یادداشت؛

منشور روحانیت، ره‌نامه روحانیت!

منشور روحانیت که در ۳اسفند۶۷، از جانب امام خمینی رحمةالله صادر شد، می‌تواند راهبر فکری حوزۀعلمیه و روحانیت باشد؛ زیرا که منشور روحانیت دارای شالوده‌ای منسجم، عناوینی مبتلابه و حاوی مَطلع و مَقطعی‌ ساختاریافته است.

رحامدیا | علی رشیدی، پژوهشگر حوزوی

منشور روحانیت که در ۳ اسفند ۶۷، از جانب امام خمینی(ره) صادر شد، می‌تواند راهبر فکری حوزه علمیه و روحانیت باشد؛ زیرا که منشور روحانیت دارای شالوده‌ای منسجم، عناوینی مبتلابه و حاوی مَطلع و مَقطعی‌ ساختاریافته است. نصایح، راهبردها و مواعظ امام در بطنِ منشور، بیانگر دغدغه‌ای دوراندیشانه و پیش‌فرضی تاریخی نسبت به مسأله حوزه و روحانیت دارد که امام را بر این امر وا داشته که تاریخ روحانیت و سلف، اصول نظام و اسلام، تجربیات نهضت و انقلاب و آینده جمهوریت و مردم، سخن به میان آورد.

شهادت، ایستادگی و مقاومت از هویّت‌های حوزه علمیه است که امام خمینی بدان اشاره می‌کنند. ایشان، فرهنگ شهادت و فضلِ مقاومت در میان شهدای روحانی انقلاب اسلامی و علمای سلف را، پشتوانه‌ای هویّتی بیان می‌کنند و طلاب علوم دینی را، به «بازگشت به خویشتن» فرا می‌خوانند. به بیانی دیگر، امام در صدد این امر است که طلاب را نسبت به هویّت و پیشینه خود ملتفت و آگاه سازد تا هیچ ابزاری نتواند در برابر دژ چند هزارساله حوزه‌های علم دینی، قد علم کند. و چه مرد حکیمی است که در دهه شصت نسبت به فقدان فعلی – فقدان هویت – حوزۀه علمیه، چشم‌اندازی داشته است.

دشمن‌شناسی نیز، از عناوینی است که امام در منشور بدان پرداخته‌‌اند. امام راحل، دانشگاه‌های علوم دینی را از دو عنصر «متحجر» و «متجدد» یا به بیانی دیگر «انقلابی‌نما» و «لیبرال‌سرمایه‌دار» بر حذر دانسته و طلاب را نسبت به خطر این دشمنان آگاه می‌سازند. چرا که امام خود نیز، در برهه هفده‌ساله نهضت اسلامی، از این دو قشر بیشترین خصومت‌ها را دیده‌اند. متحجرین و حجره‌نشینانِ بلاد نجف و قم که خود برای خویش «شاهی عمامه به سر» بودند، آنچنان با اسلوب و خیزش‌های سیاسی_تبلیغاتی خود، بر نهضت و مبارزه علیه طاغوت تاختند، که امام بیان دارند:«خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده است». گویا چه خون دل‌هایی امام از این قشر خوردند که از چنین تعابیری استفاده می‌کنند! متحجرین به صرف حوزه‌های علمیه خلاصه نمی‌شدند؛ حجتیه‌ای‌ها، حزب خلق مسلمان و دارالتبلیغ نیز از عناصری فعّال در قشر متحجر هستند که در تعریف امام از متحجرین، می‌گنجند.

متجددین را به عنوان قشر دوم دشمنان می‌توان برشمرد. فراماسونرهای فرنگی و لیبرال‌سرمایه‌دارانِ انقلابی‌نما که عموما در عرصه‌های درون‌ساختاری ظهور پیدا کرده‌ و دولت را به تصاحب خویش درآورده بودند، به دشمنی با حکومت اسلامی و امکان‌سازی اسلام منهای روحانیت پرداختند؛ که همین امر سبب شد تا امام، حوزه‌های علمیه را نسبت به این «ایادی آمریکا و شوروی» و «چند لیبرال خود فروخته» ملتفت سازند:«طلاب عزیز هشدار میدهم که علاوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانی‌نماها و مقدس‌مآب‌ها باشند، از تجربه تلخ روی کار آمدن انقالبی‌نماها و به ظاهر عقلای قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکرده‌اند عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزی‌های بی‌مورد و ساده‌اندیشی‌ها سبب مراجعت آنان به پست‌های کلیدی و سرنوشت‌ساز نظام شود».

قفل دشمنیِ متحجرین و متجددین با حوزه اصیل، با یک یک کلید باز شدنی‌ست و امام آن را خطاب به روحانیت بیان می‌کنند: «طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسالم آمریکایی‌اند و دشمن رسول اللّه. آیا در مقابل این افعی‌ها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟» و « اولین وظیفه شرعی و الهی آن است که اتحاد و یکپارچگی طلاب و روحانیت انقلابی حفظ شود وگرنه شب تاریک در پیش است و بیم موج و گردابی چنین هایل». به راستی که آری، وحدت کلمه روحانیت انقلابی، مانند پُتکی بر سر متجددین و متحجرین فرود خواهد آمد و خواهد توانست آنان را در آمال و مقاصد مکارانه خود، سردرگم و متحیّر سازد.

امام، دوگانه فقه سنتی یا فقه پویا و منازعات طلاب بر سر این دو گزاره را بیهوده می‌دانند زیرا که خود، فقه را سنتی و اجتهاد جواهری در منصه پویایی می‌بینند. بدین معنا که امام قائل به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستند که چنین اجتهادی، مسائل نوظهور را کشف و حکم آنان را به وسیله فقه سنتی اسنتباط می‌کند. به معنای اعم، حکومت‌داری بر پایه نظام اسلامی از نگاه امام خمینی، امری مطابق با واقع و شدنی است: «حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشان‌دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است، فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تاگور است».

امام خمینی، «هویّت» شهادت‌طلبی و مبارزه با استکبار طلاب را بدان آشکار ساختند، «دشمنان متحجر و متجدد» را شناساندند، «وحدت کلمه» را در برابر دشمنان توصیه کردند و «فقه سنتی و اجتهاد جواهری» را رکنی برای بنیان دروس حوزه و صدور احکام اسلام، ارائه دادند. به حق که خمینی‌کبیر با منشور خود، ره‌نامه و راهبردی برای حوزه‌های علم دینی و طلاب به یادگار گذاشته و حجت را بر همگان تمام کردند.

از همین نویسنده بخوانید

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
منشور روحانیت، ره‌نامه روحانیت!

لینک کوتاه: