رحا مدیا | حسین حیدری
حجتالاسلام والمسلمین سید احمد خمینی(ره) از چهرههای نامآشنای تاریخ معاصر ماست که پس از شهادت برادر بزرگوارش آیتالله سید مصطفی خمینی ره، مسئولیت اصلی ارتباط امام خمینی رضوانالله تعالی علیه با یاران انقلاب را به عهده گرفت.
بهدلیل اینکه از برجستهترین حلقههای وصل مبارزین و انقلابیون با امام خمینی محسوب میشدند، در تیر ۱۳۴۶ ش وقتی از نجف به ایران بازگشت، مأموران ساواک او را دستگیر کردند و بهاتهام اقدام بر ضد امنیت کشور بیش از یک ماه در زندان قزلقلعه زندانیاش کردند. پس از آزادی نیز وقتیکه در آبانماه همان سال مأموران امنیتی به منزل امام حمله کردند بار دیگر دستگیر و بازداشت شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی نیز بهعنوان رئیس دفتر امام خمینی بخشی از مسئولیتهای خطیر ایشان را عهدهدار شد و مشاوری امین برای امام راحل بود. شاید سختترین دوران فعالیت ایشان را بتوان از زمان ورود امام به کشور بیان کرد چراکه مدیریت اکثر قریب به اتفاق برنامهریزیها، مصاحبهها و دیدارهای امام خمینی با افراد، مبارزان و فعالان سیاسی ایران و رسانههای گروهی، همچنین وظیفه حفاظت از امام خمینی و حفظ شبکه ارتباطی نهضت اسلامی بر عهده ایشان بوده است.
پس از رحلت جانگداز حضرت امام خمینی ره، علاوه بر عهدهداری تولیت مرقد پدر بزرگوارشان، با عضویت در شورای عالی امنیتملی، حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام و فعالیت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، در راستای تحقق آرمانهای انقلابی فعالیت نمودند.
همان طور که ایشان نور چشم امام بود، خار چشم جریان نفاق و افشاگر جریانات انحرافی نیز بودند. بهبیان واضحتر افشاگری علیه شبکههای نفوذ و جریانات انحرافی یکی از ویژگیهای برجسته حجتالاسلام سید احمد خمینی بود که یکی از مهمترین مصادیق آن رنجنامهای است که خطاب به آیتالله منتظری نوشتهاند و در آن رنجنامه به گوشههایی از شخصیت او و جریان نفاق که او از آنها حمایت میکرد اشاره دارد.
این رنجنامه را میتوان مکملی برای فهم بهتر نامهای دانست که امام خمینی ره در ششم فروردین 1368 علیه منتظری نوشتهاند و متأسفانه هنوز هم مورد بیمهری متولیان بنیاد حفظ و نشر آثار حضرت امام خمینی قرار گرفته است.
آن فقید سعید در این رنجنامه تلاش کرده است تا به منتظری ثابت کند جریان توطئهگر طیف مهدی هاشمی با القائات خود طوری در او نفوذ کرده است که خروجی این نفوذ، اتخاذ مواضعی است که خواست دشمنان قسمخورده انقلاب و اسلام بوده است
ایشان در بخشی از این رنجنامه چنین نگاشته است که:
«حضرت آیتالله منتظری! آیا تصور نمیکنید افرادی که حساب شده به دیدار شما میفرستادند از منافقین و لیبرالها بودهاند که شما را به این موضع غلط بیندازند؟ آیا با اطمینانی که شما به مهدی هاشمی و برادر او دارید و آنها را متدین و با نقوی میدانید فکر نمیکنید شما را آلت دست خویش و گروه خویش قرار دادهاند؟… آیا باز بر این عقیدهاید که خود تصمیم میگیرید و خود به این نتیجه رسیدهاید که از کارهای سیاسی کشور کنار بروید و آقا هادی و آقا مهدی در شما نفوذ نداشتهاند؟ آیا داعیه انفصال شما از نظام ماهها قبل از این نوشته شما در دستور کار آقا هادی و آقا مهدی نبوده است؟ که امروزه تحقق یافتهاست.»
دفاع از آرمانهای انقلابی، تبیین اصول و خط فکری امام راحل و حمایت تمامقد از رهبری مقام معظم رهبری جزء خطوط کلی مشی سیاسی ایشان پس از رحلت امام امت بود.
آن فقید سعید در ایام ابتدایی فقدان امام امت علاوه بر اینکه توجه دیگران را به رهبر جدید نظام اسلامی معطوف میکرد، شخصاً نیز خطاب به مقام معظم رهبری چنین فرمودند که «اطاعت از شما مانند اطاعت از امام خمینی واجب است.»