رحا مدیا | سجاد انجمشعاع
در جهانی که ایدئولوژی «سرمایهداری» بهعنوان نیروی مسلط بر ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، «مصرفگرایی» را بهعنوان اصولی ثابت و بنیادین در کانون گفتمان خود قرار داده است، «بلک فرایدی» بهعنوان نمادی برجسته و تأثیرگذار از این طرز تفکر ظهور میکند.
این روز که در ظاهر تنها یک رویداد اقتصادی بهشمار میرود، در حقیقت محملی است برای:
۱. تحمیلِ سبک زندگی غربی
۲. تقویت هژمونی نظام سرمایهداری
۳. تضعیف ارزشهای فرهنگی، معنوی و اجتماعی جوامع دیگر.
بلک فرایدی فراتر از یک فستیوال خرید و تخفیف، در ماهیت خود ابزاری پیچیده و ماهرانه است که بهطور مستقیم به پروژهای فرهنگی و سیاسی تبدیل شدهاست.
این رویداد، بهنوعی در راستای تغییر ذائقهها و گرایشهای فردی و جمعی در جوامع غیر غربی عمل میکند و با ترویج مصرفگرایی بیحد و مرز، بهدنبال تحمیل فرهنگ و ارزشهای مبتنی بر سرمایهداری به دیگر نقاط جهان است.
به این ترتیب، بلک فرایدی بیش از آنکه یک اتفاق اقتصادی باشد، بهعنوان بخشی از پروژهای فرهنگی-اقتصادی عمل میکند که هدف آن استحاله و تبدیل جوامع به مصرفکنندگان بیچون و چرا و در نهایت حذف تمایزات فرهنگی و تاریخی آنها از هویتهای اصیل خود است.
مصرفگرایی افسارگسیخته و انحراف از میانهروی اسلامی
یکی از ویژگیهای بارز «بلک فرایدی»، ترویج مصرفگرایی بیحساب و کتاب و رقابت بیامان بر سر کالاهای غیرضروری و تجملی است. این پدیده که در درون خود نوعی اشتیاق به مصرف را به وجود میآورد، بهطور شگفتانگیزی با آموزههای اسلامی (مصداقی پرواضح: وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ) در تضاد است؛ در این فضا، بلک فرایدی با تمرکز بر نیازهای کاذب و القای تصورات غلط درباره ضرورت «کالاهای لوکس»، از انسان مسلمان جامعهای میسازد که بهجای توجه به ارزشهای معنوی، اخلاقی و ضروریات واقعی زندگی، خود را در دام تبلیغات اغواگرانه برندهای «چندملیتی» و کالاهای فاقد ارزش اساسی میاندازد.
این روز، نهتنها نمادی از اسراف و تبذیر است، بلکه بهطور ضمنی پیامآور رفتاری است که در آموزههای اسلامی، مصداقی از عمل بهدست طاغوت قلمداد میشود.
تحمیل فرهنگ مصرفگرای غربی
بلک فرایدی، فراتر از یک رویداد اقتصادی، ابزاری است برای نفوذ فرهنگی و استحاله ارزشهای اسلامی. «سبک زندگی غربی»، با محوریت «مصرف و لذتگرایی»، از طریق چنین رویدادهایی تلاش میکند تا هویت فرهنگی دیگر جوامع را مستحیل کند. این همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان «تهاجمفرهنگی» یاد میکنند؛ پروژهای که هدف اصلی آن تغییر باورها و رفتارهای جامعهی اسلامی است.
تشدید بیعدالتی اقتصادی
بلک فرایدی، بیش از هر چیز، به تقویت ساختارهای «سرمایهداری کلان» و «تعمیق شکافهای طبقاتی» میانجامد. این روز، بهعنوان یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند، در دستان شرکتهای چندملیتی بهوسیله کمپینهای گسترده و فریبنده، سود کلانی را به جیب میزند و در مقابل، قشرهای کمدرآمد و محروم که حتی از عهده خریدهای تخفیف و اغواگر این روز برنمیآیند، بهطور فزایندهای به حاشیه رانده میشوند. این روند، نوعی بازتولید نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی است که در آن، تنها معدودی از قدرتمندان اقتصادی از این چرخه سودآور بهرهبرداری میکنند، در حالی که اکثریت مردم در دایره فقر و محرومیت به دام میافتند.
فروپاشی ارزشهای اخلاقی و انسانی
رفتارهای خشونتآمیز و رقابتهای بیرحمانهای که در خلال بلک فرایدی میان مشتریان رخ میدهد، به وضوح نمایانگر عمق بحران اخلاقی در این رویداد است.
از یکسو، کشمکشهای فیزیکی و برخوردهای تهاجمی برای دستیابی به کالاهای تخفیف، همچون انعکاسی از دیوانهوار شدن انسانها در جستجوی کالای مصرفی، هرگونه مفهوم انسانیت و کرامت را به چالش میکشد. این در حالیاست که رقابت ناسالم خریداران برای جلب توجه دیگران و ایجاد اغوای تبلیغاتی، در واقع بهنوعی سوق دادن افراد بهسوی رفتارهای فردگرایانه و خودخواهانه است که حقوق و احترام به دیگران را بهکلی نادیده میگیرد.
این پدیده، در پسزمینه خود، بازتابدهنده یک تحریف جدی در اصول اخلاقی است که در آموزههای اسلامی، همچون رعایت «انصاف»، «احترام به حقوق دیگران» و «روح تعاون اجتماعی» تأکید شدهاست.