یادداشت؛

در حصار بدیهیات

برای پیشرفت در عرصه رسانه، باید از رویکردهای سنتی عبور کرده و به سمت یک رویکرد مبتنی بر داده و پژوهش حرکت کنیم. این بدان معناست که باید با استفاده از ابزارهای تحلیل داده و پژوهش‌های کیفی، مخاطب‌شناسی، دقیقْ؛ توسعه محتوا، هدفمندْ؛ تعامل با مخاطبان، فعالْ؛ و اندازه‌گیری و ارزیابی مستمر باشد.

رحا مدیا | میلاد حسن‌زاده

حدود ۳ سال پیش آقای «ناصر آراسته» در مطلبی اینگونه نوشته بود؛ «سال ۲۰۱۵ دانشگاه Mit یک افکارسنجیِ میدانی از زائرانِ ایرانی و عراقیِ حاضر در مراسم اربعین انجام داده است. هدایت این پروژه بر عهده خانم Fotini است یک متخصص تمام عیار در حوزه خاورمیانه می‌باشد که ضمن حضور در این کشورها، با بررسی‌های میدانی به جمع‌آوری و تحلیل داده می‌پردازد. و عمده مقالات و پژوهش‌های خود را برای وزارت امور خارجه آمریکا، «واشنگتن پست» و «بوستون گلوب» به رشته تحریر در می‌آورد.

تابستان سال ۲۰۰۶ به ایران سفر می‌کند تا در دانشگاه تهران و در یک بازه یک‌ساله زبان و ادبیات فارسی را بیاموزد که در طی این مدت یک مجموعه دیجیتال از دیوارنوشته‌های شهر تهران (عکس‌هایی که مؤید باورها و اعتقادات مردم ایران می‌باشد) را ثبت کرده و ضمن تحلیل محتوای آن، در نمایشگاهی در «دانشگاه هاروارد»، آن را ارائه می‌نماید.

با چنین پیشینه و تجربه‌ای اذعان می‌کند که در طی این سال‌ها دسترسی به افکار و باورهای مردم مذهبی ایران امری دشوار بوده و حاکمیت ایران نیز همکاری‌ای در این راستا نداشته است که این فرصت مغتنم در اربعین سال ۲۰۱۵ برایش فراهم می‌شود. اِبایی ندارد و صریح می‌گوید که از همه مهم‌تر، اربعین فرصتی نادر برای دسترسی به افکار زنان مذهبی در خارج از خانه را فراهم آورده بود. این افکارسنجی طی ۲۵ روز در ایام اربعین انجام شده و در مجموع از ۱۶۶۸ ایرانی و ۲۴۱۰ عراقی پرسش به عمل آمده است. هر پرسشنامه بین ۳۵ تا ۴۷ دقیقه زمان برده است، آنقدر برایشان فرصت مغتنم بوده که حتی نسبت به نگرش نسل‌های قبلی هم پرسیده‌اند.

تمام اعضای تیم پرسشگرها با کمک «دانشگاه کوفه» انتخاب شده‌اند. بسیار دقت داشته که پوشش ناهمگونی نداشته باشند. برای پرسش از ایرانی‌ها، اصرار دارد که عراقی‌هایی انتخاب شوند که به فارسی هم حرف می‌زنند اما لهجه‌شان مشخص نماید که اهل عراق می‌باشند. علتش را در این مسأله این‌گونه بیان می‌کند: اگر فردی ایرانی با لهجه روان فارسی از آن‌ها پرسش نماید، با توجه به پیشینه حضور مجاهدین خلق در عراق، امکان مشکوک شدن و عدم همراهی بالا می‌رود، لذا برای پرسش از مردم ایران، عراقی‌هایی را انتخاب می‌کند که در دوران صَدّام، پدرانشان به ایران تبعید شده بودند و لهجه و گویششان در مواجهه اولیه عراقی بودنشان را اثبات می‌کند.

این افکارسنجی ۱۷۸ صفحه خروجی دارد که ریز به‌ریز افکار و اعتقادات مردم مذهبی ایران و عراق را بررسی کرده است، چند نمونه از نتایجش این است؛ از ۱۶۶۸ ایرانی ۶۰ درصد مقلّد آیت‌الله خامنه‌ای، ۲۰ درصد آیت‌الله مکارم شیرازی، ۱۵ درصد آیت‌الله سیستانی و ۵ درصد باقی مانده مقلّدین امام خمینی، نوری همدانی، شبیری زنجانی، صانعی، صافی گلپایگانی، علوی گرگانی، محمدعلی اراکی، کاظم شریعتمداری، بیات زنجانی، محمدصادق روحانی، صادق شیرازی و حسینعلی منتظری می‌باشند.

از آنجایی که دقتِ نتایج برایش بسیار حیاتی است، آخرین پیمایش ایران به لحاظ پراکندگی جمعیتی در استان‌ها را محور قرار می‌دهد و سعی می‌کند که همان نسبت را در این افکار سنجی محقق کند، یعنی اگر استان اردبیل ۱.۶۶ درصد جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد تلاش می‌کند که به همین میزان، از زائرین استان اردبیل پرسش نماید (حتی موکب‌های استان‌ها را نیز شناسایی کرده تا بتوانند درصد پراکندگی استان‌ها را مدیریت کنند) و البته بسیار شفاف نتایج به دست آمده را ارائه می‌کند حتی اگر برخی موارد با نتیجه مطلوب فاصله داشته باشد.

از آنجایی که در سال ۲۰۱۵ میزان حضور در فضای مجازی به گستردگی امروز نبود، حضور در فضای مجازی یک مؤلفه مهم در دسته‌بندی‌های این افکارسنجی می‌باشد. کاربران اینترنت به صورت محسوسی از رژیم فعلی و سیاست خارجی حمایت کمتری داشته‌اند. در موضوعات جنسیتی افرادی که در سال ۲۰۱۵ کاربر اینترنتی بوده‌اند مواضع لیبرال‌تری دارند. ۷۵ درصد مردم ایران اخبار خود را از تلویزیون ملی دریافت می‌کردند. کاربران اینترنت، کمتر در انتخابات شرکت کرده بودند و اعتقاد کمتری به آزاد بودن انتخابات اخیر (سال ۲۰۱۵) داشته‌اند.

یکی از نتایج عجیب این پروژه این بود؛ در حالی که حضرت آقا، حرمت سلاح هسته‌ای را علنی اعلام کرده‌اند، در این افکارسنجی از مردم ایران پرسیده است تا آنجا که شما مطلع هستید، عقیده مذهبی رهبر ایران، پیرامون سلاح هسته‌ای چیست؟ ۵۳ درصد پاسخ می‌دهند که طبق نظر ایشان، ایران حق داشتن سلاح هسته‌ای را دارد که این اشتباه توسط ۳۶ درصد از مردان و ۸۰ درصد از زنان صورت گرفته است.»

غرض اینکه؛ همه ما بارها شنیده‌ایم که در حوزه رسانه عقب هستیم و تلاش کافی نمی‌کنیم. اما شاید ریشه اصلی مشکل در جای دیگری باشد. به نظر می‌رسد بیش از حد مسائلی را بدیهی انگاشته و از انجام پژوهش‌های عمیق و کار فنی غافل شده‌ایم.

نگاه سنتی به مخاطب به عنوان یک گیرنده منفعل دیگر کارآمد نیست. امروزه مخاطب نقش فعالی ایفا می‌کند، مطالبات خاص خود را دارد و به سرعت در حال تغییر است. درک دقیق این تغییرات امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.

برای پیشرفت در عرصه رسانه، باید از رویکردهای سنتی عبور کرده و به سمت یک رویکرد مبتنی بر داده و پژوهش حرکت کنیم. این بدان معناست که باید با استفاده از ابزارهای تحلیل داده و پژوهش‌های کیفی، مخاطب‌شناسی، دقیقْ؛ توسعه محتوا، هدفمندْ؛ تعامل با مخاطبان، فعالْ؛ و اندازه‌گیری و ارزیابی مستمر باشد.

با اتخاذ این رویکرد، می‌توانیم از یک سو، پاسخگوی نیازهای مخاطبان باشیم و از سوی دیگر، جایگاه خود را در عرصه رسانه تقویت کنیم.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها