به گزارش رحا مدیا، با شنیدن صدای خطر جنگ بر سر ملتها و حمایت جمهوری اسلامی از مستضعفان، عدهای در صدد آن هستند تا با طرح روایتی سادهانگارانه، توجه جمهوری اسلامی از جبههی مقاومت و مستضعفین را بهسمت امور دیگری منحرف کند تا بدین روش، مردم را از صحنهی اصلی جهان و جامعه به سطوح فرعی متوجه سازند. رسانهی رحا مدیا بر آن شد تا با بررسی چگونگی روایت از جبههی مقاومت، طرفداری از آن و تحلیل سطح اقتدار نظامی جبههی حق، مصاحبهی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا لکزایی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه امامصادق(ع) تدارک ببیند. که بخش دوم این گفتوگو در ذیل میآید.
حجت الاسلام والمسلمین لکزایی با اشاره به این سؤال که عدهای برای آنکه با کینهتوزی دشمن مواجه نشوند، معتقدند باید دست از حمایت از مظلومان برداشت، عنوان کرد: قبلاً آیه را خواندیم که خداوند میفرماید، شما با آنها کاری ندارید؛ بلکه آنان با شما کار دارند. خب برای پاسخ به این سؤال باید گفت که ما به چهار دلیل خود را موظف به حمایت از مردم فلسطین و لبنان و مستضعفین دنیا میدانیم.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه امامصادق(ع) به بررسی دلایل حمایت از مظلومان پرداخت و گفت: منافع ملی یکی از دلایل است. مثلاً در جایی یک انباری میسوزد، سپس به آتش نشانی زنگ میزنیم تا آتش را خاموش کند و این درحالی است که آن انبار برای خودمان نیست بلکه برای همسایه است که اگر خاموش نشود، به انبار خودمان نیز سرایت میکند. این یعنی منافع ملی! الان جنگ در لبنان و فلسطین و سوریه است. چرا باید از آنان طرفداری کنیم؟ چون اگر جلوی جنگ را در آنجا نگیریم، به سراغ ما خواهند آمد. بماند که هنوز دشمنان در آنجا پا نگرفتهاند، در شاهچراغ، مجلس و برخی مناطق داخل کشور، عملیات تروریستی انجام دادند، چه برسد به اینکه جای پایشان محکم میشد. یا مثلاً ترور شهید فخریزاده که داشت برای میلیونها انسان واکسن درست میکرد، وقتی ترور شد، یک نفر نبود چرا که خدمتش برای چندین انسان بود. این درحالیست که جای پای اسرائیل هنوز محکم نشده است. در چنین شرایطی اگر آتش دشمن را در آنجا و خارج از مرزها خاموش کنیم، بیگمان ضرری به خاک ما وارد نمیآید.
دکتر لک زایی با اشاره به انسانیت انسانها، آن را دلیل دیگری برشمرد و تصریح کرد: دلیل بعدی، منطق انسانی است. منطق انسانی به چه معنا؟ مثلاً وقتی میگویند که وقتی انبار سوخت، چرا به آتش نشان زنگ زدی؟ شما پاسخ میدهید، برای اینکه صاحب انبار با زن و بچهاش داخل آنجا رفتهبود و نمیتوان اجازه داد که آنها آسیب ببینند. یا اینکه تمام سرمایهاش در آن انبار میسوخت و ورشکست میشد. حال با همین نگاه، شما برای جنگ با دشمن تطبیق کن. در دفاع مقدس ما از این مثالها زیاد داشتیم؛ اما شما در این ماجرای اخیر میبینید، در ساختمانی که سید حسن نصرالله را ترور کردند، خانوادههای دیگری هم زندگی میکردند که شهید شدند. یا در غزه که با حمله به بیمارستانها به هیچ فردی رحم نکردند و همه را از دم تیغ گذراندند. کمی وجدان و انسانیت داشته باشیم که جهان دارد، علیه این اتفاقات موضع گیری میکند. همین تجمعهایی که در کشورهای مختلف علیه رژیم صهیونیستی صورت گرفت گواه بر وجود این وجدان است.
وی با بیان منطق اسلام بهعنوان سومین دلیل افزود: منطق اسلام است. منطق اسلام میگوید که کسی که بشنود صدای انسان یا ملتی را که ای مسلمانان به داد من برسید و به آن جواب ندهند، پیامبر اکرم(ص) فرمودند که «فلیس بمسلمٍ» باید در مسلمانی خودش تجدید نظر کند. در واقع اسلامش اسلام ضعیفی است.
حجت الاسلام لکزایی با اشاره به وجود برخی از افراد بیتفاوت نسبت به امور مستضعفان، قانون شهروندی را بهعنوان دلیل دیگر ذکر کرده و اظهار داشت: ممکن است کسی باشد که بگوید، برای من نه منافع ملی مهم است، نه منطق انسانی و نه اسلام! در اینجا باید به او گفت که شما شهروند این کشور هستی که در رأسش قانون اساسی است و در قانون اساسی، حمایت از مستضعفان آمده است. پس باید مطابق قانون حمایت کنی از مظلومان جهان. این چهار دلیل، ادلهی حمایت از مظلومان و مستضعفان جهان، بر اساس قدر مقدور است. بنابراین طبق این چهار منطق، نمیتوانیم «به من چه؟!» بگوییم! چراکه سرنوشت همهی ملتها به ما ارتباط دارد. سعدی هم گفته است که «تو کز مهنت دیگران بیغمی، نشاید که نامت دهند آدمی».
دکتر لکزایی در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به چگونگی نگاه به قدرت منطقهای ایران افزود: بحث دیگر ما این است که جایگاه ایران و محور مقاومت در چه جایی است؟ لبنان که تا سال 1982 زیر چکمههای رژیم صهیونیستی بوده است. خب وقتی کشوری اشغال میشود یعنی قدرت دفاعی ندارد. خود غزه نیز دست صهیونیستها بود که عقب نشینی کردند. خود ایران نیز در 1320 چنین بود. بنابراین ما کشورهایی داریم که توسط کشورهای دیگر اشغال میشوند که به آنها میگویند کشورهای منفعل. مثل کویت در زمان حمله عراق به آنجا. قرآن در آیه 25 یا 26 سورهی انفال یادآوری میکند به مسلمانان که به یاد بیاورید زمانی را که ضعیف بودید و هر موقع دشمن اراده میکرد، شما را دستگیر میکرد و توان فرار هم نداشتید. سپس خداوند میفرماید من شما را پر و بال دادم.
وی با بیان مرتبهی دوم قدرت نظامی، قدرت دفاعی را تحلیل کرده و عنوان کرد: حالا یک مثالی هم بگویم؛ احتمالاً دیدید دانشآموزانی که در مدارس بهاصطلاح، تو سری خور هستند. هر کسی میآید یک پس گردنی به او میزند. اینها ضعیف هستند؛ اما مرتبهی دوم قدرت، قدرت دفاعی است. یعنی لبنان 1990 و 2006. در قدرت انفعالی فقط خوردن هست ولی در قدرت دفاعی، زد و خورد است. هیلاری کلینتون در کتاب «تصمیمات سخت» میگوید ما با 100 کشور ائتلاف کردیم علیه سوریه و شکست خوردیم. چرا؟ چون سوریه قدرت دفاعی داشت. کتابی هست بهنام «جنگ جهانی چهارم» که رئیس سازمان اطلاعاتی فرانسه «کنت دمارانش» آن را نوشتهاست. در آن کتاب از دیدارش با صدام میگوید که در هنگام جنگ با ایران، میگوید صدام یک امتیاز در برابر ایران دارد و آن بهره وری از تسلیحات غرب است.
دکتر لکزایی با اشاره به زحمات شهید تهرانی مقدم، به قدرت بازدارندگی اشاره کرد و افزود: مرتبه سوم، قدرت بازدارندگی است. یعنی علاوه بر قدرت دفاعی، بازدارندگی هم دارند. به این معنا که باید با 60 کشور ائتلاف کنی و حمله کنی. این قدرت در دهه 70 با موشک شهاب 3 توسط شهید تهرانی مقدم برای ایران حاصل شد. لبنان هم تا حدودی این قدرت را دارد. الان رژیم صهیونیستی میگوید حملهی زمینی به مرزهای لبنان انجام دهیم ولی نمیتواند. مرکاوا یعنی ارابه خدا، برای همین صهیونیستها میگفتند اینها منفجر نمیشوند. ولی وقتی لبنان آنها را زد، آبرویشان رفت.
استاد لکزایی ضمن بیان مرتبهی دیگر از مراتب قدرت نظامی، به شبهات مطرح شده بعد از ترور شهید هنیه در تهران پاسخ داد و گفت: مرتبهی بعدی یعنی قدرت ضربه متقابل. به این معنا که وقتی یک کشوری کشتی شما را گرفت، شما در بیرون مرز، کشتی آنها را میگیرید. یا اگر حاج قاسم را ترور کردند، شما پادگان آنها را میزنید. یا مثلاً در شاهچراغ نفوذ کردند، شما دیرالزور را میزنید. این همان «بزنید، میخورید» هست. قدرت ضربه متقابل، یعنی باید هواست باشد که کل منافعت سیبل طرف مقابل قرار میگیرد. برای همین اینجا باید یک دقتی داشت. مثلاً شهید هنیه در تهران ترور میشود؛ این بهمعنای نداشتن قدرت بازدارندگی نیست؛ اتفاقاً وقتی رهبر انقلاب برای او نماز میخواند و مردم با جمعیتی عظیم او را تشییع میکنند، یعنی ما قدرت بازدارندگی داریم؛ لکن اینجا بحث بر سر قدرت ضربه متقابل است و عرصه نبرد آنجاست. بهعنوان مثال، بعد از حملهی پیجرها، حملات حزب الله خیلی بیشتر شد. حتی بیشتر از حملات 200 روز قبل. این همان ضربت متقابل است.
وی با بیان حکم جهاد ابتدایی از سوی رهبر انقلاب، این فتوا را موجب رسیدن ایران به بالاترین درجه قدرت نظامی دانسته و عنوان کرد: مرتبهی بعدی، قدرت حلقه اول است. مراتب قبلی زد و خورد بود، اما اینجا شما تصمیم میگیرید که حمله کنید یا به تعبیر فقهی جهاد ابتدایی کنید که رهبر انقلاب به این حکم، فتوا دادهاند. با همین فتوا در لبهی قدرت حلقهی اول قرار گرفتیم و این چیزی است که دشمنان ما نمیتوانند تحمل کنند؛ چراکه 25 سال پیش برای براندازی ما برنامهریزی کردهبودند ولی الان خودشان از افغانستان و عراق خارج شدند. همین حالا نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا، معتقدند که آبرویشان رفته و با خروج از خاک افغانستان آبرویی برایشان نماندهاست.
این پژوهشگر حوزوی با توجه بهمراتب قدرت، ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران با همهی مشکلات و تحریمها، به سطح اول قدرت نظامی رسیده است. این همان گلستان در میان آتش است. حالا اگر بخواهیم جایگاه رژیم صهیونیستی در این مراتب قدرت پیدا کنیم، باید به طوفانالاقصی نگاه کنیم. وقتی ضعف قدرت اطلاعاتی و نظامی اسرائیل با عملیات طوفانالاقصی فاش شد، میتوانیم نتیجه بگیریم که حتی اسرائیل، قدرت دفاعی هم ندارد. بن گوریون یک اصلی گفته است که نباید داخل زمین خودمان بجنگیم، که این شعار با عملیات طوفانالاقصی نقض شد. قدرت بازدارندگی اسرائیل هچینین. باید بگوییم که اگر کمکهای آمریکا به اسرائیل نبود، اساساً هیچ قدرت نظامی نداشت. آن بمبهایی که بر سر سید حسن نصرالله و مردم لبنان ریختند، قطعاً برای آمریکا و کشورهای اروپایی است. به حزب الله و حماس از کجا کمک میرسد؟ با همهی کمکهایی که آمریکا به اسرائیل کرده است؛ اما باز از پس جبههی مقاومت بر نیامدند. یمن از کجا کمک میگیرد؟ الان کشورهای اروپایی از قدرتهای بازدارندگی و حلقهی اول خود پس رفتند. اینکه امامخمینی (ره) فرمودند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، کسی باورش نمیشد که این اتفاق بیافتد ولی افتاد.
وی با تأکید بر برتری قدرت جبههی حق در برابر باطل ضمن بیان شاهدی بر سخنانش، افزود: اینکه نتانیاهو در سازمان ملل با خالی شدن صحن عمومی سازمان ملل، مواجه میشود یعنی مستضعفین در برابر مستکبرین پیروز شده است. حزب مستضعفین در برابر مستکبرین به خودباوری رسیده است. این را از آنجایی میفهمیم که حزب مستضعفین، صبر و تقوا را پیشه خودش قرار داده است و صبر همراه با تقوا همان است که «کونوا لالظالم خصما و للمظلوم عونا». هر چقدر این دو مؤلفه در وجود ما گسترش پیدا کند، قدرت و وحدت ما بیشتر میشود چراکه قدرت یعنی تجمیع وحدت، بنابراین صبر توأم با تقوا باعث بصیرت و دشمن شناسی میشود. وقتی صبر و تقوا کنار هم باشند، ان الله مع الصابرین رقم میخورد.
حجت الاسلام لکزایی در پایان سخنان خود با اشاره به دغدغه مندی جبههی حق، آن را تابع صبر و تقوا دانست و با طرح این سؤال که «حالا ما برای جنگ شناختی دشمن چه کار کردیم؟» پاسخ داد: آیا جریان شناسی کردیم حق و باطل را یا اینکه فقط نق زدیم؟ صبر و تقوا میگوید باید در هدف درست خودت، فکر خرج کنی. اینکه بنشینیم و بگوییم که دشمن فلان و به همان است و تلاشی در قبال آن انجام ندهیم، سنخیتی با تقوا و صبر ندارد.