یادداشت؛

تأملی بر کاهش امر به معروف در جامعه ایران

رفتار بی‌حجابان در فتنه «زن، زندگی، آزادی» موجب شد در ذهن عمومی این انگاره ایجاد شود که بی حجابها خشن و ترسناک هستند؛ در حالی که واقعیت چنین نبود. بسیاری از دخترانی که حجاب را کنار گذاشته بودند، افرادی آرام و حتی مقید به دیگر دستورات دینی بودند، اما فضای جامعه طوری شکل گرفت که چهره‌ای خشن از آن‌ها ساخته شود.

رحا مدیا | مجید ابطحی

بارها در خیابان‌های قم شاهد صحنه‌هایی بودم که دو بانو باهم صحبت می‌کردند؛ یکی محجبه و دیگری شل حجاب! یکی جوان‌تر و دیگری جاافتاده‌تر. نزدیک‌تر که می‌شدم معلوم می‌شد بحث سر حجاب است، گاهی جر و بحث کوتاهی هم می‌شد !

چقدر بانوان اصیل و دغدغه‌مند قمی نسبت به بدحجابی‌ها حساس بودند و از کنار آن نمی‌گذشتند. مدتی است از این صحنه‌ها نمی‌بینم. آن بانوان متعهد کجا رفته‌اند؟ شهرشان را عوض کرده‌اند؟ نه، هنوز هستند. پس چرا سکوت کرده‌اند؟ چرا تذکر نمی‌دهند؟ این سوال نه فقط برای قم، بلکه برای سایر شهرهای کشور نیز مطرح است؛ چرا بانوان متعهدی که قبلاً به تذکر و هدایت می‌پرداختند، حالا ساکت شده‌اند؟

از سال‌ها پیش، هدف شیاطین و دشمنان این مرز و بوم، خالی کردن ایران از «دین و اعتقاد» بود؛ هدفی که خود نتانیاهو و دیگر افراد شناخته شده دشمن نیز به آن اعتراف کرده‌اند.

وقتی مرکز تمدن اسلامی از دین و آموزه های دینی خالی شد، کار محور مقاومت و بقیه کشورها هم تمام است! آن وقت تمدن نحس و نجس غرب ، بی‌رقیب می‌تازد!

آن‌چه این طرح را موفق می‌کرد، منحرف کردن جوانان از مسیر «رشد روحی و علمی» و غرق کردن آنان در مسائل شهوانی و فساد بود. ابزار دشمن برای این کار، ترویج بی‌حیایی و بی‌عفتی بود؛ و نقطه کانونی این تلاش‌ها، موضوع حجاب بود. از نمایش بی‌بند و باری در فیلم‌ها و سریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای و بعد شبکه نمایش خانگی گرفته تا پدید آوردن مد لباس‌هایی با همین هدف، دشمن مسیر پیشرفت خود را می‌پیمود.

اما در مقابل این هجمه‌ها، جامعه اسلامی ابزاری داشت که سد راه ترویج فسق و فجور می‌شد؛ ابزاری که هرچقدر دشمن تلاش می‌کرد آن را از کار بیندازد، مؤمنان سد می‌کشیدند و مانع می‌شدند. این ابزار امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر بود؛ دستوری الهی، مترقی و مبارک که مانع بسیاری از زشتی‌ها و مفاسد اجتماعی می‌شود؛ از فحش و دزدی و تخلفات رانندگی گرفته تا بی‌حجابی، دروغ، اختلاس و ظلم‌های سیاسی.

امر به‌ معروف و نهی از منکر، سلاحی قدرتمند در دست مؤمنان است؛ یکی از پیشرفته‌ترین و نیرومندترین دستورات اسلام که در صورت اجرای صحیح، دشمن هیچ کاری به پیش نمی‌برد. بنابراین، طبیعی بود که ابلیس و هم‌قطارانش تلاش کنند این سلاح را از دست مومنان بگیرند. نقشه دشمن ساده بود: ایجاد ترس و وحشت برای مومنین، تا دیگر جرات نکنند این فریضه را انجام دهند.

آن‌ها کاری کردند که تذکر‌دهندگان با خشونت و بی‌آبرویی روبه‌رو شوند. رفتار بی‌حجابان در فتنه «زن، زندگی، آزادی» موجب شد در ذهن عمومی این انگاره ایجاد شود که بی حجابها خشن و ترسناک هستند؛ در حالی که واقعیت چنین نبود. بسیاری از دخترانی که حجاب را کنار گذاشته بودند، افرادی آرام و حتی مقید به دیگر دستورات دینی بودند، اما فضای جامعه طوری شکل گرفت که چهره‌ای خشن از آن‌ها ساخته شود.

به نظر می‌آید ، بخشی از مؤمنان نسبت به انجام امر به معروف و نهی از منکر هراسیدند، تا مبادا تذکرشان با پرخاش، فریاد و حتی ضرب و شتم پاسخ داده شود. این هراس، ابزار ارزشمند و حیاتی اصلاح جامعه را از دست مردم خارج ساخت و باعث رها شدن بسیاری از آسیب‌ها شد.

تنها راه اصلاح جامعه، به خصوص در زمینه حجاب و عفاف، بازگرداندن همین سلاح الهی یعنی امر به معروف و نهی از منکر است.

ناگفته پیداست که منکَر اصلی که باید با آن مبارزه کرد، حجاب نیست، طاغوت‌ است! سردمداران کفر در دنیا و گاهی جاهلین و منافقین داخلی که دنباله های همانها هستند. همان طاغوت که با سیاست الهی مبارزه میکند همان طاغوت که حکمرانی دینی را برنمی تابد. از آن طاغوت اصلی و بین المللی که عبور کنیم، همین مسئولین خودمان باید نهی از منکر شوند، همانها که چوب ترک فعل هایشان را ما میخوریم، همانها که کارشان کارنکردن است و مشکل درست کردن، از تورم و گرانی گرفته تا قطعی های برق و سیاسیتهای غلطی که اعصاب مردم را بهم می‌ریزد.

 ولی این‌ها دلیل نمی‌شود که از مسئله‌ی مهم حجاب و حیا عبور کنیم، این‌ها نباید باعث انفعال مؤمنان در سطح‌های پایین‌تر شود.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها