یادداشت؛

بهائیت و صهیونیسم؛ دو لبه یک قیچی

نقطه اشتراک اصلی صهیونیسم و بهائیت، دشمنی آشکار با جریان مقاومت اسلامی است. صهیونیسم با بهره‌گیری از قدرت نظامی و سیاسی، و بهائیت با ابزارهای فکری و فرهنگی، تلاش می‌کنند اسلام حقیقی و روحیه مقاومت را تضعیف کنند.

رحا مدیا | داوود فریادرس

صهیونیسم به‌عنوان یک ایدئولوژی استعماری و بهائیت به‌عنوان یک فرقه انحرافی، در طول تاریخ پیوندهای راهبردی داشته‌اند که هدف مشترک آن‌ها، مقابله با اسلام حقیقی و تضعیف جبهه مقاومت بوده است. این ارتباط از دو جنبه ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک قابل تحلیل است و نشان‌می‌دهد که چگونه این دو جریان در یک راستا برای تضعیف اسلام اصیل و مهار جنبش‌های مقاومت اسلامی همکاری می‌کنند.

پیوند ایدئولوژیک بهائیت و صهیونیسم

از منظر ایدئولوژیک، بهائیت با نفی مفاهیم کلیدی اسلام از جمله جهاد، ولایت و انتظار مهدویت، آموزه‌هایی را ترویج می‌کند که در تضاد با مبانی اسلام ناب محمدی قرار دارد. این فرقه بر اصل تبعیت از قدرت‌های حاکم و پرهیز از هرگونه قیام و مبارزه تأکید دارد، که این مسأله کاملاً در راستای منافع صهیونیسم جهانی است. رژیم صهیونیستی که همواره از جنبش‌های اسلامی و گفتمان مقاومت در هراس است، فرقه‌هایی مانند بهائیت را که موجب تضعیف باورهای اسلامی می‌شوند، مورد حمایت قرار می‌دهد. بهائیت با تبلیغ اندیشه تساهل و تسامح به‌معنای کنار گذاشتن اصول مبارزه با ظلم، مسلمانان را از هرگونه مقاومت در برابر استعمار و اشغالگری بازمی‌دارد. این دقیقاً همان سیاستی است که صهیونیسم برای خاموش کردن روحیه جهاد و ایستادگی در جهان اسلام دنبال می‌کند.

پیوند ژئوپلیتیک و همکاری راهبردی

از جنبه ژئوپلیتیک، استقرار مرکز جهانی بهائیت در حیفا، قلب سرزمین‌های اشغالی، نشان‌دهنده همکاری مستقیم صهیونیسم با این جریان است. پس از تشکیل رژیم صهیونیستی در سال 1948، نه‌تنها هیچ محدودیتی برای فعالیت‌های بهائیان در فلسطین اشغالی اعمال نشد، بلکه این رژیم به‌طور مستقیم از نهادهای بهائی حمایت کرد. امروزه، اسرائیل اجازه داده است که مرکز اداری و تشکیلات جهانی این فرقه در حیفا و عکا به فعالیت خود ادامه دهد، در حالی که سایر ادیان و گروه‌های مذهبی حتی از برخی ابتدایی‌ترین حقوق خود در این سرزمین‌های اشغالی محروم‌اند.

در مقابل این حمایت گسترده، بهائیت نیز سیاستی را دنبال می‌کند که کاملاً در راستای منافع اسرائیل است. بهائیان از هرگونه محکومیت یا انتقاد از جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان خودداری کرده‌اند و هیچ موضع روشنی در برابر اشغالگری، قتل‌عام و شهرک‌سازی‌های غیرقانونی اسرائیل اتخاذ نمی‌کنند. این در حالی است که همین فرقه در کشورهای اسلامی، همواره خود را قربانی سرکوب معرفی کرده و از حمایت‌های گسترده رسانه‌ای غرب برخوردار است.

تقابل مشترک با جریان مقاومت

در نهایت، نقطه اشتراک اصلی صهیونیسم و بهائیت، دشمنی آشکار با جریان مقاومت اسلامی است. صهیونیسم با بهره‌گیری از قدرت نظامی و سیاسی، و بهائیت با ابزارهای فکری و فرهنگی، تلاش می‌کنند اسلام حقیقی و روحیه مقاومت را تضعیف کنند. محور مقاومت، که در ایران، حزب‌الله لبنان، گروه‌های فلسطینی و سایر کشورهای اسلامی نمود یافته، همواره هدف حملات مستقیم صهیونیسم و ترویج گفتمان انحرافی بهائیت بوده است.

در مجموع، پیوند میان صهیونیسم و بهائیت نه‌تنها یک رابطه تاکتیکی، بلکه یک اتحاد استراتژیک در راستای نابودی اسلام اصیل و کنترل جوامع اسلامی از طریق نفوذ فرهنگی، اعتقادی و سیاسی است. این هم‌پیمانی نشان‌دهنده برنامه‌ای بلندمدت برای تغییر موازنه قدرت در منطقه و مقابله با جریان‌های اسلامی عدالت‌خواه و ضد صهیونیستی است.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها