رحا مدیا | یوسف پورجم، دانش آموخته حوزه علمیه قم
تسخیر سفارت آمریکا در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ بهعنوان یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران، تأثیرات عمیق و پایداری بر سیاست داخلی کشور برجای گذاشت. این رویداد بهویژه در تحکیم قدرت نیروهای انقلابی و تثبیت ایدئولوژی ضدغربی در ساختار سیاسی ایران نقشی کلیدی ایفا کرد.
هدف از این اقدام افشای اسناد و مدارکی بود که نشاندهنده فعالیتهای مداخلهجویانه آمریکا در ایران و توطئههای این کشور علیه انقلاب بود. دانشجویان معتقد بودند که این اقدام، پاسخی قاطع به سیاستهای آمریکا و راهی برای حفظ استقلال و تمامیت انقلاب ایران است.
یکی از مهمترین دلایل این واقعه، سابقه طولانی مداخلات آمریکا در امور داخلی ایران بود. خاطره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با حمایت سازمان سیا و بازگرداندن شاه به قدرت انجام شد، همچنان در ذهن ایرانیان زنده بود و بیاعتمادی عمیقی نسبت به سیاستهای آمریکا بهجا گذاشته بود. مردم و رهبران انقلابی ایران، ایالات متحده را بهعنوان نماد استعمار و دخالتهای خارجی میدیدند که بارها از رژیم پهلوی حمایت کرده بود.
همچنین، با سقوط نظام سلطنتی و استقرار نظام جدید، نگرانی از تلاشهای آمریکا برای بازگرداندن شاه یا دخالت در امور داخلی ایران تشدید شد. پذیرش شاه مخلوع در آمریکا برای درمان پزشکی در مهرماه ۱۳۵۸، موجی از اعتراضات و احساسات ضدآمریکایی را برانگیخت. دانشجویان انقلابی و بسیاری از مردم ایران، این اقدام را نشانهای از حمایت مجدد واشنگتن از شاه و تلاش برای دسیسهچینی علیه انقلاب اسلامی تعبیر کردند.
فضای پرتنش و شور انقلابی سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بستری را فراهم کرد که در آن دانشجویان پیرو خط امام، با تسخیر سفارت آمریکا، حمایت مردمی گستردهای را جلب کردند. این اقدام بهعنوان نمادی از مقاومت در برابر نفوذ و سلطه خارجی، ایدههای ضدامپریالیستی را بیشازپیش در جامعه ترویج داد و به تقویت گفتمان سیاسی غالب کمک کرد. در واقع، حوادث آن روزها فرصتی را به انقلاب داد تا با تأکید بر مواضع ضدغربی و تهدیدات خارجی، وحدت ملی را حفظ و انسجام نیروهای انقلابی را تقویت کند. با تسخیر سفارت، موجی از شور و شوق انقلابی در میان مردم و رهبران ایران بهوجود آمد و حضرت امام خمینی نیز این حرکت را تأیید کرده و آن را «انقلاب دوم» نامیدند، زیرا این رویداد را بهعنوان یک نقطه عطف مهم در تثبیت و تعمیق آرمانهای انقلاب اسلامی و استقلال کشور از نفوذ و سلطه قدرتهای خارجی، بهویژه ایالات متحده، میدیدند.
امام خمینی بر این باور بود که انقلاب اسلامی ایران، اگرچه توانسته بود رژیم پهلوی را سرنگون کند؛ اما همچنان نیاز داشت تا از نفوذ قدرتهای بزرگ، بهویژه آمریکا، بهطور کامل رهایی یابد. به نظر ایشان، سلطه و مداخلات غربیها یکی از بزرگترین موانع استقلال و آزادی ایران بود. بنابراین، تسخیر سفارت بهعنوان نشانهای از قطع دست ایالات متحده از امور داخلی ایران، یک مرحله جدید از انقلاب را رقم زد که تکمیلکننده مرحله نخست یعنی سرنگونی شاه بود.
در واقع، امام خمینی با نامیدن این رویداد بهعنوان انقلاب دوم، قصد داشتند بر این نکته تأکید کنند که مبارزه برای استقلال، تنها با سرنگونی رژیم سلطنتی پایان نیافته است و ملت ایران همچنان باید در برابر قدرتهای خارجی بایستد تا به استقلال کامل و حفظ هویت انقلابی دست یابد.
از سوی دیگر، تسخیر سفارت و پیامدهای آن سبب شد که جریانهای میانهرو و برخی گروههای سیاسی مخالف با این حرکت، به حاشیه رانده شوند. بدین ترتیب، فضای سیاسی ایران بهسوی تثبیت ایدئولوژیای حرکت کرد که در آن، مقابله با غرب و بهویژه ایالات متحده به بخشی از هویت ملی و سیاسی کشور تبدیل شد. این تغییرات عمیق، مسیر آینده سیاست داخلی ایران را بهشدت تحت تأثیر قرار داد و زمینهساز تحولاتی شد که تا دهههای بعد نیز پابرجا ماند.
بنابراین، تسخیر سفارت آمریکا نهفقط یک اقدام نمادین، بلکه نقطه آغازی برای تثبیت قدرت نیروهای انقلابی و تحکیم ایدئولوژی ضدغربی در ساختار سیاسی ایران بود؛ رویدادی که پیامدهایش همچنان در فضای سیاسی کشور احساس میشود.