گاهی انسانها برای تحقق آرمانهایشان به ناچار دست به دامن افسانه سرایی و داستاننویسی میشوند تا تمامی آرزوهای انسانیشان را در مَحالستان واقعیت، جامعهی عمل بپوشانند اما برخی از آرمانها آنقدر عمل نشدند که برای مردم به افسانه تبدیل شدند بی آنکه از اول خیالین باشند.
مثلا در یک جامعه، عدالت و پیشرفت، از مهمترین آرمانها شمرده میشوند؛ به گونهای که مردم برای رسیدن به آنها، از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند؛ اما اگر مسئولین جامعه آهسته آهسته به سمت مسیری گام بردارند که عدالت و پیشرفت را از معنای واقعی خودش دور کرده و آنها را در کالبد سرمایه پروری محض و توسعه صرف، قرار دهند، بی شک با روی کار آمدن نسل جدید در آن جامعه، معنای واقعی عدالت و پیشرفت، افسانه بیش نبوده که این مسأله، بروز ناامیدی و ایجاد روح پوچ گرایی و احساس بیمصرف بودن در میان مردم را سبب میشود.
شاید با این مقدمه بتوان ادعا کرد که بهترین کار برای ایجاد انحراف در مسیر جامعهی آرمانی مد نظر امام خمینی(ره)، که حاصل از شکوفایی انگیزههای عدالتطلبانه و خداخواهانهی ملت بوده است، ساختن شخصیتی افسانهای و خیالین از امام راحل و آرمانهای اوست. به عبارتی دیگر، آنها که نانشان با تبدیل کردن امام به میراثی فرهنگی و تاریخی، در روغن میافتد، برای نیل به خواستههای سرمایهسالارنهی خود ناچار هستند که آنقدر امام را افسانهای و دور از دسترس معرفی کنند تا اگر کسی خواست در راستای تحقق جامعهی الهی کنشی اجتماعی داشته باشد، آنرا قریب به محال یا محال پندارد.
یکی از این کنشهای اجتماعی که از قضا مهمترین ابزار برای ساختن جامعهی الهی است، مردمی بودن مسئولین کشور است که وصول به آن با فریب ملت و انجام کارهای عوام فریبانه و به اصطلاح پوپولیستی تغایری صد درصدی دارد!
مردمی بودن از اهمیتی بالایی در اندیشهی سیاسی امام برخوردار است به صورتی که شاید بیشترین میزان محتوای سخنان حضرت امام خمینی(ره) به احیای این امر اختصاص دارد. به عنوان مثال در 12/4/1358 امام میفرمایند: «با مردم رفتار خوب بكنيد؛ برادر باشيد با مردم؛…رژيمهاى سابق مردم را از خودشان جدا مىدانستند. آنها در يك طرف بودند؛ مردم هم در يك طرف بودند. آنها مردم را مىكوبيدند؛ مردم هم آنها را اگر مىتوانستند مىكوبيدند. امروز كه مردم جدا نيستند از پاسداران اسلام، حكومت اسلام كه از مردم جدا نيست… شما كارى نكنيد كه مردم از شما بترسند. شما كارى بكنيد كه مردم به شما متوجه بشوند. شما كارى بكنيد كه مردم محبت به شما بكنند؛ پشتيبان شما باشند.»
به راستی این مردمدار بودن چه دارد که رعایت آن یک مسئول را خادم جمهور معرفی میکند و عدم رعایت آن دیگری را به خیانت متهم میکند؟
جواب این سؤال را باید در تفاوت رویکرد انسانشناختی بنیانگذار کبیر انقلاب با دیگر از اندیشمندان جست؛ به عقیدهی امام خمینی(ره) ویژگیهایی که انسان را از حیوان متمایز ساخته است عبارتند از: اراده، اختیار، وجود فطرت الهی در او و پذیرفتن امانت الهی_ پذیرش ولایت اهل بیت و به تبع آن احکام خداوند_ است(دانشنامه امام خمینی/ج10/ص414-418) که همگی این صفات چنین میرساند، انسان دارای ابعاد گوناگونی اعم از ماده و روح است و اگر نگاه به تقویت روح نباشد، قطعا انسانِ محصور در کالبد جسم، نمیتواند به تنهایی موجب تعالی بخشی خود و جامعه شود.
برخلاف نگاه امام راحل، برخی از اندیشمندانی همچون هابز، انسان را شر مطلق میدانند(مبانی انسان شناختی علم اجتماعی اسلامی با تأکید بر نظریهی فطرت/ صادق گلستانی) و یا همچون ژولین دولامتری، معتقد هستند که انسان یک ماشین است.(مبانی نظری غرب مدرن/ شهریار زرشناس/ص78). با این حساب، اگر به جنبهی جسمانی انسان متمرکز بود، بیشک او میتواند سبب شرارتهایی شود که چه بسا از نگاه برخی سیاستمداران غربی همچون ماکیاولی، لازم و مطلوب باشد(شهریار/ نیکولو ماکیاولی)؛ و یا انسانها را همچون ربات، در صدد دریافت دادههایی علمی دانست تا به هنگام نیاز سرمایهداران آمریکایی برای ساخت بمب اتمی مورد استفاده قرار گیرند.(مجموعه آثار/ مرتضی مطهری/ ج21/ص47)
اکنون باید پرسید آیا انسان در بُعد انسانشناختی غربی، صاحب اراده و اختیار است؟ و اگر نیست، آیا نمیتوان گفت که دموکراسی غربی چیزی جز خدعه و فریب برای تخدیر احساسات مردم در جهت رسیدن تعدادی سرمایهدار به قدرت نیست؟!
امروزه در کشور ما، عدهای با دوری خود از سرمایههای اندیشهورزانهی امام خمینی(ره) سعی دارند تا مردم را به عنوان سرمایههای اجتماعی سازنده و پشتیبان حکومت، فریب داده و با معطوف ساختن تمامی نگاهشان به سفره و فاصله انداختنشان از ارزشهای اصیل اسلامی و میهنی، ایشان را به نیرویی ابزاری برای رسیدن به خواستههای حزبی و یا فردی خود کرده تا به هنگام کوبیدن بر طبل رسواییشان، نظام اجرایی کشور را فساد خیز و تحقق عدالت را امری محال جلوه دهند. زین رو اگر نارضایتیهای مردم را مشاهده کنند، ناکارآمدی نظام دینی را علل آن معرفی کرده و اگر حال خوب مردم را ببینند، کارآمدی خودشان را در رسانههایشان فریاد میزنند.
بدین جهت است که باید اذعان داشت، دوری از آرمانهای اجرایی امام، سبب افسانهای جلوه دادن شخصیت ملکوتی ایشان، محال انگاشتن تحقق آرمانها و باورهای دینی و انسانی و به عبارتی تحریف مکتب امام خمینی(ره) میگردد. مکتبی که نشان داد توجه به آن، سبب رشد شخصیتهای برجستهای همچون شهدای انقلاب و شهدایی مثل حاج قاسم سلیمانی و سید الشهدای خدمت آیت الله رئیسی(ره) است. بنابراین بی جهت نیست که رهبر انقلاب، حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع پیکر شهید رئیسی را، پایبندی مردم و باور ایشان به اصول اساسی انقلاب که همان عصارهی مکتب امام است، میدانند.