رحا مدیا | علی عسگری
به گزارش رحا مدیا، بخواهیم یا نخواهیم، نوع پوشش در هر کشوری نمادی از نظام معنایی و فرهنگی است که آن کشور رهبری میکند.
در کشور ما ایران، حجاب و پوشش کامل بدن زنان، به عنوان نماد و بخشی جدایی ناپذیر از تمدن ایرانی و اسلامی ماست. نمادی که نه بر محور خرافه و عوامزدگی، که بر اساس لایههای بنیادین فلسفی، روایی و برخاسته از معیارهای فطری تبیین شده است.
اینکه این معیارها چیست و اساسا چه چیز را دنبال میکنند؛ نیازمند تحقیق و یادداشتی دیگر است که در این مقال نمیگنجد!
پرسش اساسی که به دنبال آن هستیم این است، آیا امر به معروف در زمینهی حجاب، تقلیل امر به معروف است یا براساس شناخت از جامعهی ایرانی، امر به معروف پیرامون پوشش اسلامی و مبارزه با ضدفرهنگهایی در این زمینه، کاری دقیق و مقاومت در خط اول نبرد تمدنی ما با تروریسم فرهنگی غرب است؟
پیش از این، یکی از سخنرانان مذهبی کشور، امر به معروف در خصوص حجاب را تقلیل این فرع از فروعات دین دانستهاند و در ادامه، امر به معروف نسبت به سایر مسائل همچون فسادهای اقتصادی، مصرف درست انرژی و سایر موارد را به عنوان موارد مغفول مانده، یادآوری کردهاند.
بدون تردید، امر به معروف در جلوههای گوناگونی از زیست اجتماعی، به جهت ترویج سبک زندگی مسئولیتپذیرانه، حاوی اهمیت فراوانی است، اما اولویت یافتن تذکر نسبت به انحراف از جلوههای متعدد زیست جمعی و مومنانه، نیازمند درک صحیح از جامعه و نسبتسنجی تمدن خودی با تمدن دیگری(غرب) و کانونهای اشاعهی آن است. کانونهایی از قبیل صنعت گردشگری، توریسم رسانه، شبکههای مجازی و صنعت فیلم و سرگرمی.
نکتهای که باعث میشود حجاب به عنوان مهمترین کالبد فرهنگی کشور در خط مقدم مقاومت فرهنگی قرار گیرد، نظام معنایی و عناصر فرهنگی است که حجاب آن را فرماندهی میکند و از دست دادن این خط از خطوط قرمز تمدن ایرانی، دیگر از نظامهای معنایی سطحی و بنیادین ارزشی ما را تضعیف و ناکارآمد میسازد.
جامعهی ایران به جهت التقاط پدیدآمده از دورهی پهلوی اول در علم و فرهنگ، نگاهی سطحی و بعضا پوزیتویستی با نمادهای تمدنی خود دارد. البته این التقاط نسبت به ضدفرهنگها نیز موجود است. به عنوان مثال حمایت بانوان بدحجاب از رهبر انقلاب و یا حضور بیحجابها در مناسک دینی، خود گواه بر این التقاط است. بنابراین نمیتوان به کنشگری دینی یا غیر دینی مردم ایران نگاهی صفر و صدی داشت؛ هر چند که حمایت آنان از ارزشهای انقلاب اسلامی و ملی بسیار مغتنم و پر شکوه است؛ و در آینده میتواند پادزهر حملات فرهنگی را فراهم آورد.
محسوس نبودن لایههای بنیادین ارزشی در حجاب، به سبب سطحی نگری مسائل فرهنگی چه از سوی مسئولان کشور و چه از طرف مردم، سبب شده تا اهمیت حجاب زیر سم سیاستبازیها، لگدکوب شود و بدون توجه به ابعاد انسانشناختیاش، در دوگانهی نادرست قانون یا تربیت، قرار گیرد، یا گاهی بنابر سلایق سیاسی یک جناح، تحت عنوان مصلحت عمومی یا انسجام اجتماعی فراموش شود.
این درحالیست که دشمن با توجه به تمامی ابعاد سطحی و عمیق پوشش در ایران، کانونهای اشاعهی فرهنگ خود را به صورتی مستمر و پیشرو، فعال نموده و ما هر چند وقت یکبار با سخنرانی یکی از مسئولان ارشد یا ردهی چندم سیاسی و فرهنگی کشور، باید نگران پیشآمدهای خطرناک سطحی نگری به مقولهی عفاف و حجاب باشیم؛ امری که بنا بر سخنان صریح رهبر معظم انقلاب، حرام شرعی و سیاسی بوده است، که این بیان، بر نگاه عمیق رهبر انقلاب به مسالهی کشف حجاب دلالت دارد.
آنچه گفته شد درصدد بود تا امر به معروف در زمینهی حجاب را نه یک حرکت اشتباه و سطحی، بلکه یک حرکت به جا عنوان کند. حرکتی که بیشک میتواند اندیشهی اجتماعی مردم نسبت به این مسالهی مهم اجتماعی و دینی را رشد داده و افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی مردم در قبال رعایت احکام عمومی دینی را فراهم آورد.