلامی با عنوان وعده صادق 1 و وعده صادق 2 و همچنین شهادت برخی از سرداران محور مقاومت را داشتیم که مهمترین آنها شهادت سید حسن نصرالله بود. وقتی به منابع تاریخی نگاه میکنیم میبینیم پیشینه بحث مقاومت از زمان حضرت رسول وجود داشته است یعنی این مقاومتی که خود پیامبر داشتند منجر به تشکیل حکومت اسلامی شد و بعد از پیامبر هم میشود گفت که واقعه عاشورا و کربلا خودش نشان از آن مقاومت اسلامی دارد و از همان مدل مقاومت هست. و بعد از آن انقلاب اسلامی ایران، سخنان حضرت امام رحمهالله را هم داریم که این مقاومت مردم ما که از مکتب حسینی شکلگرفته شده سبب شده که جمهوری اسلامی به پیروزی برسد. بهعنوان اولین سؤال، با توجه به شرایطی که الان در منطقه حاکم هست، مؤلفهها و شاخصههای محور مقاومت اسلامی چیست و اینکه جایگاه محور مقاومت، در شکلگیری تمدن نوین اسلامی به چه شکل است؟
مسأله مقاومت مسئلهای هست که از منظرهای مختلف میتوانیم آن را تحلیل کنیم. گاهی اوقات از منظر روایت تاریخ و فلسفه تاریخ دارید میبینید قصه را گاهی اوقات از منظر تمدنی و رویکرد تمدنی قابل تحلیل هست و گاهی اوقات از منظر اجتماعی و ملی خودمان چه برای کشور ما و چه برای کشور لبنان و حتی کشور فلسطین، همه این منظرها قابل تحلیل هست و البته هماهنگ هم هست اینطور نیست که تحلیلهای متشتت و ناهماهنگ باشد.
جنگ بین ایمان و کفر از گذشته بوده حتی از زمان پیامبر، این جنگ بین دستگاه شیطان و دستگاه ایمان هست. و بنای عالَم بر این جنگ هست. بنای عالَم بر این درگیری هست. شیطان قسم خورده که «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِين» همه را میخواهم منحرف کنم. خدا این عالَم را اینطور قرار داده که دو جریان حق و باطل وجود داشته باشد. دو جریان اراده را خلق کرده و به هر دو هم امداد کرده. «كُلًّا نُمِدُّ هَؤُلَاءِ وَهَؤُلَاءِ» چون حول و قوهای هم که دستگاه شیطان دارد همه از خداست. اصلاً عالَم عالم درگیری است. آدمها قرار است با اختیار خود انتخاب کنند که در کدام جبهه میخواهند باشند. یک جبهه نور و یک جبهه ظلمت است. شیطان قسم خورده که همه را گمراه میکنم آن طرف هم دستگاه انبیاء هست از روز اول حضرت آدم، درگیری بین هابیل و قابیل شروع میشود و جریان نور و ظلمت شروع میشود تا انبیاء الهی که 124 هزار پیامبر میرسد به پیامبر خاتم. نقشه تاریخی نبی اکرم و همه انبیاء حول این نقش است؛ حول ولایت اهلبیت عصمت و طهارت این انواری که خدا قبل از خلقت همه عوالم خلق کرده و باید اینها را منت گذاشت «مَنَّ عَلَيْنا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ في بُيُوتٍ أذِنَ اللّهُ أنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُه» اینها آمدند روی زمین، همه انبیاء از شیعیان اهلبیت عصمت و طهارت قرار گرفتند و یک نقشهای این انسان 7 هزار ساله در این عالَم دار. همه انبیاء در این طرح دارند کار میکنند. همه وعده آن نبی خاتم را دادند. همه وعده موعود را دادند. و همه دارند یک بیتی را در تاریخ بنا میکنند که خشت خشتش را دارند میگذارند و آخرین خشتش هم آخرین ولی خدا میگذارد. و لذا عالَم با این درگیری با ولی خدا شروع میشود و با ولی خدا ختم میشود.
آنطرف هم یک دستگاه شیطان هست لشکری از جن و انس دارد آن هم تصرف میکند و کار میکند و دارد صحنهها را میسازد و تمدن میسازد و حکومت میسازد؛ با جهل و ظلمت مکرهایی را در عالَم به راه انداخته و حیاتی را دارد رقم میزند. این طرف حیات طیبه هست و آن طرف حیات شر است و حیات سیاهی هست. این طرف شجره طوبی است و آن طرف شجره خبیثه است. این شجره «أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء»، ولی آن شجره ای هست که «مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَار» هیچ قراری در عالَم ندارند. لذا یک درگیری تاریخی است یک نقشهای نبی اکرم(ص) دارد که عالَم را دارد بهسمت تکامل خودش پیش میبرد و وعده آخرت را هم دادند و هیچ تعجیلی هم ندارند دنبال دولت مستعجل هم نبودند.
بشریت باید به درجهای از کمال برسد تا بتواند این اضطرار را درک کند و موعود بیاید و انسانهایی همراه شوند و بتوانند این بستر تحقق عصر ظهور را ایجاد کنند.
در بیانیه گام دوم حضرت آقا میفرمایند غایت انقلاب اسلامی این هست که این تمدنسازی اسلامی را که میخواهیم بکنیم زمینه ظهور ولایت عظمی است. غایت ما این است. آن طرف هم شیطان دارد نقشهریزی میکند و در روایات هست که شب قدر اگر مقدرات عالَم توسط اهلبیت عصمت و طهارت در عالَم پخش میشود شیطان هم مقدرات لشکر خودش را شب قدر به سر لشکرهای خودش میدهد و به فرماندهان خودش میدهد و به همه لشکر جنی و انسی خودش دارد این مقدرات را میدهد. لذا یک لایهای فلسفه تاریخ است که هم نقشه نبی اکرم (ص) را بدانیم و نقشه شیطان را بدانیم و مراحل درگیری اینها را بدانیم در طول تاریخ و بدانید که این جریان رو به تکامل هم هست.
این جریان، جریان رو به تکامل هم هست یعنی جریان کل بشریت اگرچه دستگاه شیطان وجود دارد در این عالَم. ولی اینگونه نیست که هیچوقت غلبه پیدا کند. غلبه با این اراده غالبه است. لذا آن ولایت تاریخی اهلبیت، همیشه غالب است و هیچوقت شکست نخورده. چون کسی شکست میخورد که معصوم نباشد. اینها هستند که بر جریان ربوبیت عالَم که اساس عالَم بر ربوبیت است لذا این عالَم رو به تکامل است. «لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ، لِلْباطِلِ جَوْلَة» حق دولتی دارد و باطل یک جولانی دارد و باطل در حقیقت کف روی آب است.
دستگاه شیطان به یک معنا ذیل این تکامل حرکت میکند و نمیتواند خدشهای به جریان تکامل وارد کند. در گودال قتلگاه که اینها خیال کردند بساط توحید را در این عالَم جمع کردند میگویند بعد از شهادت امامحسین، شیطان لشکریان خودش را جمع کرد دیدند گریه میکند. گفتند چرا گریه میکنی؟ تو مگر نمیخواستی امام کشته بشود؟ گفت نمیدانید ما چه کردهایم! این مرد کار را تمام کرد. «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً» کاری کرده که یک کشتی نجاتی یک مصباح هدایتی در این عالَم ایجاد کرده که مگر میشود ما کاری کنیم؟ یک جلوهاش اربعین است. پرچمی که امام زمان دارد عنوانش «یا لثارات الحسین» است. در آینده این محور وحدت میشود.
ما نباید اشتباه کنیم این جلوهگری که فراعنهی تاریخ کردند و نمرودها داشتند، تمدن مادی امروز داشته و خیال کنیم که چقدر اینها موفق بودند؟ نه موفق بودند و نه قرار دارند اضطراب هست در جریان کفر ولی بذکر الله تطئمن القلوب. در جریان ایمان است که آدمهایی مثل سیدحسن میآیند که بگوید اگر بمیریم پیروزیم و اگر پیروز هم بشویم باز هم پیروزیم. برایشان فرقی ندارد پیروزی و کشته شدن. در هر دو صورت پیروزند.
