رحامدیا | علی رشیدی، پژوهشگر
اسلام به عنوان یکی از ادیان الهی، برای تبیین، تبلیغ و ترویج ایدئولوژی خویش، رهبرانی را بر میگیزند تا به واسطهی آنان، هم سپری در برابر نظریات مخالف قرار دهد و هم نیروی هجومی برای رواج دین مبین اسلام تربیت کند. نقش رهبران تهاجمی و تدافعی در دین اسلام بر عهدۀ روحانیت بوده، هست و خواهد بود. به بیانی دیگر، ابرپروژۀ روحانیت در دین اسلام را میتوان، تهاجم فکری-گفتمانی نسبت به تودۀ مردم و تدافعی فکری-مبارزاتی نسبت به دشمنان، برشمرد؛ چراکه تمام تاریخ روحانیت آکنده از چنین مواجهات تدافعی – تهاجمی است.
مواجهۀ مبرزا کوچک خان جنگلی در برابر دولت انگلیس، منازعۀ شیخ محمد خیابانی با دولتهای انگلیس و شوروی، مقاومت و قیام میرزای شیرزای و فتوای تحریم تنباکو در مبارزه با امپریالیست و شهادت شیخ فضلالله نوری و رویداد مشروطه را میتوان به عنوان پیشینهی منازعۀ نواب صفوی و کسروی فهم کرد!
فراماسونهای آقازادۀ محصّل غرب که در دویست سال اخیر، غرب و عالم تجدد را بر جامعۀ ایرانی تحمیل کردند، برای فرجامبخشیِ طرح خویش، ابتدا حذف روحانیت در اسلام و اجتماع را در سر میپروراندند. افرادی همچون میرزا ملکمخان و میرزا آقاخان کرمانی نقش بسزایی در این پروژه ایفا کردند. شعار اسلام منهای روحانیت توسط فراماسونها و مقابلۀ شیخفضلاللهها با چنین افرادی، آغازگر فصل تاریخ«ماسونها، علماء و اسلام منهای روحانیت» در تاریخ ایران و اسلام بود. فراماسونها با جذب عمامهبهسرانِ فرنگی و کتوشلوارانِ غربزده و پرورش آنان، تبدیل به کارخانۀ تولید طلاب قرونوسطایی و روشنفکرانی غربزده شده بودند که احمد کسروی نیز جدای از آن نبود! بدین معنا که شخصیت احمد کسروی را میتوان به عنوان فراماسونر در نظر گرفت.
کسرویِ آخوند و آخوندزاده که با تز اسلامنو و اسلام نوظهور، توهّم اسلام منهای روحانیت را در سر میپروراند، به راحتی و با گستاخیِ تمام، اصول اسلام را به سخره گرفته بود. اسلام توسعهیافتهای که کسروی در مجامع عمومی به حراج گذاشته بود، به عنوان خطری برای جامعۀ ایرانی و قشر مذهبی قلمداد میشد.
ورود نواب صفوی فارغ از اینکه اسلام توسعهیافتهای تبیین نمیشود، از این جهت بود که اصول و ارزشهای اولیۀ اسلام در معرض تذبذب قرار داشت. نواب، اقناع فکری کسروی را راهحلی برای ارشاد وی میدانست، اما مباحثات علمی و منارعات فکری چندبارۀ کسروی و نواب به منصۀ ظهور نرسید و دریغا که کسروی، لجاجت را بر اجابت ترجیح داده و نواب را به ترور مسلحانه تهدید کرد. نواب نیز بر اساس تکلیف و حجت شرعی خویش، ترور را بر فرصت ترجیح داده و با همکاری و پشتیبانی برخی علما، کسروی را ترور کرد.
شهید نواب صفوی که به عنوان یکی از شخصیتهای اسرارآمیز، تاریک و بریده از تاریخ شناخته میشود؛ جز شخصیتی متصل به تاریخ و در امتداد پیشنیۀ خود، نیست. نواب، رَه دویست سالۀ علمای سلف و مبارزین در برابر امپریالیست و فراماسونها را به مدت کوتاهی سپری کرد تا نام خویش را در اوراق تاریخ ثبت کند، و به عنوان هویت، الگو و سرمشقی در تاریخ، ماندگار شود.