بررسی اندیشه سیاسی اجتماعی آیت‌الله سید عبدالحسین لاری

مقابله با استبداد داخلی:

سید عبدالحسین لاری، فقیه مبارزی بود که راه مبارزه با ظلم و ستم را در پیش گرفته بود از اصل مبارزه با ظلم و ستم و به طبع آن مبارزه با استبداد داخلی دولتمردان حکومت قاجار ازجمله مسائلی است که در اندیشه سیاسی آیت‌الله سید عبدالحسین لاری بسیار پررنگ است. سید لاری در زمانه‌ای پا به لارستان گذاشت که مردمان آن دیار و سایر بلاد دیگر ایران گرفتار استبداد قاجاری بودند.

ایشان حدود ده سال پیش از انقلاب مشروطیت، یعنی در اوج  استبداد حاکمان قاجاری، رساله‌ای با عنوان «نصایح و فضایح » نوشتند که به رساله آیات الظالمین معروف می‌باشد. در این رساله حدود چهارصد آیه از قرآن کریم در مورد ظلم و اوصاف ظالمین و اعوان و انصار ظالمین جمع‌آوری شده و حاکمان ظالم را مذمت کرده است.

انتشار این رساله موجب تبیین ظلم حکومت مرکزی و مهره‌های آنها در مناطق مختلف به‌ویژه منطقه لارستان شد. با مرور این کتاب متوجه می‌شویم که ازنظر سید لاری در شریعت اسلامی هیچ جرم و گناهی هم‌ردیف با ظلم و ستم نیست و برای اثبات این ادعا ادله شرعی و عقلی زیادی را ارائه می‌کند.

در زمانه‌ای که برخی علمای درباری مروج برخی اندیشه‌های غلط ازجمله اعتقاد به «السلطان ظل الله فی الارض » بودند، این سید لاری بود که با اقداماتی از قبیل انتشار رسالۀ « آیات الظالمین» به مبارزه با چنین اندیشه‌ای پرداخت و آن را معارض با کتاب خداوند و سنت نبوی معرفی کرد.

مشاهده بی‌کفایتی حاکمان مستبد قاجار عزم سید لارستان را بر مبارزه با استبداد داخلی جزم‌تر می‌کرد. ایشان به‌هیچ‌وجه نتوانست حکومت قاجار را تحمل کند و ضمن به رسمیت نشناختن حکومت آنان، همواره علیه حاکمان قاجاری افشاگری می‌کرد. وی علاوه بر افشاگری علیه حاکمان مستبد قاجار، در خلال کتاب «ایات الظالمین» مؤمنان را از همکاری با دستگاه‌های حکومتی ظالم و پذیرش کار در یکی از تشکیلات و نهادهای حکومت قاجاری منع می‌کرد و چنین همکاری‌هایی را در راستای «حرمت مطلقه معاونت ظالم » دانسته و به تقبیح آن پرداخته است.

بر همین اساس بود که سید لارستان با صدور فتوایی به این مضمون «واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به دولت حقه اسلامیه » مردم را علیه حکومت قاجار بسیج کرد و بارها با حکام دست‌نشانده محلی قاجار وارد جنگ شد.

 

مبارزه با استعمار خارجی:

ازجمله مسائلی که در اندیشه سیاسی آیت‌الله سید عبدالحسین لاری بسیار پررنگ می‌باشد و منشأ بسیاری از اقدامات و مجاهدت‌های اوست، اصل استقلال و عدم پذیرش سلطۀ بیگانگان بر اموال و انفس مسلمانان و بلاد اسلامی است.

در اندیشۀ سید لاری مسلمانان باید ضمن این‌که در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با سایر ملت‌ها و دولت‌ها ارتباط متقابل و محترمانه‌ای داشته باشد، باید از پذیرش ظلم حاکمان جور و فراتر از آن پذیرش سلطه بیگانگان دور باشند.

ایشان با توجه ویژه به اصل «نفی سلطه‌پذیری» که برگرفته از آموزه‌های دینی ازجمله قرآن کریم و آیۀ شریفۀ « وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً… » (نساء؛ 141) است، مبارزه با استعمار خارجی را از وظایف سیاسی اجتماعی هر فرد مسلمان می‌دانست.

بر اساس پایبندی به چنین اصولی است که استیلای استعمارگران بر عرصه‌های مختلف سیاسی اجتماعی جامعه ایرانی ایشان را رنج می‌داد لذا تمامی اقداماتی که موجبات سلطه بیگانگان را فراهم می‌کرد، از طرف سید لاری مطرود بود.

به‌عنوان نمونه قراردادها و معاهدات غیرمنصفانه‌ای که دولتمردان قاجار با بیگانگان منعقد می‌کردند. از نظر سید لاری  موجب گسترش نفوذ بیگانگان بر مملکت اسلامی و تقویت استیلای آنان می‌شد.

نظر مجتهد لارستان در خصوص چنین قراردادهایی چنین است که « هر قرار و مداری و رأی و حکم و معاهده پیمانی که از روی نادانی و سفاهت و نادرستی و یا با زور و فریبکاری و ستمکاری یا از روی مخالفت با قانون شریعت اسلامی از وکلا و امناء دول اسلامی صادر گشته است، بیهوده و باطل و غیرقابل اجرا بوده و به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول نیست، چراکه عمل سفیهان و نابخردان و خطاکاری آنان در حق خود آنها، ازنظر شرعی و هم از دیدگاه خرد، روا و نافذ نیست چه رسد به آنکه در حق دیگر مسلمانان مطاع، نافذ و قابل اجرا باشد».

به‌عنوان نمونه سید لاری قرارداد ۱۹۰۷م که ایران را به دو منطقه بین دولت‌های انگلیس و روس تقسیم می‌کرد، باطل و غیرقانونی شمرد.

تعابیری که سید لاری علیه بیگانگان زمانۀ خویش به کار می‌برد نیز تعابیری سرشار از ستیز و مبارزه بود. او از روسی‌ها به «روس بدتر از مجوس» و از انگلیسی‌ها به «ابالیس انگلیس » یاد می‌کرد.

علاوه بر مخالفت با قراردادهای استعماری، ایشان با حضور استعمارگران خارجی در کشور نیز به‌شدت مخالفت بود. آیت‌الله لاری حضور بیگانگان در کشور را منشأ فساد و افساد در جامعه ایرانی می‌دانست و در رساله « قانون در اتحاد دولت و ملت» در این خصوص چنین می‌فرماید: « شدت فساد و افساد ایشان به حدی است که اِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً وَ كَذلِكَ يَفْعَلُونَ جمیع اسلحه و مال و منال و حال و لسان و جان و زبان و ایمان و اقتدار و اختیار مردم را من‌جمیع‌الجهات خواهند گرفت و می‌گیرند. حتی اختیار ملک و ملک ممالیک و املاک و آب و زمین و دین و آئین و عرض و ناموس به انها نمی‌گذارند و هیچ چیز را فروگذار نخواهند کرد مگر آن که همه را به حیطۀ تصرف خود در می‌آورند و تمام اعزه و اجله و ملوک مملکت را عبداً مملوکاً لا یقدِرُ علی شَيٍ» محتاج و مسخر بذل صغار کفار با هزار گونه عار خواهند کرد و می‌کنند. حتی اختیار آب دریا و علف صحرا و اختیار زن و دختر برای احدی باقی نمی‌گذارند بلکه اختیار اموات و احیاء خود را نیز ندارند.»( مجموعه رسائل آیت‌الله سيد عبدالحسين لارى؛ ص272)

هنگامی‌که نیروهای متجاوز انگلیسی در اسفندماه 1293ه.ش بوشهر را تصرف کردند  و با اقداماتی مثل چاپ عبارت (Bushire Under British Occupation) بوشهر در تصرف انگلیسی‌ها بر روی تمبر پست و سایر اقدامات ددمنشانه خود به تجاوزاتشان ادامه می‌دادند، این سید لاری بود که با فتوای جهادش موجبات بسیج مردم برای مبارزه با انگلیسی‌ها را فراهم نمودند.

با شروع جنگ جهانی اول که انگلیسی‌ها بخش‌های زیادی از ایران را تحت تسلط خویش درآورده بودند، آیت‌الله لاری بر جهاد علیه انگلیسی‌ها تأکید ویژه‌ای کرده و چنین فتوا دادند که: «من که مجتهد و جانشین پیغمبر اسلام هستم، به این وسیله فتوا می‌دهم که جهاد با این کفار حربی انگلیسی‌ها واجب است »

وی جهاد در برابر انگلیسی‌ها را بر همه مسلمانان از فرقه‌های مختلف، چه داخل ایران باشند و چه خارج، حتی بر نسوان و صبیان و سلطان و فرمانفرما و قوام و اعراب و هرکس لاف مسلمانی می‌زند واجب می‌دانست.همچنین ایشان در پاسخ استفتایی که عالمان شیراز از ایشان می‌کنند و زمان وجوب جهاد را جویا می‌شوند، با صراحت چنین مرقوم می‌کند که «الجهاد من المهد الی اللحد»

تلاش علمی و عملی در ترویج نماز جمعه:

در اندیشه سید لاری نماز جمعه از مهم‌ترین شعایر اسلامی محسوب می‌شود که به‌واسطه آن می‌توان از انحراف‌های بزرگ در جامعه جلوگیری کرد و مردم را در مقابل دشمنان دین بسیج نمود، عزت مسلمین را بدان حفظ کرد و مسلمانان را از آنچه بر سرنوشت آنها می‌رود و از توطئه‌هایی که علیه آنان در جریان است آگاه نمود. همچنین ایشان با تدوین رساله‌ای تحت عنوان « خطبة صلاة الجمعه » در ترویج این فریضه تلاش وافری کردند.

گستردگی حکومت پادشاهان مستبد به‌ویژه حاکمان قاجار موجب کم‌رنگ شدن بسیاری از احکام و آموزه‌های دینی شده بود. کم‌رنگ شدن امربه‌معروف و نهی از منکر و عدم اجرای بسیاری از حدود الهی و تعزیرات شرعی  نمونه‌ای از آن است. یکی از مسائلی که به‌واسطه حاکمیت دستگاه قاجار در جامعه در معرض فراموشی قرار داشت و کم‌کم به سمت منسوخ شدن پیش می‌رفت، نماز جمعه بود.

اگرچه عده‌ای از فقها و علما اقامه نماز جمعه را در عصر غیبت واجب نمی‌دانند، اما گروه کثیری از فقها ازجمله آیت‌الله سید عبدالحسین لاری بر اساس مبانی اجتهادی‌شان، اقامه نماز جمعه در عصر غیبت را ضروری و از ملزومات حکومت می‌داند. مجتهد لارستان علاوه بر این‌که بر وجوب عینی نماز جمعه در دوران غیبت کبری تأکید داشتند، از معدود فقهایی بودند که عملاً در شهر و دیار خویش به اقامه نماز جمعه می‌پرداخت و با خطبه‌های رسا و بلیغ خود، مردم را از مسائل روز و آموزه‌های دینی آگاه می‌کرد.

درواقع می‌توان از سید لاری به‌عنوان فردی یاد کرد که تلاش علمی و عملی زیادی در احیای نماز جمعه داشتند. وی نماز جمعه را از مناصب فقیه جامع‌الشرایط می‌دانست. در اندیشه آیت‌الله لاری اقامه نماز جمعه آن‌قدر اهمیت داشت که ترک آن را جایز ندانسته و از سال 1310هجری قمری تا اواخر عمر شریفشان (۱۳۴۲) در مقام مرجعیت تقلید همواره به ایراد خطبه‌های جمعه و اقامه نماز جمعه می‌پرداخت.

ایشان حتی در مسافرت‌هایش نیز از اقامه نماز جمعه غفلت نمی‌کرد. در سفری که با گروهی از یارانش در سال (۱۲۷۹ش) به زیارت امام رضا علیه‌السلام رفته بودند، در صحن حرم مطهر رضوی نماز جمعه را اقامه کردند.

این عالم عامل، حتی  در آخرین روز از عمر مبارکشان یعنی چهارم شوال 1342 با این‌که کسالت داشتند اما از ایراد خطبه‌های جمعه و اقامه نماز جمعه غفلت نکردند. نه‌تنها خود ملزم به برپایی نماز جمعه بود بلکه افرادی را که توانایی، شأنیت و شایستگی اقامه نماز جمعه را داشتند، در بلاد مختلف به سِمت امامت جمعه منصوب می‌کردند.

 

 

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

لینک کوتاه: