در محضر استاد عابدی؛

پرکاری و معنویت‌گرایی؛ شاخصه رزمندگان و فرماندهان جنگ

آیت‌الله عابدی با نقل خاطره‌ای گفت: یکی از فرماندهان که شهید شد پیش من بود و او را  به زور برای ناهار نگه داشتم، بعد به او گفتم کی غذا خورده بودی؟ گفت  دیروز صبحانه و ناهار و شام نخوردم، امروز هم صبحانه نخوردم تا الان که ناهار می‌خورم.

به گزارش  رحا مدیا، آیت‌الله احمد عابدی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم، در درس اخلاق خود با اشاره به جنگ تبوک که در اواخر عمر مبارک پیامبر خدا(ص) اتفاق افتاد، ابراز داشت که وقتی به پیامبر(ص) خبر دادند «هِرَقْل» آماده حمله به مدینه است، حضرت فرمود همین الان حرکت کنید و همان روز حرکت کرد. وی با بیان این واقعه تاریخی، آمادگی نظامی رسول خدا(ص) را خاطرنشان کرد که همین که خبری رسید، فرمود الان حرکت می‌کنم.

استاد عابدی با بیان شدت کار کردن رسول خدا(ص) برای دفاع نظامی از شهر گفت:‌ دور مدینه، سنگ‌های سوخته، سنگ‌های آتشفشان و خیلی نوک تیز است که به هیچ وجه هم نمی‌شود از این سنگ‌ها رد شد؛ یعنی آدم پیاده با کفش باشد نمی‌تواند ازاین سنگ‌ها برود، با شتر هم نمی‌شود. دور تا دور مدینه از این سنگ‌ها می‌ریختند که دشمن نتواند به شهر حمله کند. در نظر بگیرید بخواهید دور تا دور شهر از این سنگ‌ها بریزید و حداقل به عرض یک کیلومتر ریخته شود، چقدر باید سنگ جمع شود! این نشان می‌دهد که پیامبر(ص) چقدر کار می‌کرده است!

وی افزود:  اینکه پیامبر(ص) در خیبر تصمیم می‌گیرد که دور شهر خندق با عرض زیاد  و در یک منطقه وسیع حفر کند نشان می‌دهد چقدر ایشان کار می‌کرد؛ یعنی شب روز باید کار کند  تا چنین خندقی را حفر کند.

استاد سطوح عالی حوزه ادامه داد:  پیامبر(ص) ۹ چاه آب با دست‌های مبارکش  حفر کرده است. اینها که یک روزه نمی‌شود. این چاه‌ها این‌قدر برای مسلمان‌ها مهم بود که  زمان هارون الرشید  که ۱۷۰ سال بعد از پیامبر(ص) است، هارون گفته بود من باید آب آشامیدنی‌ام از چاه‌های پیامبر باشد؛ یکی دو شتر از مدینه آب می‌کردند تا به بغداد برسد.

وی در ادامه فعالیت‌های نبی اکرم(ص) با بیان این نکته که ایشان هفت سد ساخته، گفت: رودخانه‌هایی فصلی در مدینه بود و سیل می‌آمد و ضرر می زد، پیامبر(ص) سدهایی شبیه سدهای امروزی ساخته؛ مثلا عرض دیوار سد، ۷ متر یا ۱۰ متر بوده و طول تاج  آن مثلا ۳۰۰ متر بوده است.  و حتی پیامبر(ص)  برای اینکه آب در زمین فرو نرود و ذخیره شود، افرادی را گذاشته بود که با بیل  کف سد می‌زدند که زمین سفت بشود و فرو نرود. پیامبر(ص) شب و روز کار می‌کرد و  زحمت می‌کشید.

استاد عابدی ادامه داد: در جنگ باید کار کرد، خوابیدن و بی‌عاری و بی‌حالی معنا ندارد. در جنگ ایران و عراق این‌طور بود که مثلا فرمانده اصلا اجازه نمی‌داد نیرو زمین بنشیند؛ چون می‌گفت نشستن همان و خواب رفتن همان؛  یعنی نیرو این‌قدر خسته شده بود که اگر کسی یک لحظه بنشیند خوابش می‌برد.  یعنی این‌قدر کار می‌کردند و این ضرورت جنگ است و  بدون این هم نمی‌شود.

وی با توصیه به خواندن شرح حال محمد جواد عاملی صاحب «مفتاح الکرامه» در کتاب «اعیان‌الشیعه» گفت: چقدر این علما زحمت می‌کشیدند. صاحب «مفتاح الکرامة» می‌گوید ما شب‌ها تا  صبح کتاب می‌نویسیم و درس می‌خوانیم؛ از صبح تا شب هم در سنگرها، دور نجف در برابر وهابی‌ها نگهبانی می‌دهیم. «اعیان الشیعة» می‌گوید این آدم نمازش را که می‌خواند، به جای تعقیبات، شروع به کتاب نوشتن می‌کرد. یا مثلا میرحامد حسین و امثال این آقایان که این‌قدر کتاب نوشتند. علامه مجلسی ۸۶ کتاب نوشته که یکی از آنها بحارالاانوار است. این قدر که این علما زحمت می‌کشیدند.

استاد سطوح عالی حوزه و رزمنده دفاع مقدس با تأکید بر پرکاری فرماندهان جنگ، نقل کرد که  روزی یکی از  فرماندهان جنگ به او می‌گفت که با هم به کوهنوردی بروند؛ آن‌هم به این شکل که یک ساعت به کوه بروند، بعد هم یک ساعت استخر و بعد از استخر که بیرون آمدند نزدیک اذان صبح باشد. وی ابراز داشت که این فرمانده  گفت که همیشه این‌گونه بوده است. بعد از نماز صبح هم باید سر کارش باشد!

آیت‌الله عابدی در ادامه گفت: یکی از فرماندهان که شهید شد پیش من بود و او را  به زور برای ناهار نگه داشتم، بعد به او گفتم کی غذا خورده بودی؟ گفت  دیروز صبحانه و ناهار و شام نخوردم، امروز هم صبحانه نخوردم تا الان که ناهار می‌خورم! این که غذا نخورده یعنی شب و روز کار می‌کرده است.

وی خاطرنشان کرد: یکی از فرماندهان می‌گفت بعد از جنگ تا حالا نماز شبم ترک نشده و نماز شبی هم که خواندم کمتر از یک ساعت نبوده؛ یعنی در زمان جنگ خیلی باید کار کرد؛ چه از لحاظ عبادی و چه غیر عبادی و این برای ما عبرت است که ما هم کار کنیم. بی‌عاری و تنبلی با این شرایطی که الان داریم نمی‌سازد.

استاد عابدی با بیان اینکه تلاش و پشت‌کار و کنار گذاشتن سستی و بی‌عاری از ضروریات زندگی است، گفت: آیت الله مکارم شیرازی یک وقت می‌فرمود که اگر به من بگویند فردا می‌میری، می‌گویم  همین امروز هم آماده‌ام و  اگر هم بگویند تا هزار سال دیگر زنده‌ای، همین الان برنامه‌اش را  دارم که  باید چه کار کنم!

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها