رحا مدیا | آزاده ابراهیمی فخاری
مطالعه نوشتهی مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی، مرا به یاد خاطرهای از دوران تحصیل انداخت. دانشجوی ترم سوم بودم، ترم پر چالشی بود و مشکلات مختلفی کادر اجرایی و علمی را درگیر کرده بود. در بین هیاهوی موجود در دانشگاه، درسی داشتیم که استاد بهدلیل مشکلات شخصی نتوانسته بود مطالب را بهخوبی تدریس کند. بسیاری از دانشجویان از جمله دوستم، نگران امتحان بودند. یک روز قبل از امتحان، دوستم به من گفت که بهدلیل تدریس ضعیف استاد، او قصد تقلب داشت و گمان میکرد که این تنها راه برای جبران نواقص تدریس است.
من به او گفتم که اگرچه شرایط دشوار است، هیچگاه تقلب راهحل مناسبی نیست. مشکلات تدریس باید از طریق کانالهای صحیح حل شود، نه اینکه خودمان از اصول اخلاقی منحرف شویم. درست است که استاد نواقصی در تدریس داشت، اما در نهایت ما مسئولیت خود را داریم. سکوت کوتاهی بین ما حاکم شد، اما نگاه دوستم تغییر کرد. پس از چند لحظه، با تأمل گفت: حق با توست. تقلب تنها به ضعفهایم دامن میزند و مرا از ارزشهای واقعیام دور میکند. آنروز دوستم پذیرفت که عدم تعهد استاد در تدریس توجیهی برای زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی از طرف دانشجو نیست.
مهاجری نوشتهی مذکور بهنقد روحانیت در خصوص موضعگیریها و اقدامات پیرامون مسأله حجاب و بیحجابی پرداختهاست. او بر این باور است که بسیاری از رویکردهای روحانیون در این زمینه، تحتتأثیر تفکرات جناحی بوده و فاقد اصول علمی و دینی است و روحانیت باید از دلبستگیهای سیاسی فاصله گرفته و بر اساس درک علمی و رضای خدا، احکام دینی را بیان کند. در این باره نویسندهی آگاه به اصول دینی را ارجاع میدهیم به احکام و متون دینی مربوط به تهمت و افتراء و قضاوت بدون علم، آن هم در یک روزنامه کثیرالانتشار!
در ادامه، نویسنده به چالشهای بزرگ اجتماعی و اقتصادی اشاره میکند که باعث بیاعتمادی به دین و حکومت میشود و در نتیجه مردم را از پایبندی به احکام دینی باز میدارد. او تأکید میکند در جامعهای که به نام اسلام حکمرانی میشود ولی از عدالت در آن خبری نیست، تبعیض همهجا را فراگرفته، پارتیبازی حرف اول را میزند و… چگونه میتوان از مردم انتظار داشت به احکام دین و قانون پایبندی نشان بدهند؟
در پاسخ باید گفت، وجود مشکلاتی مانند فساد اقتصادی، فقر، تبعیض، و بیعدالتی در جامعه هر چند قابلانکار نیست اما فراگیر بودن بهنحوی فراگیر که در اینجا بیانشده، فاقد نگاه منصفانه و عادلانه است. آقای مهاجری مطمئن هستید در این بیانات رضای الهی را در نظر گرفته و قصد تقرب دارید؟!
این معضلات بهطور قطع تأثیر منفی بر رفتار و نگرش مردم نسبت به قوانین و احکام دینی دارد و میتوانند باعث بیاعتمادی مردم به حکومت و قوانین آن شوند لکن با این حال، نمیتوانند توجیهگر بیقانونی و بیتوجهی به اصول دینی باشند.
در واقع، مشکلات اجتماعی و اقتصادی، بهویژه در جامعهای که خود را متعهد به ارزشهای دینی میداند، میتوانند بهعنوان یک هشدار برای اصلاحات و تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و اقتصادی عمل کنند، نه بهعنوان توجیهی برای کنار گذاشتن یا بیتوجهی به قوانین.
برای ترغیب شایستهسالاری و پایبندی به قوانین اجتماعی و اجتناب از پارتیبازی و… باید آحاد جامعه و از جمله مسئولین را که برخاسته از میان مردم هستند، به تعهد بیشتر نسبت به اصول اخلاقی امر کرد و از روشهای مرحله به مرحله امر به معروف و نهی از منکر، در همهی ابعاد دین، بهره جست؛ نه معضلات اخلاقی را به بهانهی عدم پایبندی برخی از افراد به اصول دیگر اخلاقی، فربه کرد. در واقع مشکلات اجتماعی باید بهعنوان عاملی برای اصلاح و تغییر بهسمت بهتر شدن جامعه تلقی شوند، نه توجیهی برای نادیده گرفتن قوانین و اصول دینی.
هرچند ممکن است لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» احتیاج به بازنگری و اصلاح داشته باشد اما وضع قوانین برای جلوگیری از شیوع فرهنگ برهنگی، راهکاری است که در کنار تبیین معارف دینی، پازل تحکیم بنیان خانواده را تکمیل خواهد کرد و مانع از سرایت آن به افراد دیگر، خواهد شد.