رحا مدیا | علی بختیاری
در عصر کنونی رساندن پیام به مخاطب بدون استفاده از فنون و مهارتیابی راهگشا نیست. نوشتن و یا عرصهی نویسندگی یکی از آن همان مهارتهایی که انسان میتواند پس از کسب مهارت در آن پیام خود را به آسانی به مخاطب خود منتقل کند.
تقریباً دو سالی میشود که به این حیطه علاقهمند شدهام. بدون اینکه قبل از این بازه تجربهی موفقی در عرصهی نوشتن داشته باشم. در این دو سال بارها با اهالی خبره در نوشتن گفتگو کردم. مشورت گرفتم. اما خروجی همهی اینها این شد که باید بهدنبال گعدههای نویسندگی بیفتم. مدتی نگذشت تا با تحریریه مدادالفضلا آشنا شدم که یک روز در هفته اهالی مدادالفضلا در کنار هم جمع شده و یادداشتخوانی میکردند. این امر چنان تجربه، بازخورد و سرعت مثبت و منفی این عرصه جلو میبرد که گویی نظیرش را در فردی جلو رفتن نمیبیند.
این بار در هفدهمین محفل اهالی اهل قلم حضور یافتم این محفل با همکاری خبرگزاری تسنیم، تحریریه رسانه رحا و تحریریه مدادالفضلا در قم برگزار میشود.
ساعت نه و چهل و پنج دقیقه است. با خود گفتم مدیر این محفل، گویی گفته بود اگر کسی را دیدی علاقهمند به عرصهی نویسندگی است حتماً پایش را به این جمع باز کن. منتها قبلش به بنده خبر بده. بخاطر همین یکی از رفقا همراه ما شده بود که یکشنبه بیاید به گعده. با خود گفتم خبری بدهم، بهتر است. خبر دادم و او گفت که معلوم نیست که گعده امشب برگزار شود و اگر خواست برگزار شود تا ظهر خبر میدهم. کمی آشوب شدم. نمیدانستم که به آن رفیقم چه بگویم. با خود گفتم کمی صبر کنم بهتر است و همین هم شد. کمی بعد دیدم اطلاعیه بههمراه پوستر منتشر شد.
با سرعت پوستر گعده را برای آن رفیق فرستادم. موضوع گعده در مورد منشور روحانیت بود. خود منشور را در خانه داشتم و سعی کردم قبل از جلسه یک مروری به منشور بیندازم.
ساعت هجده و نیم. نماز را خواندم و بهسمت محل گعده حرکت کردم. ساختمان محل گعده در شهرک قدس بود. کمی طول کشید. اما به گعده رسیدم. به نسبت قبل جمعیت خوب آمده بود. افراد جدیدی آمده بودند. فضای جلسه بوی امام گرفته بود. چه خواسته یا ناخواسته یاد جلسات اندیشهمحور حول موضوعات در دهه شصت میافتادم. گویی همه دغدغهمندان روح الله جمع شده بودند برای آنکه حرف امام را با زاویه نگاه جدید به رشتهی تحریر درآروند.
برای این کار لازم بود مروری سریع به منشور روحانیت امام داشته باشیم. استاد سید مهدی موسوی از اساتید بارز و شناختهی عرصهی مکتب امامین انقلاب میهمان این گعده بودند. بنا بود ایشان به شرح فیما وقعی کوتاهی در مورد این منشور داشته باشند.
او صحبتها را از این مسئله شروع کردند که بیت الغزل اندیشه امام، مسئله فطرت بوده است و امام با فطرت خودش و نگاهی که همراه با فطرت بوده مسئلهها را جلو میبرد. مثل نامه امام به گورباچف. خلاصه این که امام راحل، منطق خود را در برابر منطق دیالیکتیک قرار داده و به منطقی بر پایه فطرت ایمان داشت.
این استاد جوان حوزه علمیه ضمن بسطدادن به این نکات منشور روحانیت را همبر پایهی فطرت گذاشته است. امام بزرگترین فاجعهای که اسلام داشته است را خطر تقلیل گرایی میدانستند. و اگر نگاه تقلیل گرایانه بر جامعه حاکم شود. آن جامعه سقوط خواهد کرد. شاید میتوان گفت که مراد یکی از اهداف امام در منشور روحانیت تبیین کردن همین تقلیل گرایی بوده است. که امام در منشور روحانیت تمرکز و منشأ این تقلیل گرایی را بر دو گروه تقسیم کردهاند یکی جریان ظاهرگرایان و یکی جریان باطنگرایان و مقدس مأبان.
استاد موسوی خاطرنشان کرد که امام در منشور روحانیت به پنج جریان اشاره کردهاند؛ جریان نهضت آزادی، جریان انجمن حجتیه، جریان آقای منتظری، دعوای بین سلام سنتی و پویا و نسبت جامعه مدرسین و مجمع طلاب؛ که مرحوم امام با شعله گرفتن جریان و قائلهی آقای منتظری رفته رفته فضا را برای این پیام آماده کردند تا در 7 اسفند سال 1367 این پیام منتشر شود.
بعد از این جلسه هم دوستان نویسنده سؤالاتی داشتند که از استاد پرسیده شد و انگیزه ما برای به تحریر در آوردن و بازخوانی دوباره این منشور شروع شد.