عالَم بهسمت تکامل است. اینها از آن بحثهای جدی هست که بهلحاظ فلسفه تاریخ باید بشینیم بحث کنیم که جریان تکامل عالَم دارد رقم میخورد و انقلاب اسلامی یکی از این موقفهای تکامل تاریخ هست. و در بستر عاشورا دارد شکل میگیرد. به تعبیر مقام معظم رهبری انسان 250 ساله محور تاریخ است. و عالَم را به قرب ظهور نزدیک میکند و عصر ظهوری دارد رخ میدهد. خود انقلاب اسلامی محصول همین تکامل تاریخ است و محصول همین نقشه هست. اینکه میبینید انقلاب اسلامی در این نقطه استراتژیک جهانی رخ میدهد، سفر امامرضا(ع) و وجود این همه امامزاده در ایران و این تجمعی که شیعه در ایران پیدا کرده اینها اتفاقی نیست. این همان طرح عظیم نبی اکرم هست که قرار است به تعبیر خود پیامبرکه با دست به پشت سلمان فارسی زد و فرمود یاران این مرد، دین من را یاری میکنند. و اتفاقات آخر الزمانی هم در همین جا رقم میخورد این منطقهای که منطقه نزول انبیاء بوده است یعنی بینالنهرین.
این درگیری پیچیدهای که در فرایند تاریخ، پیچیدهتر هم میشود. یعنی اگر تاریخ رو به تکامل هست این درگیری کفر و ایمان هم دارد پیچیدهتر میشود. شاید درگیری که الان جبهه حق با جبهه باطل داشته در هیچ دورهای از تاریخ نبوده. کفر پیچیده به میدان آمده و با تمام توانش. و از آن طرف هم ایمان با آن پیچیدگی خودش و با آن صلابت خودش، به میدان آمده و انقلاب اسلامی محصول این تکامل درگیری هست. به یک جایی رسیده که جریان حق باید یک حکومتی تشکیل بدهد و بتواند یک جبهه مقاومتی شکل بدهد و بتواند یک صف آرایی بشود در این مقیاس. آن هم یک مقیاس تمدنی. در هیچ دورهای درگیری در این اوج خودش، جریان ایمان با جریان کفر نداشت. این نگاه فلسفه تاریخی ما هست.
* در بحث فلسفه تاریخ اینکه شما میفرمایید این جریان تکامل رقم خواهد خورد چه بخواهیم و چه نخواهیم این پیروزی، حاصل خواهد شد. ممکن است برای مخاطبین این سؤال ایجاد بشود که این جایگاه مجاهدت و ایستادگی و مقاومت در این مسیر چه میشود؟ یعنی منِ نوعی بگویم من مینشینم و هیچ اقدامی نمیکنم و مقاومتی نمیکنم بالاخره پیروز خواهیم شد دیگر. در نهایت این پیروزی و آن تکامل شکل خواهد گرفت. حالا امسال نشد ده سال دیگر. آن جایگاه ایستادگی در این مسیر چیست؟
* شما خیال کردید که عاشورا را ارادههای اصحاب سید الشهدا رقم زدند؟ اینکه ما وظیفه داریم در کنار ولی خدا باشیم حضور داشتهباشیم و کنار سیدالشهدا باشیم و نه زود باشیم و نه دیر بیاییم این یک حرف است. ولی آن کاری که سیدالشهدا در گودال قتلگاه میکند با اراده خودش کار را تمام میکند، آن حرف دیگری است. اینکه وظیفه ماست و رسالتمان است که در کنار ولی خدا باشیم و همراهی کنیم. اماتکامل را اراده انسانهای محوری در تاریخ مثل سید الشهدا و آن شهادت عظیمش رقم میزند. اوست که گفته شما بروید و بیایید برای من فرقی ندارد. وقتی بیعت را از سر اصحاب برداشت گفت من کار را تمام میکنم و شما بمانید و نمانید اتفاق عاشورا قرار است رخ بدهد و آن ذبح عظیم قرار است رخ بدهد و عالَم را سیدالشهدا میخواهد هدایت کند.
وظیفه ما این است که کنار ولی خدا باشیم. ولی اینکه ما بخواهیم تکامل را رقم بزنیم بله تأثیر داریم ولی این نیست که تکامل با ارادههای ما تنها رقم بخورد آن ارادههای تاریخساز، آن ارادههایی که حتی دستگاه شیطان منفعل هستند در مقابل آنها مهم هستند، مأمون خیال میکند که میتواند ارادههای امامرضا را هدایت کند نمیداند که در طرح خود امام رضاست. امامرضا دارد نقطههای تاریخی را میگذارد. مقدورات دستگاه شیطان، جزء مقدورات امام و ولی خدا قرار میگیرد. لذا حرکت را اینها دارند به تکامل میبرند.
قرار است ربوبیت در عالَم شکل بگیرد«وَمَا خَلَقتُ ٱلجِنَّ وَٱلإِنسَ إِلَّا لِيَعبُدُون» و اگر غلبه بر کفر باشد آن سنت الهی و هدف الهی محقق نمیشود. بله ممکن است کنار ولی خدا خلوت شود و بعضیها خلوت میکنند خودشان ضرر میکنند و الا ولی خدا ضرر نمیکند. این خیلی مهم است که نگاه فلسفه تاریخی و ارادههای تاریخساز و اینکه چطور دارند عالَم را بهسمت نور و حقیقت میبرند و تکامل در عالَم دارد رخ میدهد. بشر دارد به بلوغ میرسد. دیدید امام نسبت به مردم ایران میگوید حتی مثل این ملت، زمان پیامبر هم نیامده است. خیلی عجیب است یعنی مومنینی در این عصر غیبت، البته این هم با هدایت خود امامان معصوم است. لذا پیش امامصادق میآمدند که آقا بنیامیه دارد میرود و بنیعباس دارد میآید روی کار شما بیایید حکومت تشکیل بدهید. امامصادق چقدر شاگرد دارد؟ 4 هزار نفر. در جوابشان امام میفرمایند: «ليس الزمان زماني ولا الرجال رجالي» زمان، زمانهی من نیست. و مردان من هم شکل نگرفته. 4 هزار شاگرد امامصادق دارد. آدمهایی باید شکل بگیرند گفتم مثل سیدحسن یکی از آنهاست هست شهید سلیمانی یکی دیگر از آنهاست. آنهایی که صفات اصحاب امام زمان را دارند صفات اصحاب سیدالشهدا را دارند. که خودشان بهقول امام میگفت شهید بهشتی یک امت بود. اینها آدمهای امت سازند. قرآن میفرماید در مقابل امتی از آنها میتوانند بایستند. لذا این اوج بلوغ را ما در جامعه انقلابی، الحمدلله انقلاب اسلامی را داریم میبینیم.
این نگاه انقلابی اسلامی که انقلاب اسلامی میخواهد یک تمدنی در مقیاس جهانی شکل بدهد اول جهان اسلام را متحد کند و بعد بشریت را نجات بدهد از این بیت عنکبوتی که دستگاه شیطان در این عالَم ساخته و بشریت را گرفتار خودش کرده که الان بشریت گرفتار تمدن مادی دنیای مدرن هست که اوج شیطنت دستگاه کفر را در همین تمدن مادی و مدرنیته داریم میبینیم که واقعاً بشر گرفتار شده و منکرها که در یک زمان منکر شدند در دوره تمدن مادی به اسم معروف اقامه میشوند. الحمدلله با ظهور انقلاب اسلامی، صدای شکستن تمدن مادی را میشنویم. اینها همه از برکات انقلاب اسلامی و خون شهدا و خون سرداران ماست.
انقلاب اسلامی دارد در این افق متولد میشود. هدف خودش را این قرارداده است. حضرت آقا در بیانیه گام دوم فرمودند «آن آرمان نهایی ما تمدن نوین اسلامی و ایجاد مقدمه تحقق خورشید عظمی ولایت است.» همچنین فرمودند که «انقلاب اسلامی محقق عصر جدید است.» ببینید تعبیر، تعبیر بلندی هست. این است که این همه در مقابل انقلاب اسلامی دارند صف آرایی میکنند و دارند با تمام سرمایه شان به میدان میآیند و این انقلاب را نشانه میگیرند. حرف انقلاب اسلامی این هست که دعوا سر نظم نوین جهانی است.
ما قرار است یک نظم جدیدی را در جهان ایجاد کنیم. موازنه قدرت در عالَم به نفع دین باید عوض شود و این کار را انقلاب اسلامی دارد انجام میدهد. یک جبهه مقاومتی دارد شکل میدهد. یک تمدنی در عرصه جهانی دارد شکل میدهد جهان هم بیدار شده. لذا در نقطهای از تاریخ قرار گرفتیم که بهقول آقا آن نقطهای هست که داریم به قله نزدیک میشویم. کوتاه بیاییم دیگه تمام است. که حضرت آقا میگویند عقب نشینی اگر بکنید مرگ و زندگی ما رقم میخورد.
اینجا بحث مقاومت یک جایگاهی پیدا میکند. اگر ما بخواهیم تمدنی بسازیم الان یک هجوم تمدنی علیه انقلاب اسلامی رخداده. حضرت آقا میفرمایند که عصر جدیدی میخواهد رقم بخورد و میخواهیم عالَم را بهسمت عصر ظهور نزدیک کنیم دشمن هم خوب فهمیده و شناخته این قرائت از اسلام دیگه مثل آن قرائت دیگران از اسلام نیست. نه قرائت داعشی و سلفی هست. نه قرائت کشورهایی هستند که دارند ذیل مدرنیته نفس میکشند مثل ترکیه و خیلی از اینهایی که مدعی اسلامی بودن هستند. قرائت جدیدی از اسلام که متفاوت هست. این یقیناً دشمن صف آرایی میکند و لازمه تمدنسازی این است که شما غیریت خودت را و مرزهای خودت را با تمدن مادی دنیای امروز باید مشخص کنی. اینجاست که مقاومت معنا پیدا میکند و مقاومت بنیان تمدن میشود.
تعین تمدن به این است که باید مرز خودت را با تمدن مادی مشخص کنید مرز خودت را که مشخص میکنی آنها بیکار نمینشینند مقابله میکنند. گام بعدی این است که هیچ اطاعتی از دنیای کفر نداشته باشیم «فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيرا» هیچ گرتهبرداری از تمدن مادی دستگاه شیطان نکنیم. چون هیچی چیزی دستگاه شیطان به درد شما نمیخورد چرا که شیطان بنای بر خوبی ندارد و تماماً شرّ است. تماماً فساد است. هر کاری هم در این عالَم کردند هرجایی را که در تصرف کردند در طبیعت تصرف کردند در جامعه تصرف کردند در سبک زندگی تصرف کردند در شهرسازی فساد مطلق است. راه شما از تبری میگذرد. بخواهی تبری داشته باشی درگیر میشوی. لذا به ما دستور استقامت دادند. «فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَك» استقامت دستور اساسی دین ما هست.
لذا تولی و تبری اساس تمدنسازی اسلامی میشود این مقدمه، در باب حادثهای که الان رخ داده که بحث از جریان این حادثه عظیم که از 7 اکتبر رخ داده و این درگیری که ما از اول انقلاب دنبالش بودیم نه دنبالش بودیم منتظرش بودیم چون میدانستیم که این اتفاق میافتد. چون اصلاً اساس ما این بود که جریان اسرائیل و جریان یهود که طبق آیات قرآن «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُود» آن یهود تاریخی که شدیدترین دشمنی را با جامعه مؤمنین داشتند از همان بنی اسرائیلی که شکل میگیرند و بعد دیدید داستانش را شنیدید که چطور عمل کردند در طول تاریخ.
