رحا مدیا | زهرا ابراهیمی
مهراب صادقنیا در یک یادداشتی با عنوان «همسر و نه متعلقه» بهکارگیری واژه متعلقه در پیامهای تسلیتی را امری مذموم تلقی کرده و معتقد است بهکارگیری این ادبیات میان حوزویان، در جامعه بازتاب منفی خواهد داشت. او اذعان میکند که حوزه باید از ادبیاتی که با ادبیات جهان امروز سازگارتر است بهرهمند شود تا کمتر آسیب ببیند.
اگرچه ظاهر کلام ایشان نشان از تذکری دلسوزانه دارد؛ اما در عینحال خالی از ایراد نیست. اینکه لازم است حوزه جهانِ خودش را به جهانِ امروز متصل نماید و در ابعاد گوناگون برای رسیدن به هدف، قرابت خویش را با دنیای کنونی حفظ نماید امری لازم است؛ اما ایجاد این قرابت نباید بهایی چون حذف ادبیات، رفتار یا گفتارِ اصیل را بپردازد. جهان و ادبیاتش دائم در حال تغییر است و اگر قرار باشد حوزه نیز تسلیمِ تغییرات گردد، اصالتش مخدوش میشود.
تغییر و اصلاح در صورتی جایز است که خطایی موجود باشد؛ اما چنانچه خطایی وجود نداشته باشد نمیتوان به بهانه رفع سوءبرداشت دیگران دست به تغییر زد. آنچه در این بین نیازمند اصلاح است، نگرش مردم است و نه تغییر ادبیات.
کلمه متعلقه به معنی اتصال و ارتباط است و لزوما به معنی مال دیگری بودن (که مفهوم کالا یا نگاهِ ابزاری را در خود دارد) نیست. به همین دلیل بهجای تغییر این واژه بهتر است به تصحیحِ مفهومِ آن در میان عرف پرداخت و معانی اتصال و ارتباط و وابستگی را لحاظ نموده و برای مردم تبیین کرد. بهکارگیری این کلمه برای همسران عالمان دینی نشاندهنده نوعی احترام بوده و اتفاقا بیش از واژه همسر، مفهوم ارتباط عمیق و وابستگی را نشان میدهد.
استفاده از برخی واژگان سنتی میتواند در حفظ هویت دینی و مذهبی موثر باشد و بالطبع حذف این واژگان به این هویت لطمه میزند. صادقنیا میگوید: «متعلقه در ادبیات سنتی، بیشتر برای اشاره به همسران عالمان دینی به کار برده میشود. کلمهای که برای جهان امروز میتواند آزاردهنده بوده و نشانهای از تفسیر حوزویان از زن و همسر بهشمار آید».
سؤالی که باید از ایشان پرسید این است که تفسیر حوزویان از زن و همسر چه تفسیری است؟! گو این که برداشتِ خودِ ایشان هم از واژه متعلقه همان مفهوم مالکیت مرد نسبت به زن است، که این گونه برنمیتابند و حوزه را متهم به چنین تفسیری میکنند! بهگفته خودشان کلمات، نظام فکری ما هستند پس باید کلمهها را جدی بگیریم!