به گزارش رحا مدیا، دکتر مجتبی رستمیکیا در کانال «فلسفه زبان اسلامی» در ایتا نوشت:
الویس اسپرنگر شرق شناس قرن نوزدهم میگوید: « اعراب مخترعان تجارت جهانی» هستند. بسیاری از قبایل معروف عرب همچون قریش جایگاه خود را مدیون موفقیت در تجارت بودند نه در جنگ؛ اعراب بین اروپا، هند و چین تجارت می کردند، این را از طریق بازرگانی کاروانی دنبال می کردند که خود شامل چالش های تدارکاتی گسترده ای بود: آمادهسازی کالا، انتخاب کارکنان، تجهیز شترها و کشتیها، ترتیبات مالی پیچیده، تامین امنیت سفرها؛
مهمترین ویژگی تاجران عرب، ایجاد مکانیسم سرمایهگذاری مخاطرهآمیز ( ریسک پذیر) و فراهم کردن زمینه تجارت واسطهای است، در این تجارت اعراب تلاش میکردند به روشی شبیه C2C مشتریان را به مشتریان متصل کند، این شبه شرکت ها، همانند شرکت های سرمایهگذاری فعلی کاملا ساختاری مخاطره آمیز داشت؛ این مسئله باعث شده است مستشرقان، اعراب را پایهگذار تجارت جهانی بدانند.
خدیجه ـ درود خدا بر او باد ـ برجستهترین سرمایهگذار مکه بود. آشنایی خدیجه با محمد ـ درود خدا بر هر دو باد ـ از همین سبد سرمایهگذاری آغاز شد.
بیراه نیست خدیجه ـ درود خدا بر او باد ـ را « هوش تجاری» اسلام بدانیم. نحوه گسترش اسلام نشان میدهد که این روش دقیقاً به همین صورت برای گسترش اسلام به کار گرفته شد؛ بر خلاف تبلیغات بوقچیهای پهلوی، اسلام بیش از شمشیر ( جنگ) با اقتصاد ( بازار = مارکتینگ) خود را در غرب و شرق عالم توسعه داده است. قهرمان این روش جدید هم خدیجه است. اسلام با اقتصاد بازار جدید گسترش پیدا کرده است و این گونه نبوده است که به « اقتصاد غنائمی» متکی باشد. ظرفیت اسلام اولیه برای تولید ثروت قابل توجه بوده است.
پیامبر گرامی اسلام، در مدینه هم دو نهاد را شکل داد: مسجد و بازار، محمد – درورد خدا بر او باد – چندین دهه تجربه تجاری خود را با صدور مجموعه ای از مقررات مالی و تجاری به اجرا گذاشت. او تجارت در بازار مدینه را معاف از مالیات اعلام کرد و برای تأمین مالی پرداخت های تأمین اجتماعی مالیات وضع کرد. او همچنین مجموعه ای از مشوق های تجاری را تعیین کرد: او حمایت از مصرف کننده را بهبود بخشید. دستورالعملهایی در مورد چگونگی تنظیم قراردادهای تجاری ارائه کرد. به قول ایزوتسو، یکی از پر رنگترین میدانهای معنایی قرآن کریم و اسلام اولیه، میدان بارزگانی و تجاری است.
از سوی دیگر، استعداد محمد در تجارت اولیه در اسلام منحصر به فرد نبود. سه جانشین اول او همگی بازرگانان حرفهای سابق بودند که قراردادهای تجاری را به عنوان قلمرو اسلام از یک جامعه مدنی در مقیاس کوچک به یک امپراتوری تغییر دادند. بی شک خلفای اولیه، شاگردان تز فکری اقتصادی « خدیجه» بودهاند. اینها همه نشان میدهد، ما امروز با خدیجهای به وسعت تاریخ و جغرافیای اسلام مواجهیم.
بعدها مسلمان با تکیه بر سه پایتخت مدینه، دمشق و بغداد، منطقه تجاری را از اقیانوس اطلس تا چین ایجاد کردند، از جمله برکات اسلام برای اروپا میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تعیین اولین برنامه بازنشستگی دولتی در جهان، پایهگذاری دینارـطلا یا ارز طلا، تعیین واحد پولی برای بازار واحد و یکپارچه، بانکداری کامل، صرافی های ویژه، اختراع چک، ایجاد ساختارهای غیر مستقیم مالی همچون تاسیس نهادهای آموزش عالی ( همچون بیت الحکمه) و تبدیل پول بارزگانی به پول در خدمت تولید، کارآفرینی، تجارت جهانی، اشکال جدید شرکت های بزرگ ریسک پذیر، رژیم پولی جدید، اختراع تراست های خیریه، مراکز تجارت فراساحلی، گمرک و …؛
آنها از طریق اقتصاد، ادیان هند را کاوش کردند و مطالعات پزشکی، ریاضیات و جغرافیا را پیش بردند. برای جامعهای که از تجارت با سرزمینهای دور ثروتمند شد، جغرافیا به وضوح مفید بود، همانطور که ریاضیات نیز مفید بود زیرا شمارش برای اداره یک تجارت بسیار مهم بود. اولین گزارشهای جهان که نشان میدهد چگونه سود مرکب را محاسبه میکند، در بغداد قرن دهم ظاهر شد.
رشد اقتصادی اسلام را در فتوحات آن باید جدی گرفت، نقش « هوش تجاری» اسلام، خدیجه بنت خویلد در این مسیر غیر قابل انکار است، بانوی اول « ثروت، قدرت و شرافت» را برای مسلمانان به ارمغان آورده است. کارآفرین بزرگ عرب الگوی بسیاری از اقتصاددانهای امروزی شد. خوانش حضرت خدیجه میتواند مدل « زن تراز اسلام» را در تعمیمی بزرگ بازسازی نماید.
درورد خدا بر او باد که پیامبر گرامی اسلام در مورد او فرمود: خدیجه! کجاست مانند خدیجه! زمانی که همه مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق کرد، و زمانی که همه مرا رها کردند، خدیجه یاریام کرد. با همه ثروت خود دین خدا را کمک کرد، خدا مرا دستور داد تا خدیجه را به بهشت بشارت دهم. ( بحار، ج 43، ص 131)