آیت الله عابدی اشاره کرد؛

قدمت جنگ شناختی

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم گفت: در قرآن و روایات خیلی درباره بلند همتی مطلب هست؛ در سوره مبارکه «ص» خداوند می‌فرماید: «وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَار» اولی الایدی یعنی آدم‌های قوی و توانا و ابصار هم دارای بصیرت؛ الان چند نوع جنگ‌ در دنیا هست؛ یکی از آنها جنگ شناختی است.

به گزارش رحا مدیا، آیت الله احمد عابدی، استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم در سخنانی به اهمیت بلندهمتی و داشتن علو همت پرداخت و آن را دارای مراتب و درجات متنوعی دانست.

وی گفت: در شرایط امروزی یک نمونه آدم بلند همت، «یحیی سنوار» است که  فیلمش را دیدید. آدمی که زخمی شده، گلوله تانک به او زدند، دستش قطع شده، پاهایش آسیب دیده و دیگر  نمی‌تواند از جایش بلند شود و هنوز هم دارد می‌جنگد، در آخرین لحظه هم با چوب می‌خواهد به پهباد صهیونیست‌ها بزند. اولا در هیچ شرایط حاضر نیست تسلیم بشود، در حالی هم که رمقی ندارد، باز هم با چوب می‌خواهد به پهباد بزند.  یک انسان بلند همت و انسان بزرگ.

در قرآن و روایات خیلی درباره بلند همتی هست؛ در سوره مبارکه «ص» خداوند می‌فرماید: «وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَار» اولی الایدی یعنی آدم‌های قوی و توانایی بودند و ابصار هم دارای بصیرت؛ یعنی هم شجاع بودند، هم هوشمند؛ الان یک نوع جنگ‌هایی که در دنیا هست؛ مثلا می‌گویند جنگ اتمی داریم، جنگ شیمیایی داریم. یک نوع جنگی را جنگ شناخت می‌گویند. جنگ شناختی خودش یک نوع جنگی در دنیا هست و از این کارها هم خیلی انجام می‌شود. در آیات شریفه قرآن کلمه «متوسمین» که یک‌بار هم این کلمه بیشتر به کار نرفته همین جنگ شناختی است. این جنگ شناختی، همین ذاالایدی و الابصار، جنگ شناخت است.

حالا در جنگ بخواهی مثال بزنی، الان گربه‌هایی هست که جاسوسی می‌کند. کبوتر هست جاسوسی می‌کند. قرص هست که نمی‌دهند کسی بخورد، زیر متکای یک نفر می‌گذارند، فکر این آدم عوض می‌شود. امروز  دشمن اسرائیل است، قرصی  زیر متکایش می‌گذارند، صبح که از خواب بیدار می‌شود دوست اسرائیل می‌شود. این‌ را  جنگ‌های شناختی می‌گویند.قرآن می‌فرماید: پیغمبرهای خدا هم آدم‌های قوی بودند هم هوشمند؛ یعنی آدم‌های زیرکی بودند، می‌فهمیدند چه کسی  کلک می‌زند.

در شرح حال بنده خدایی نوشتند که حدود هشتاد و اندی سالش بود، داشت مطالعه می‌کرد، یکی به او گفت پیر شدی، خسته نشدی اینقدر مطالعه می‌کنی؟!  گفت من الان که هشتاد و اندی سال دارم، علاقه‌ام به مطالعه از موقعی که  ۲۰ ساله بودم بیشتر است  و الان هم بیشتر از ۲۰ سالگی مطالعه می‌کنم؛ یک آدم دارای همت بلند.

این که مثلا «آیت‌الله احمدی میانجی» رضوان الله علیه آدمی بود، هر کتابی را می‌گفتی می‌گفت من این کتاب را خوانده‌ام. این آدم دارای همت بلند است و این‌قدر اهل مطالعه  و  اهل فکر است.

از این نمونه‌ها که در تاریخ بزرگان و علما خیلی زیاد داریم، آدم‌هایی که همت بلند دارند.

