سیره علما در پیاده روی به کربلا
در یکی از توقفها در باغی نشسته بودیم و جمعی از فضلا گرد حاجآقا مصطفی حلقه زدند. هر کدام درباره شاخهای از علوم دینی پرسشی مطرح میکردند؛ از فقه و اصول گرفته تا فلسفه، تفسیر، عرفان و اخلاق. او چهار ساعت بیوقفه پاسخ داد، بدون نیاز به کتاب یا یادداشت، و همین موجب شگفتی و تحسین همه شد.
گاهی بر اثر پیادهروی، پایش تاول میزد یا زخم میشد، اما لحظهای از ادامه مسیر باز نمیایستاد. حتی اصرار دوستان برای سوار شدن بخشی از راه را نمیپذیرفت. وقتی به نزدیکی کربلا میرسید و چشمش به گنبد و گلدستههای حرم و پرچم سرخ امام حسین (ع) میافتاد، اشک از چشمانش جاری میشد، با صدای بغضآلود مصیبت میخواند و بر سر و سینه میزد…