رحا مدیا | سپهر کامیاب، پژوهشگر علوم دینی
در تفاوت میان ادیان توحیدی، بالاتفاق همگان به تبلیغی بودن اسلام و مسیحیت و موروثی بودن یهودیت و ضد تبلیغ بودن آن اذعان دارند. اما سؤال اینجاست که اگر یهودیت برای حقانیت خود، تبلیغ نمیکند و نژادش را نژادی برتر میداند، چرا نظام جهانی همنوای با منافع او در حرکت است؟ مگر مردم سراسر جهان یهودی هستند؟
به نظر میآید که غفلت از ابعاد مختلف زندگی یهودیان، بهویژه سرمایهداران آن، سبب شده است تا یهود بهعنوان یک دین ضد تبلیغ شمرده شود. ابعادی که هر چند عیان و آشکار نیست؛ اما آنقدر منظم در کنار یکدیگر قرار گرفته تا کسی گمان نکند جهان به بردگی مُشتی سرمایهدار یهودی در آمده است!
سرمایهداران یهودی با در دست داشتن بازارهای اقتصادی در آمریکا و اروپا، بدون شک مادرخرج کشورهایی بودند که در راستای تأمین منافعشان اقداماتی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی انجام میدادند. بنابراین چنانچه تفکری متناسب با انگیزههای یهود در جهان صورت میگرفت، بدون جیره و مواجب برای حامیان آن نبود. بزرگترین حمایت از یهودیان که هم رنگ و بوی سیاسی و اقتصادی داشت و هم برخاسته از رویکرد فرهنگی و تمدنی بود، تأسیس کشوری به نام اسرائیل در غربیترین نقطهی آسیا و در هم جواری با دو قارهی اروپا و آفریقا بود. منطقهای فوق العاده مهم از جهات گوناگون جغرافیایی و فارغ از همهی مسائل فرهنگی، سود کلانی را در جیب سرمایهداران یهودی قرار میداد!
حال این حمایتها و تأسیس کشوری جعلی آن هم در تمدنیترین نقطه از جهان، چه معنایی را برای مردم مختلف دنیا مخابره میکرد؟
پاسخ این سؤال را میتوان در یک گزاره جست؛ همگی برای زندگی کردن چارهای جز بردگی کردن ما ندارند! این ما، همان است که سالها خود را بهجای همهی جهان جا زده تا بتواند سخنانش را در مجامع مختلف جهانی به کرسی بنشاند. همان جایی که سالها جای ظالم و مظلوم را با مادرخرجی کشورهای اروپایی و آمریکا عوض کرد تا کسی نتواند آن را نقد و هویت خودساختهاش را زیر ذرهبین بگذارد.
بردگی کردن یهودیان با عنوان صهیونیسم اعتباری جهانی پیدا کرد. اعتباری که نهتنها بردگی و ذلت تلقی نمیشد؛ بلکه سبب خوشبختی ملتها، آسودگیآنان و عزتشان قلمداد میشد.
دیگر نیازی نبود تا یهود برای اثبات حقانیت خود، همچون مسلمانان، روحانی منبری به روستاها و نقاط مختلف جهان بفرستد یا مثل مسیحیان، کشیشانش را به زحمت بیاندازد. کافی بود با صهیونیست خواندشان، کاری کند تا بردگان از بردگی خود احساس لذت کرده و خود را به خواب بزنند. مثل برخی از همین کشورهای منطقه که از زنده زنده سوختن فلسطینیان ککشان هم نگزید! مثل امارات و عربستان…
به دشداشهپوشان عربزبان منطقه خیلی نباید توجه کرد، آنها به قدری طعم شیرین بردگی در دهانشان مزه کرده است که حتی بدون جیره و مواجب، خود را گاو شیرده میدانند و نوکری یهودیان میکنند و چهبسا در خفا خود را صهیونیست بدانند. صهیونیستی که کعبه را میکده کرده است و قبلگاهش را دیوار ندبه.
با دقت به ظرافت کار یهودیان در استعمار هویتها و به بردگی در آوردن ملتها، میتوان فهمید که یهود نهتنها دین ضد تبلیغ نبوده است، بلکه خود را ضد تبلیغ خوانده تا با فراهمسازی فرصتهای پنهانی، همچون فراعنه، دیگری خود را به بردگی در آورد و فاشیسم یهودی را با پوششی از انواع لیبرالیسم بر جهانیان بقبولاند.