یکی از ویژگی های مرحوم مصباح یزدی تاکید ویژه ایشان به کار گروهی و تشکیلاتی است. ایشان معتقد بود که در حوزه باید کارگروهی درمیان طلاب مرسوم شود تا آنها بتوانند با همدیگر کارهای مهمی را پیش ببرند.
رحا مدیا: با عرض سلام و احترام خدمت شما استاد ارجمند. بسیار سپاسگزاریم که دعوت «رحا مدیا» را پذیرفتید. در سالگرد ارتحال علامه مصباح یزدی (ره)، فرصتی مهیا شده تا نگاهی عمیقتر به سیره ایشان داشته باشیم. حجت الاسلام رهدار برای شروع، بفرمایید اصلیترین دریچه برای شناخت این شخصیت بزرگ چیست؟
رهدار: بسم الله الرّحمن الرّحیم. بنده هم خدمت شما و مخاطبان رحا مدیا سلام عرض میکنم. برای شناخت درست ایشان، باید ابتدا بر این نکته تأکید کرد که مرحوم علامه مصباح (ره) بیش از هر چیز، یک شخصیت علمی بودند و تمام ابعاد زندگی ایشان، حتی سیاست، باید از این منظر نگریسته شود. ایشان از معدود علمای معاصر بودند که نشان دادند میتوان کار جمعی و تشکیلاتی علمی را در سطح کلان حوزوی انجام داد. ایشان معتقد بودند بارهایی در نظام اسلامی وجود دارد که به تنهایی نمیتوان برداشت و راهی جز همکاری شبکهای وجود ندارد.
رحا مدیا: شما بر «کار تشکیلاتی» تأکید ویژهای دارید. در منابع به یک مثال جالب در این باره اشاره شده است؛ ممکن است آن را بازگو کنید؟
رهدار: بله، ایشان تفاوت کار فردی و تشکیلاتی را با مثال انتقال آجر تبیین میکردند. در روش سنتی، هر کس بهتنهایی بار میبرد، اما در روش تشکیلاتی مدنظر علامه، افراد یک زنجیره تشکیل میدهند. مثلاً برای بردن آجر به طبقه سوم، هر فرد در یک طبقه مستقر میشود و بار را به نفر بعدی میدهد. در این حالت، اگر یک نفر نباشد، پروژه متوقف میشود؛ این یعنی یک فعالیت شبکهای پیچیده که خروجی آن رشد همگانی است. ایشان با تأسیس مؤسسه امام خمینی (ره)، این الگو را در علم پیاده کردند تا خروجی کار، محصول یک سیستم باشد، نه فقط یک فرد.
رحا مدیا: خروجی عملیاتی این نگاه نهادی چه بود؟ آیا در فضای علمی کشور ملموس است؟
رهدار: قطعاً. ایشان توانستند دغدغه اسلامیسازی علوم انسانی را از سطح یک نظریه فردی به یک نهاد علمی جامع تبدیل کنند که هزاران فاضل تربیت کرده است. بنده در کلاسهای درس حوزه و دانشگاه بارها دیدهام که دانشجویان برجسته، در ۹۵ درصد موارد دانشآموخته مؤسسه ایشان یا طرح ولایت هستند. تفاوت بزرگ علامه با اندیشمندان بزرگی مثل دکتر گلشنی یا حتی آیتالله جوادی آملی در این بود که ایشان موفق شدند اندیشهشان را نهادمند کنند، در حالی که آثار دیگر بزرگان بیشتر در قالب کتب و فعالیتهای فردی باقی مانده است.
رحا مدیا: جناب استاد رهدار، یکی از مباحث جنجالی، تخریبهای گسترده علیه ایشان در دوران دوم خرداد است. ریشه این برخوردها چه بود؟
رهدار: واقعیت این است که در آن دوران، تصمیم گرفته شد که علامه مصباح تخریب شود؛ حتی طبق اعتراف برخی اعضای انجمن اسلامی، این تخریب آگاهانه و گاه با شیوههای غیراخلاقی تصویب شده بود. علت اصلی این بود که اندیشههای ایشان بنیانبرافکن بود و کل مبانی جریان روشنفکری غربزده را به چالش میکشید. چون جریان مقابل توان رقابت علمی با اتقان حرفهای ایشان را نداشت، صحنه را به سیاسیکاری کشاند. جالب اینجاست که حتی مخالفان جدی ایشان هرگز نتوانستند اتهام مالی یا اخلاقی به ایشان وارد کنند و همواره به سلامت نفس و پاکدستی ایشان معترف بودند.