این یک درگیری تاریخی است. جامعه یهود یک جامعه قابل مطالعه هست. جریان یهود را حتماً باید در تاریخ مطالعه کرد اینکه چه بلایی سر انبیاء الهی آوردند. در روایت هست که در یک روز 112 بعضی روایات هست که 300 تا پیامبر را کشتند. در خود زمان حضرت موسی هم همینطور بوده. ما اگر بخواهیم اسرائیلیها و یهود را بفهمیم باید بنی اسرائیل را بشناسیم که چه کارهای عجیب و غریبی کردند و چه علومی هم دارند. این جریان یهودی تفاوت دارند با جریان کلیمیهایی که مؤمنین به حضرت موسی هست. جریان یهود، یک جریان خیلی پیچیدهای هست. که میرسد به عصر حاضر که واقعاً اینها بعد از این دوران رنسانس تحولاتی هست که این جریان یهود دارد و چطور به مجاری قدرت و ثروت و اطلاعات در دنیا حاکم میشوند و این صهیونیست جهانی این نطفه شوم را در جهان اسلام میگذارند مبتنی بر آن پروتکلهای یهود.
اینها دنبال این هستن که همه عالَم را بگیرند. چون اصلاً خودشان را انسان حقیقی و وارثین زمین میدانند بقیه را حیوانهای انساننما میدانند. شما نگاه کنید در آیین یهود اینکه اینها به این راحتی میکشند اعتقاداتشان هست که چون بقیه را آدم نمیدانند انسان نمیدانند. نه به مسیحیت رحم میکنند و نه به اسلام رحم میکنند نه سنی میشناسند نه شیعه.
* فرمودید جبهه حق و باطل، امکان مذاکره ندارند و گفتید که باید اینها با همدیگر جهاد کنند. من یاد یکی از شبهاتی که در هفتههای گذشته در فضای مجازی در حال مطرح شدن است افتادم که یکی از اساتید که ادعای مفسر قرآن بودن هم دارد گفتند ما در قرآن دو مدل آیاد داریم یک سری از آیات توصیه به صلح میکنند و یک سری از آیات توصیه به جهاد میکنند. میگویند آنجایی که قرآن توصیه به صلح کرده، در جایی بوده که ما در ضعف بودیم و در جایی که قرآن توصیه به جهاد کرده جایی بوده که ما در قوت بودیم. نتیجه میگیرند که این بحث طوفانالاقصی و وقایعی که در این چند وقت به وجود آمده نشانمیدهد که ما در موضع ضعف بودیم و باید صلح میکردیم با دشمنان و به مذاکره مینشستیم. حالا پاسخ شما و تحلیل شما نسبت به این مسأله چیست؟
در اینکه اسلام صلح دارد باید جدی کار کرد. تفقهی در مقیاس تمدنسازی و امتسازی لازم است که متأسفانه در حوزههای علمیه هنوز شکل نگرفته. و من غیر از حضرت آقا کسی را نمیبینم که در این مقیاس بتواند اظهار نظر کند پس اولاً باید کار جدی کرد. بهلحاظ علمی و تفقهی. هیچکسی دنبال جنگ بهمعنای اینکه دیگران را بهزور مطیع خودمان کنیم نیست. بنای اسلام بر این نبوده و نیست. اسلام دین رحمت است از این حیث. جنگ از آنجایی دارد شروع میشود که دستگاه شیطان با شما معارضه میکند. حیثیت شما را زیر سؤال میبرد. میخواهد هویت شما را بگیرد. آنجا دیگه راهی جز جهاد نداری. حالا شما بیایی بگویی من در قوه ضعفم صلح کنم؟ اصلاً جریان شیطان دنبال صلح نیست. آنجا هم که میبینی دارد کوتاه میآید ولو به صلح هم راضی میشود بهخاطر اینکه اون در ضعف است و الا در ضعف نباشد صلح نمیکند. اینها اگر قدرت داشتهباشند همه عالَم را میگویند نظم جدید جهانی. همه عالَم باید مثل ما فکر کنند.
* یعنی حتی اگر وعده صلح هم میدهند زیرش میزنند مثل همین قضیهای که بعد از ترور اسماعیل هنیه شاهد آن بودیم.
بله اینها اصلاً قائل به صلح نیستند. اینها انحصارگرا هستند. چرا که جریان کفر همین است. همهچیز را برای خودش میخواهد. همهچیز را در اختیار خودش میخواهد. میخواهند همه را خفیف کنند. صلح بین کفر و ایمان معنا ندارد. حالا اینکه ما جریان ایمان، یک جاهایی داریم با تقیه پیش میرویم و یک جاهایی داریم تاکتیکهایی داریم این را در طول تاریخ هم دیدیم تاکتیکهای انبیاء مختلف بوده. ولی همیشه بنای بر درگیری بوده. چون آنها دارند هجوم میآورند. شما مجبور هستید مقاومت کنی و جهاد کنی علیه آنها. تازه این هم موقعی هست که در موضع ضعف هستی نه الان که در موضع قدرت هستی.
کی گفته انقلاب اسلامی و جبهه مؤمنین الان در موضع ضعف هستند؟ الحمدلله به برکت انقلاب اسلامی و خون شهدا یک جبهه مقاومتی شکلگرفته و جریان کفر در موضع ضعف رفته و گام به گام دارد عقب نشینی میکند. و اسلام دارد به پیش میرود شما این یک روی سکه طوفانالاقصی تلخیهاست و کشتاری که از مردم فلسطین و لبنان میشود و این فرماندههان عزیز را از دست میدهیم. ولی یک روی سکهاش رحمت الهی که دارد نازل میشود و علم اسلامخواهی در عالَم دارد بلند میشود. در دانشگاه معروف فرانسه نمیگذارند استاد درس بدهد همه میزنند روی میز میگویند حزبالله حزبالله. موج اسلامخواهی، موج نفرتی که نسبت به تمدن غرب دارد در عالَم ایجاد میشود، تمدن غرب دارد نفسهای آخرش را میکشد. عصر جدید قرار است محقق بشود. دیدید امام با نامهاش به گورباچف نوشت که تمدن مادی دارد از بین میرود. در سراشیبی فروپاشیدگی قرار گرفتند. الحمدلله تمدن اسلامی روی اوج هست ما الان روی اوجیم.
یکی از علمای مصر میگفت چرا تا به حالا به ما دروغ میگفتید. رهبری که فصیح خطبه میخواند و میآید وسط کار، امام امتسازی را ما در جبهه مقاومت داریم. کی تاریخ این طوری بوده است؟ قدرت و موازنه قدرت به نفع دین در عالَم عوض شده و دارد اتفاقاتی در این عالَم و در باطن عالم میافتد. و همهاش هم زیبایی هست. در همین نماز جمعه گفتند ما دشمن واحدی داریم. امت واحد را شکل میدهد دشمن واحد.
ما در عصر ظهور هستیم. اینکه آقا همیشه میگوید انشاءالله این انقلاب اسلامی، من که یقین دارم پرچمش را بهدست آقا میرساند. وسط صحنه باشیم و موقف تمدنی خودمان را درک کنیم مثل موقف تاریخی خودمان. جریان کفر و اسلام به اوج درگیری خودش رسیده است. پیچیدهترین درگیری را ما در کف میدان داریم مشاهده میکنیم.
* استدلالشان این است که در یکسال گذشته 45 هزار نفر به شهادت رسیدهاند این بُعد را فقط میبینند.
ما هم ناراحتیم مردم یک ملتی مشکلات برایشان رخ داد اما اینها ساخته میشود اینها همه آباد میشود. بعد از جنگ 33 روزه ما رفتیم لبنان، حسام خوشنویس، خدا رحمتش کند آن فرمانده را هیچ اثری از جنگ 33 روزه نگذاشته بود. همه را ساختهبودند. جهان اسلام الحمدلله وحدت پیدا کنند لبنان 5 میلیون نفری را ما نتوانیم بسازیم؟ نوار غزه را دوباره نتوانیم بسازیم که چیزی ندارد!
بهقول آقا در خطبهها گفتند طوفانالقصی 70 سال قصه را به عقب بُرد. طرح خاورمیانه بزرگ داشت تمام میشد. داشتند کوریدورهای تجارت را از اسرائیل طرحریزی میکردند، اینکه میبینید این همه ناراحتند بهخاطر این است که 7 اکبتر جغرافیای تجاری عالَم را بههم ریخت.
* از این که دعوت رحا مدیا را برای این گفتوگو پذیرا شدید، بسیار سپاسگزاریم.