رحا مدیا | حجتالاسلام دکتر محمد ملکزاده، استاد علوم سیاسی
هفدهم مردادماه به مناسبت سالگرد ارتحال آیت الله خویی، یادآور مجاهدتهای فقیهی حکیم، مفسر قرآن و متکلم پر آوازهای است که آثار و خدمات فراوانی از خود در مناطق مختلف جهان اسلام به یادگار نهاد. مروری بر زندگینامه سیدابوالقاسم موسویخویی، دخالت حکیمانه ایشان را در سیاست آشکار میسازد. آیتالله خویی گرچه بنا به ملاحظات خاص حاکم بر کشور عراق و اولویت حفظ حوزه علمیه چند صد ساله نجف اشرف، در مقاطعی ظاهراً از دخالت در برخی مسائل سیاسی پرهیز داشت و با اتخاذ مواضع حکیمانه توانست سیاستهای شیطانی رژیم بعث را در نابودی حوزه علمیه نجف نقش برآب کند؛ اما در عین حال اندیشه و سلوک کاملاً سیاسی ایشان نیز بر اهلنظر پوشیده نیست که در این و جیزه تنها به ذکر چند نمونه اکتفا میشود.
همراهی با نهضت امام
پس از آغاز نهضت امامخمینی در سال 1341، آیتالله خویی در راستای حرکت امام، در تلگرافی به محمدرضا پهلوی، لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را مخالف شرع و قانون اساسی دانست. در سال 42 نیز پس از دستگیری امام یکی از فقهایی که فعالانه برای آزادی سید روحالله خمینی از زندان ساواک تلاش کرد آیتالله خویی است. در همراهی ایشان با نهضت امام همین بس که با وجود مخالفتهایی که علیه انقلاب وجود داشت، با تعطیلکردن درسهای خود در نجف، همبستگی خویش را با انقلاب اسلامی ایران نشان داد. این همبستگی با وجود انتقادهایی که از سوی بدخواهان دو ملت ایران و عراق جریان داشت تا آخر عمر ایشان تداوم یافت. در پی درگذشت آیتالله سید مصطفی خمینی در جریان نهضت امام علیه رژیم پهلوی، بر پیکر مرحوم سیدمصطفی نماز خواند و با پیروزی انقلاب اسلامی و در آستانه برگزاری رفراندوم نیز مردم را به پیروی از روحانیت و رأی مثبت به جمهوری اسلامی دعوت کرد.
آیتالله خویی با مواضع حکیمانه خود نسبت به انقلاب اسلامی همواره دشمنان دو ملت ایران و عراق را مأیوس میکرد وقتی از او درباره قیام امامخمینی و خطرات احتمالی آن میپرسند، ایشان با صراحت میگوید امام به تکلیف شرعیشان عمل میکنند و با این موضع گیری هوشمندانه مانع از سوءاستفاده دشمنان شد. در اوج مبارزات مردم ایران به رهبری امامخمینی (ره) علیه رژیم پهلوی، به گفته برخی از هواداران امام در کویت، زمانی که بیت یکی از علما در عراق به پاتوق مأموران ساواک ایران و محل توطئه علیه انقلاب تبدیل شده بود، آیتالله خویی بههمراه آیتالله شاهرودی اعلامیهای علیه آن عالم صادر و مرجعیت وی را مشکوک اعلامکردند.
عدم همراهی با رژیم بعث عراق
آیتالله خویی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی، گرچه بنا به ملاحظاتی موضع مستقیمی در ارتباط با جنگ ایران و عراق و محکومیت متجاوز نداشت اما هیچ گاه روابط خوبی نیز با دولت عراق برقرار نکرد. در طول جنگ تحمیلی علیرغم فشار طاقتفرسای رژیم بعث برای جلب حمایت ایشان از عراق، کلامی منافی یا علیه ایران نگفت و بههیچوجه حاضر نشد که برای اعزام سربازان عراقی به مناطق جنگی مجوزی صادر کند یا کشتگانشان را شهید بخواند.
عدم همراهی آیتالله خویی با رژیم بعث عراق تا آخر عمر ایشان ادامه یافت تا آنجا که در اوایل دهه ۸۰ میلادی، اموال او مصادره و چندی از شاگردانش دستگیر، شکنجه و یا کشته شدند. در جریان حمله عراق به کویت، او شیعیان را از خریداری کالاهایی که از کویت آورده شدهبودند منع کرد و حتی نماز خواندن سربازان عراقی در خاک کویت را بهدلیل غصبی بودن باطل دانست؛ اعلام حمایت آیتالله خویی از مجلس اعلای اسلامی عراق در خیزش شعبانیه شیعیان، موجب شد که دولت صدام پس از سرکوب خونین و وحشیانه این جنبش، وی را دستگیر و تا آخر عمر (17 مرداد سال 1371) در حبس خانگی نگهدارد.
حمایت از فلسطین
آیتالله خویی از جمله فقهایی است که همواره نگران اشغال قبلهگاه اول مسلمین و شکنجه، نسلکشی و آوارگی مسلمانان ساکن این منطقه از سرزمینهای اسلامی بود. ایشان در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در راستای حمایت از مردم فلسطین با ارسال تلگرافی خواستار تحریم نفت و قطع رابطه کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی شد. گرچه متأسفانه بهدلیل بیکفایتی حاکمان کشورهای اسلامی، جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل به نتایج موفقی دست نیافت اما ایشان هیچگاه در برابر جنایات رژیم غاصب صهیونیستی علیه ملت مظلوم فلسطین سکوت نکرد.
ایشان را در مجموع میتوان مجاهدی خستگیناپذیر توصیف کرد که یک عمر مجاهدت و تلاش را در ذیل حاکمیت رژیم استبدادی صدام را بر رفاه و عافیت ترجیح داد. از نیمههای دهه پنجاه بهبعد همزمان با افزایش فشارهای دولت عراق به آیتالله خویی، بارها از ایشان برای بازگشت به ایران دعوت شد تا از مصائب عراق رهایی یابند؛ اما ایشان ماندگاری در عراق در سایه تحمل مضایق حزب بعث را بر آسایش و عافیت طلبی ترجیح داد.