رحا مدیا: در حوزه علوم انسانی، برخی معتقدند این علوم ذاتاً سکولار هستند و نمیتوان آنها را اسلامی کرد. پاسخ علامه به این چالش چه بود؟
رهدار: ایشان به جای فرار از این علوم، یک سپر معرفتی ایجاد کردند. طبق منابع، طلابی که در مؤسسه ایشان درس میخوانند، ابتدا دو سال به مطالعه متمرکز معارف قرآن (مصباحخوانی) میپردازند. این کار باعث میشود یک زیرساخت قوی قرآنی در ذهن آنها نهادینه شود. به همین دلیل، برخلاف بسیاری که با خواندن علوم انسانی سکولار میشوند، خروجیهای مؤسسه علامه حتی در مواجهه با متون غربی، دینمدار باقی میمانند. ایشان معتقد بودند علوم انسانی بر مبانی ارزشی استوار است و نمیتوان آن را از دین جدا دانست.
رحا مدیا: چرا علامه مصباح را «مطهری زمان» نامیدند؟ نفوذ اندیشه ایشان تا کجاست؟
رهدار: این تعبیری است که مقام معظم رهبری به کار بردند. نفوذ ایشان فراتر از مرزهاست؛ برای مثال در حزبالله لبنان، آثار ایشان در صدر منابع تدریسی دانشگاه معارف قرار دارد. با این حال، در منابع نقدی هم به مؤسسه ایشان وارد شده که نتوانستهاند این نظریات فاخر را بهطور گسترده به زبان عربی ترجمه کنند تا در جهان عرب جایگاه واقعی خود را بیابد. ایشان تحولی در فلسفه اخلاق ایجاد کردند و از اخلاق اعتدالی ارسطویی به سمت اخلاق مبتنی بر تقرب الی الله حرکت کردند.
رحا مدیا: در مورد نسبت ایشان با امام (ره) و نگاه سیاسیشان، نکتهای در منابع درباره «حاشیه و متن» وجود دارد. ممکن است تبیین کنید؟
رهدار: بله، این یک تحلیل بسیار عمیق است. علمای شیعه دوازده قرن در حاشیه قدرت بودند و به این وضعیت عادت کرده بودند. وقتی امام خمینی (ره) ظهور کرد و گفت باید به مرکز قدرت برویم، برخی علما به دلیل عادت به حاشیه یا ترس از «دولت مستعجل»، همراه نشدند. اما علامه مصباح پارادایم اسلام حکومتی امام را پذیرفت و برای آن مدلسازی کرد. ایشان در برابر دموکراسی غربی، نظریه عدول مؤمنین را برای گزینش کارگزاران مطرح کرد که چالشی جدی برای لیبرالدموکراسی بود.
رحا مدیا: به عنوان بخش پایانی، اگر خاطرهای دارید که کمتر شنیده شده، بفرمایید.
رهدار: دو نکته را عرض میکنم؛ اول اینکه بنده در سال ۱۳۷۷ در دانشگاه دامغان شاهد اهانت به ایشان بودم و به نیت دفاع از حریم یک عالم، وارد یک مناظره ۳ ساعته شدم و معتقدم برکات زندگی علمیام مدیون همان دفاع است. نکته دوم، ماجرای نامههای آیتالله بهجت به امام (ره) است. علامه مصباح واسطه انتقال نامههایی بودند که در آن آیتالله بهجت پیشنهاد میدادند سیستم دموکراسی جمع شود و به سبک امیرالمؤمنین (ع) حکومت شود؛ اما امام در پاسخ فرموده بودند مردم باید خودشان پای انقلاب باشند، ولو انتخاب غلط کنند، تا این مسیر پایدار بماند. این نشاندهنده عمق تعاملات این بزرگان در لایههای بالای نظام و البته نگاه تبیینی علامه مصباح است که حتی در مواردی که با ایشان مخالفت میشد، بر مبانی خود استوار میماند.
رحا مدیا: بسیار سپاسگزاریم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
رهدار: بنده هم از شما سپاسگزارم. امیدوارم قدردان این میراث علمی باشیم.



