رحا مدیا | محسن رضایی
حوادث دنیا تماماً «عبرت» است و باید دائم از آنها «درس» گرفت. اعتماد به سران کفار که نه قولشان قول است و نه عهد و پیمانشان، عهد و پیمان است، هیچ عاقبت خوشی ندارد. همه ما صحنههای خفّتبار و ذلّتبار رئیسجمهور اوکراین در مقابل مسئولین آمریکا را دیدیم. سران اوکراین به حمایتهای آمریکا و غرب دلخوش بودند و هیچ تصور نمیکردند روزی سران آمریکا با آنها اینگونه رفتار کنند و برای چپاول ثروت و منابع طبیعی کشورشان آنها را تحت فشار قرار دهند.
از این حوادث همه مسئولین و نخبگان ما و بهخصوص قشری که خودباخته و دلباخته غرباند باید درس بگیرند. برخی که در آموزههای دینی تردید دارند، اگر اهل حق و حقیقت باشند با دیدن این حوادث چشمشان باز میشود و به حقانیت توصیههای دین پی میبرند اما کسانی که چشم دل خود را بستهاند، هیچ هدایتی برای آنان قابلتصور نیست.
این مسأله از زوایای مختلف قابل تحلیل است اما نگاه معرفتی به اینگونه مسائل بسیار مهم و راهگشاست. در آموزههای دینی در مذمت اعتماد بهغیر خداوند مطالب فراوانی آمده است. سنت الهی بر این تعلق گرفته که هر کس عزت را از غیر خدا بخواهد، خداوند او را به همان فرد واگذار خواهد کرد: قال الإمامُ علیٌّ علیهالسلام: «مَنِ اِعتَزَّ بِغَیرِ اللّهِ أهلَکَهُ العِزّ»؛ هر که عزّت را از غیر خدا بجوید، آن عزّت او را هلاک گرداند.
ریشه این موضوع به شرک در اعتقاد و فکر برمیگردد. اهل معرفت تأکید دارند انسان به هر میزان در اندیشه و اعتقاد خود به غیر خدا اعتماد و تکیه کند، به همان اندازه در باورهای خود دچار شرک شدهاست. انسان موحّد باید به اندازهای از خداباوری برسد که هر چند از اسباب و ابزار عالم استفاده میکند اما اعتماد و تکیهاش فقط و فقط به خداوند است.
شرک جلّی قطعاً حرام و از بزرگترین معاصی است اما شرک خفیّ نیز انسان را دچار لغزشهای بیشمار میکند. اگر فکر و باور را از غیر خدا تهی نکنیم، بهتدریج قلب ممکن است بهغیر خدا تمایل پیدا کند چرا که در یک قلب، دو اعتقاد و فکر و گرایش نمیگنجد؛ «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ»: خداوند برای هیچ فردی دو دل قرار ندادهاست (احزاب / آیه 4)
توصیههای دین امتداد دارند. نباید آنها را منحصر به فکر و درون دانست و تفسیرها و تحلیلهای سکولاریستی از آنها ارائه کرد. آموزههای دینی هر چند در ابتدا متوجه به درون و فکر انسان است اما اعمال فردی و اجتماعی و همچنین عملکرد نهادهای حاکمیتی را نیز در برمیگیرند و پیامدهای کاملاً اجتماعی دارند به همین جهت اهتمام به آنها فرد و جامعه را مصونیت میبخشد.