«ابن جوزی» کتابی درباره تفسیر «ایاک نعبد و ایاک نستعین» دارد.  می‌گوید «ایاک نعبد و ایاک نستعین» صد درجه‌ی سیر و سلوک را  بیان می‌کند. بعد می‌گوید اولین درجه، همت است و آخرین درجه، صدمی، علو همت است.  همت اولی به معنی عزم، تصمیم و آخری هم به معنی قدم بزرگ برداشتن است. آدم تازه وقتی به خداوند برسد، تازه می‌شود اول کار.

قدیم‌ها که مثلا می‌خواستند  مسافرت بروند، خب از اینجا تا آبادان می‌رفتند، آبادان که می‌رسیدند دریا بود اینکه می‌گفتند:«لیس قُریً وراء آبادانی» یعنی بروید تا آبادان، از آبادان به بعد روستایی و شهری نیست، دریاست. این معنایش این نیست که دیگر به آبادان رسیدید مسافرت تمام می‌شود. معنایش این نیست، معنایش این است که از اینجا تا آبادان باید با ماشین بروید ولی اگر رسیدی  آبادان، از آنجا به بعد باید با کشتی بروید. از اینجا تا رسیدن  به خدا یک‌طور باید رفت، وقتی که به خدا رسیدید و لقاء‌الله و انقطاع الی‌الله  و فناء فی‌الله شد تازه اول سفر و اول راه است؛ ولی طور دیگر باید رفت. اینجا با ماشین بود، آن‌جا  با کشتی است، طور دیگری است. اینجا شب کاروانسرا هست، آنجا دیگر در دریا کاروانسرا وجود ندارد. «ابن جوزی» می‌گوید: «همت بلند این است که وقتی آدم  به خد‌ای متعال برسد، تازه اول کار است.»

کتابی منسوب به «بحرالعلوم» است که می‌گوید اخلاص این است که اگر شما زمانی به این درجه رسیدی که چشمان شما جایی را دید که تا حالا ندیده، گوش‌های شما صداهایی را شنید که تا حالا نشنیده، این می‌شود اولین عالم. اگر دوازده عالم دیگر  را طی کردید آن موقع تازه آدم می‌فهمد اخلاص یعنی چه! بعد خود اخلاص شروع عوالم جدیدی در سیر و سلوک است. خلاصه آدمی بلند همت است که به آن درجات برسد؛ چه درجه‌ای؟ درجه «ایاک نستعین» که همان وصل است، رسیدن به خدای متعال است.

این بلند همتی ممکن است در زن‌ها باشد، در مردها باشد، آدم بی‌سواد باشد یا  در آدم باسواد  باشد و ممکن است کسی طلبه هم باشد و درس هم خوانده باشه و هیچ بلند همتی هم نداشته باشد.

به قول «امام خمینی» رضوان‌الله‌علیه چقدر زیاد ‌طلبه‌ای داریم که درس خوانده، تازه درس باعث شقاوت، ضلالت و گمراهیش شده. این‌طور چیزها در تاریخ کم نیست.

گاهی «العلم هو الحجاب الاکبر» است یا بعضی جاها علم  توحید حجاب اکبر است. فقه و اصول مقدمه برای اخلاق است، اخلاق مقدمه برای توحید است. گاهی وقت‌ها به توحید برسد،  تازه خودش حجاب است. اگر کسی توحید برایش حجاب نبود، تازه شروع به بلند همتی می‌کند.

ابو علی سینا  ۱۲ سالش بود می‌گفت کسی نیست چیزی بداند که من ندانم!  «ابوسعید ابوالخیر» به او نامه نوشت «علمنی مما اتاک الله» از این چیزهایی که خدا به تو داده به ما هم  بده. «ابوعلی سینا» دو صفحه نامه نوشت، یه صفحه‌اش این بود  که من هیچی بلد نیستم، یک صفحه‌اش هم این است که خب حالا باید چیزی بگویم یه صفحه‌اش این است که بهترین کار نماز است،  بهترین سکون و آرامش روزه است، بهترین راه رفتن، راه رفتن به طرف خانه خداست. در ۱۲ سالگی می‌گفت کسی  روی کره زمین نیست که  چیزی بداند و من ندانم. در  جواب نامه هم یک  صفحه می‌گوید من چیزی بلد نیستم!

گزارشگر: بابک شکورزاده

 بیشتر بخوانیم

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها