به گزارش رحا مدیا، دکتر مجتبی رستمیکیا، استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با رسانهی رحا مدیا به بررسی مقوله «شورای عالی انقلاب فرهنگی» پرداخت و گفت: این شورا حداقل دو نظام کلی را در بخش سیاست گذاری باید حمایت کند؛ یکی در حوزه فرهنگ که خرده نظامهای متعددی مثل هنر، فرهنگ، سینما، دینداری و غیره دارد و قسمت دیگر آن، بحث دانش است.
وی با اشاره به اینکه جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سطح سیاستگذاری است تصریح کرد: اگر بخواهیم به سمت این ادبیات برویم، ظرفیتی است در کشور که میتواند در لایههای کلانی رخ دهد ولی به هر دلیلی شورای عالی در دهه اخیر، درگیر مسائل حاشیه ای شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر قوانین و آیین نامه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در برخی از کلان پروژه ها این شورا از وظیفه خودش عدول کرده است.
وی ادامه داد: ما چهار حوزه داریم؛ سیاستگذاری، تقنین، اجرا و جزاء و شورا آگاهانه یا ناآگاهانه وارد فضای تقنین شده و خودش را مجری میداند.
رستمیکیا با اشاره به روندهای کلی دانش و لزوم حرکت در این مسیر عنوان کرد: باید برنامهریزیهایی صورت بگیرد که در کوتاهمدت و میانمدت بتوان فضای دانش را بهبود بخشید تا ما را به لبه مرز دانش برساند.
وی همچنین ادامه خاطرنشان کرد: متأسفانه در کلان روندهایی که به سمت ما هجوم میآورند، شورای عالی انقلاب فرهنگی جز چند مورد اندک کاری نکرده است؛ مثل سه فضای رشتهای، میان رشتهای و فرا رشتهای که ما در بخش اول ماندهایم.
استاد حوزه و دانشگاه ضمن بیان فضای مشارکتی شدن دانش تصریح کرد: امروزه دیگر دانش در دانشگاه تولید نمیشود و اگر ما فکر کنیم با آییننامه ارتقاء اساتید، تعیین حدود اختیارات رئیس دانشگاه و عزل و نصبش میتوانیم تولید علم کنیم، سخت در اشتباه خواهیم بود.
وی ادامه داد: امروزه سهم بسیار ویژهای برای جامعه مدنی ارزش قائل هستند و دانشی که نتواند با مشتریان، حامیان و مخاطبان ارتباط بگیرد، پذیرفته نمیشود.
استاد مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه به بحث فضای میان رشتهای پرداخت و گفت: باید گروههای حل مسأله و کار تیمی راهاندازی شود؛ ولی ما همچنان نظام استادمحور داریم که باید تبدیل به راهبر و مربی گروه شود؛ البته این در برخی دستورالعمل ها آمده ولی به فعلیت نرسیده است.
وی با اشاره به نسل چهارم دانشگاه ها و دانشگاه کارآفرین خاطر نشان کرد: به نظر میرسد برخی ادبیاتهای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی که وارد آن شده، مثل دانشگاه حکمت بنیان به نوعی وارداتی است که در کنار مزایا، معایب جدی دارد.
رستمیکیا کالایی شدن دانش و تقاضا محور بودن دانش را از جمله معایب این کار دانست و افزود: وقتی این روند با روند مشارکتیشدن دانش ترکیب میشود، به نوعی دمکراتیزه شدن معرفت را به دنبال دارد که همان مشتری محور شدن است.
وی گام دوم را ورود به بحث پیشران های تکنولوژی دانست که با سازمان ملی هوش مصنوعی شروع شد ولی به سند نوشته شده آنها، انتقادات جدی وارد است.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به نسل دوم هوش مصنوعی تأکید کرد: ما هنوز ۱۷-۱۸ سال از جهان عقب هستیم که اینهم به خاطر سپردن کار به کسانی است که از تکنولوژی، آگاهی زیادی ندارند.
وی با بیان اینکه در این حوزه ما دچار سردرگمی هستیم خاطر نشان کرد: اگر این سردرگمی رفع نشود، شورای عالی انقلاب فرهنگی در چهل ساله دوم انقلاب نمیتواند رسالت خود را پوشش دهد و ما را با مشکلات جدی مواجه میکند.
رستمیکیا شورای عالی انقلاب فرهنگی را گیر مسائل حاشیهای مثل کنکور و عزل و نصب رؤسای دانشگاهها دانست که شورا را از مسائل اساسی بازداشته است.
وی در پایان با اشاره به بحث نخبگان گفت: ما چرخه کامل مدیریت استعداد را نداریم؛ شورا در نخبهگزینی، پرورش نخبه و نخبهگماری برنامه جدی ندارد و جایی مشکل ایجاد میشود که نخبگان را فنی و تکنیکال معرفی میکنند در حالی که ما میدانیم مدیریت دانش در دوران امروز به دست علوم انسانی است.
رستمیکیا به نسبت خطر حضور تکنوکراتها در مراکز تصمیمگیری هشدار داد و افزود: در آینده این نوع مدیران و نخبگان، آییننامههای بروکرات و امتیاز محور طراحی میکنند و نخبگان به جای اینکه در خدمت مسائل اجتماعی باشند، متأسفانه در فضای کاسب کارمندی قرار میگیرند.