بازخوانی کتاب «روزگار قائم‌مقامی»

یادداشت دوم: مبانیِ عزل و پیامدهای سیاسی آن

ماجرای عزل منتظری به‌سرعت مورد توجه رسانه‌های بیگانه قرار گرفت و آنان با دوگانه‌سازی‌های کاذب کوشیدند چهره‌ای خشن از امام خمینی(ره) و تصویری آزادی‌خواه و ترقی‌خواه از منتظری ارائه دهند. با این حال، نفوذ کلام امام و مقبولیت گسترده ایشان در میان مردم، سبب شد این پروژه رسانه‌ای با کمترین حاشیه و اثرگذاری به پایان برسد.

عزل منتظری و نامه امامفصل اول: جایگاه حوزوی و سیاسی حسینعلی منتظری (۲)

این یادداشت، در ادامه یادداشت نخست فصل اول، به بررسی مبانی نظری و عملی تصمیم امام خمینی(ره) در عزل حسینعلی منتظری از قائم‌مقامی می‌پردازد؛ تصمیمی که نه یک واکنش مقطعی یا احساسی، بلکه حاصل ارزیابی مستمر امام از صلاحیت‌های رهبری آینده نظام بود. همچنین، واکنش‌ها و پیامدهای سیاسی این تصمیم تاریخی مورد واکاوی قرار می‌گیرد.

امام خمینی(ره) در منشور روحانیت و نیز در وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی خود، بدون ذکر نامی از منتظری، مشی فکری و سیاسی او را به‌شدت مورد انتقاد قرار دادند و حتی از خانواده‌های شهدا نسبت به برخی رویکردها عذرخواهی کردند. افزون بر این، ماه‌ها پیش از نگارش نامه ششم فروردین ۱۳۶۸، امام در جلسه‌ای با حضور سران قوا، به صراحت از «ساقط شدن عدالت» آقای منتظری سخن گفته بودند.

در خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی، درباره عزل منتظری از تعبیر «خشم امام» استفاده شده است؛ تعبیری که به‌گونه‌ای القا می‌کند امام خمینی(ره) در این تصمیم مهم از چارچوب حکمت خارج شده و تحت تأثیر احساسات عمل کرده‌اند. این در حالی است که امام، شخصیتی مهذب و خودساخته بود که تصمیم‌های کلان خود را با پشتوانه عقلانی و مبانی شرعی اتخاذ و اجرا می‌کرد. به بیان دیگر، اگر منتظری در جایگاه امام قرار داشت و قائم‌مقام خود را فردی ساده‌اندیش و بازی‌خورده می‌دید، بعید بود در عزل او درنگ کند.

نامه عزل منتظری، به‌روشنی نشان می‌دهد که علت اصلی این تصمیم، برخلاف برخی روایت‌ها، صرفاً به ماجرای سیدمهدی هاشمی محدود نمی‌شود. دقت در عبارات این نامه نشان می‌دهد که امام بر محورهایی چون «ساده‌لوحی»، «نفوذ و کانالیزه شدن»، تکرار خلاف‌گویی‌ها و سیاه‌نمایی‌های لیبرال‌ها و منافقین، و نیز «ضعف در مدیریت» تأکید دارد. مجموع این عوامل بود که امام را به این جمع‌بندی رساند که منتظری فاقد صلاحیت و مشروعیت لازم برای رهبری آینده نظام است. با رجوع به شواهد تاریخی و استفادۀ امام از تعبیر «فاسد» در مورد منتظری، می‌توان دریافت که مواضع امام در این‌باره ناگهانی و لحظه‌ای نبوده و ایشان ماه‌ها پیش‌تر به صراحت از ساقط شدن عدالت منتظری سخن گفته بودند.

پس از عزل منتظری، طرفداران او سه تاکتیک متفاوت را در مواجهه با این تصمیم تاریخی در پیش گرفتند:

نخست، با محوریت افرادی چون عبدالله نوری، تلاش شد با نگارش آنچه می‌توان «شبه توبه‌نامه» نامید، موضع امام تعدیل یا تغییر داده شود؛ در حالی که خود منتظری اساساً خطایی را متوجه خویش نمی‌دانست.

دوم، ادعای جعلی بودن نامه ششم فروردین ۱۳۶۸ مطرح شد و انگشت اتهام به‌سوی افرادی مانند مرحوم سیداحمد خمینی نشانه رفت. در این روایت، امام به کانالیزه شدن توسط اطرافیان یا حتی بی‌اطلاعی متهم می‌شد. این ادعا از سال ۱۳۶۸ تاکنون بارها از سوی منتظری و اطرافیانش تکرار شده است. برخی نیز کوشیدند این نامه را ناشی از بیماری امام جلوه دهند؛ ادعایی که فاقد اعتبار است، چرا که امام در زمان نگارش نامه از سلامت جسمی و ذهنی برخوردار بودند.

سوم، نگارش پاسخ‌نامه‌ها و متون جدلی و تخریبی علیه امام خمینی(ره) در دستور کار قرار گرفت که نگارش کتاب «نگاهی دیگر» به قلم نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی (نویسنده کتاب «شهید جاوید») نمونه‌ای از این رویکرد به شمار می‌آید.

منتظری در پاسخ به نامه امام، به‌صراحت از عدم آمادگی خود برای ادامه مسئولیت قائم‌مقامی سخن گفت و از امام درخواست کرد که اجازه دهند به اشتغالات علمی بپردازد. از این عبارات، جز اعلام استعفا از سمت قائم‌مقامی، برداشت دیگری نمی‌توان داشت و روایت‌هایی که در خاطرات وی درباره عدم استعفا مطرح شده، فاقد استحکام و وجاهت تاریخی است.

ماجرای عزل منتظری به‌سرعت مورد توجه رسانه‌های بیگانه قرار گرفت و آنان با دوگانه‌سازی‌های کاذب کوشیدند چهره‌ای خشن از امام خمینی(ره) و تصویری آزادی‌خواه و ترقی‌خواه از منتظری ارائه دهند. با این حال، نفوذ کلام امام و مقبولیت گسترده ایشان در میان مردم، سبب شد این پروژه رسانه‌ای با کمترین حاشیه و اثرگذاری به پایان برسد.

 

پس از ارتحال امام خمینی(ره)، مجلس خبرگان رهبری تشکیل جلسه داد و آیت‌الله خامنه‌ای را بهترین گزینه برای رهبری تشخیص داد. منتظری، با وجود آنکه مدعی بود رضایتی به ضربه خوردن نظام اسلامی ندارد، در ابتدا از ارسال پیام تبریک خودداری کرد و تنها با اصرار دلسوزان انقلاب، پیامی در این‌باره صادر نمود. با این حال، در همین نامۀ تبریک نیز جایگاه ولایت فقیه آیت‌الله خامنه‌ای را به رسمیت نشناخت و با تأکید بر شرط اعلمیت فقیه، در نامه‌ای به شورای بازنگری قانون اساسی، تلاش کرد این فضا را مخدوش کند. این مواضع، عملاً به ایجاد تنش و شبهه در فرآیند بازنگری قانون اساسی انجامید.

افزون بر این، منتظری در همان مقطع بر محدودسازی اختیارات ولی فقیه و ضرورت مشورت گسترده در امر حکمرانی تأکید داشت. در مقابل، آیت‌الله خامنه‌ای تلاش فراوانی برای حفظ حرمت و جایگاه منتظری به‌عمل آوردند، اما وی به تعهدات پیشین خود پایبند نماند و در سال‌های بعد، با حمایت از جریان‌های معارض و ایراد سخنرانی‌های انتقادی علیه رهبری، مسیر پیشین خود را ادامه داد.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
عزل منتظری و نامه امام

لینک کوتاه: